اصلا چه فرقی میکند کجا ایستادهایم. مهم آن زمین خاکی است که حدود 2درصد از اراضی شهری را گرفته و توی کوچه و محله همه ما هست، یکی شان همین دیوار به دیوار خانه ماست آن قدر نزدیک که نیمههای شب آمدن کارتن خوابها را حس میکنیم و روزها میترسیم از کنار سرنگهایی که بوی الکل میدهند رد شویم، ما ایستادهایم وسط زمین خاکی که جزء ناحیه 3 شهرداری منطقه 5 است.
ما صداها را ضبط میکنیم، که پسر بچهای از کوچه بالایی «خیابان باهنر» میدود پایین. همین پیش پای ما نقش زمین میشود، بعد زنی دستهای پسر را میکشد رو به بالا، بلندش میکند، میگوید: مثل آدم راه برو!
صدای گریه میآید و ما به زمین ناهمواری نگاه میکنیم که خاکی است و پر از چاله و خدا را شکر میکنیم با این که پسرک بلد نبود مثل آدم راه برود برق این خرده شیشهها به دستش نگرفت و کسی به پسرک نگاه میکند، میگوید: حالا که خوب است همین که یک برف بزند تمام این راسته که خاکی است و دو خیابان گلزار نهم و باهنر را به هم وصل میکند، یخبندان میشود، سالهاست که هر زمستان توی همین راسته کلی آدم کوچک و بزرگ زمین میخورند.
ما ایستادهایم روی سطح ناهمواری که سیاه است و کمی هم شبیه آسفالت و از ساکنان محل میپرسیم چرا سهم کوچه شما از آسفالت، تراشهاش شد؟
آنها سر درد دلشان باز میشود که از یک ماه قبل کوهی از تراشه آسفالت را پیمانکارها ریختند این جا و پس از تماسهای ما با 137 آمدند و با لودر صافش کردند که البته چندان هم صاف نشد و هنوز پر از فراز و نشیب است اما سال هاست که این زمین خاکی انتهای کوچه ما همین طور افتاده است، اهالی محل مثل این که لبخند میزنند و میگویند: حالا که خوب شده تا همین3 سال قبل تبدیل شده بود به پارکینگ ماشینهای سنگین و پاتوقی برای صافکاری که بعد از تماسهای مکرر با فروختن بخشی از این زمین به سازمان مسکن و شهرسازی این مسئله حل شد، اما هنوز مشکل داریم، مثلا صبح رفتگر محله انبوهی از زبالههای این جا را جمع میکند یا یک روز دیگر زنگ میزنیم 137میآید نخالههای ساختمانی را میبرد.
اما همین که سر میگردانیم و غافل میشویم نیمههای شب یک کامیون میآید و کلی گونی گچ و سیمان مرده و آجر شکسته میریزد و میرود. ما از دوره شهرداری گذشته تا دوره شهردارهای فعلی هر جا رفتیم جواب درستی نگرفتیم.
ما صداها را ضبط میکنیم و میپرسیم؟ جواب شهرداری منطقه چیست؟ تنها یک پاسخ شنیده میشود: هیچ، میگویند زمین مالک دارد، نمیتوانیم کاری کنیم!
و من خبرنگار هم که سراغ شهرداری منطقه رفتم جواب شنیدم شهرداری نمیتواند برای این جور زمینها کاری کند یا زمین مردم را آسفالت کند، جزء وظایف شهرداری نیست که بگردد مالک را پیدا کند، اما خود اهالی باید همکاری کنند، زباله و نخالههای ساختمانی را آن جا نریزند.
اما دکتر سید موسی پور موسوی، مشاور شهردار تهران در امور توسعه و مطالعات شهری من را از پیدا کردن و شمردن زمینهایی که کی و کجا خاکی بودهاند، خلاص کرد. وقتی از او پرسیدم موضع شهرداری تهران در قبال زمینهای خاکی که تبدیل به زمینهای متروکه شدهاند چیست؟ گمان میکنم بهتر باشد، پاسخ مشاور شهردار را بیکم و کاست بیاورم تا شاید بفهمیم وظیفه شهرداری در مقابل این زمینهای خاکی چیست.
وی معتقد است: اراضی شهری باید از لحاظ کاربری تعریف شوند به این معنا که هر قطعه از زمین در سطح شهر اعم از این که مالک مشخصی داشته باشد یا مجهول المالک باشد، باید دارای کاربری مشخصی باشد و در طرح تفصیلی شهر تهران کاربری اراضی مشخص میشود، به این معنا که اگر بهعنوان مثال یک قطعه زمین 500 متر مربعی در یک خیابان فرعی واقع شده باشد، طرح تفصیلی نسبت به تعیین تکلیفش اقدام میکند و کاربری آن زمین در فضای شهری تعریف میشود.
اما در مورد پرسش شما باید بگویم: ما نباید زمین بدون تکلیف در سطح شهر داشته باشیم. درباره این موضوع2 بعد مشخص و معین وجود دارد، یکی بعد مدیریت شهری است و دیگری بعد حقوقی، به این مفهوم که از نظر حقوقی باید نسبت به این گونه زمینها که بلاصاحب مانده و هیچ گونه استفادهای از آنها نمیشود در دادگاه اقامه دعوی شود، درحقیقت یک مدعی العموم که میتواند همان اهالی یک کوچه یا محله باشند با مراجعه به دادگاه و شکایت از مالک زمین«هر چند بدون هویت» بخواهند تکلیف این زمین مشخص شود.
اما از منظر مدیریت شهری و شهرداری چنانچه ما نمیتوانیم در سطح شهر فضاهای بدون دفاع داشته باشیم « در واقع منظور از زمین بدون دفاع، فضاهایی است که در شهر اشرافیت مدیریتی و امنیتی آنها مشخص نیست و بلاتکلیف ماندهاند و طی زمان محل تجمع ارازل و زباله شدهاند» و باید مسئولان پاسخ روشن به مردم بدهند و راهکار قانونی بهطور مشخص این است که در وهله اول پاسخ شفاف به مردم بدهند و سپس مالک را مشخص و او را مجاب به همکاری کنند و در آخر نیز اگر این زمین بدون مالک است با مجوزی که از دادگاه گرفته شده، کاربری زمین را تعریف کنند. درست است که شهرداری مالک این گونه زمینها نیست، اما از آن جا که متولی امور شهر و مالک عمومی فضای شهری است، او به نمایندگی از مردم باید از حقشان دفاع کند.
چطور زمانی که من شهروند مقابل مغازهام یک دیوار اضافه میکشم، شهرداری اجازه دارد بهعنوان تعدی به حقوق دیگران آن را خراب کند، اما در مورد زمینهای خاکی نمیتواند کاری کند! در واقع حکایت این زمینها هم مثل همان دیوار است.
همان طور که ما برای خراب کردن این دیوارها در شهرداری قاعده و دستوری داریم برای رسیدگی به این زمینهای خاکی هم چارچوبی تعریف شده، اما متأسفانه یا به خاطر عدم آشنایی برخی مدیران شهری نسبت به وظایف و حقوقشان پاسخ درستی در مورد این زمینها نمیدهند و باید مردم را راهنمایی کرد و راهکار حقوقی آن معضل را به مردم نشان داد.
اما دکتر پور موسوی شرایط حال را دوره برزخ نامید و گفت: با توجه به این که در حال حاضر نه طرح تفصیلی مصوب جدید را داریم و نه میتوان به طرح تفصیلی قبلی استناد کرد متأسفانه برخی از مدیران از انجام وظایف عادی و ذاتی شهرداری فرار میکنند و حفظ اراضی شهری و ساماندهی زمینهای خاکی یکی از وظایف اصلی شهرداریهاست و این موضوع را میتوان از آن جایی فهمید که اگر کسی در یکی از همین فضاهای خاکی بخواهد کلنگی به زمین بزند، یا دیوار بکشد شهرداری مانع میشود، همین جا معلوم میشود که شهرداری نسبت به این گونه زمینها مسئولیت دارد.