اين مرد طعمههايش را سوار پرايد شيشه دودي ميكرد و پس از بيهوش كردن آنها نقشه شوم خود را عملي ميكرد.
تحقيقات كارآگاهان پليس آگاهي تهران براي دستگيري متهم كه جواني 36ساله است از زمستان سال گذشته شروع شد. نخستين شاكي او دختر جواني بود كه در تشريح ماجرا به ماموران گفت: چند روز پيش كه براي خريد به حوالي ميدان امام حسين رفته بودم پسر جواني برايم مزاحمت ايجاد كرد.
چندبار خواستم دست از سرم بردارد اما قسم ميخورد كه نيتش خير است و قصد ازدواج دارد. اصرار و مظلوم نمايي او باعث شد كه فريب حرفهايش را بخورم. او خود را امير معرفي ميكرد و ميگفت كه طلافروش است. ميگفت كه در همان نگاه اول عاشقم شده و ميخواهد مرا به مادرش معرفي كند. براي همين يك روز حوالي ميدان صادقيه قرار گذاشتيم تا به ديدن مادرش برويم.
آن روز امير سوار بر يك پرايد سبز هاچ بك با شيشههاي دودي به محل قرار آمد اما در بين راه به بهانه اينكه تشنه است مقابل آبميوهفروشي توقف كرد و لحظاتي بعد با ليوان آبميوه برگشت. وقتي ليوان را سر كشيدم، دچار سرگيجه شدم و پس از آن ديگر چيزي نفهميدم. زماني كه به هوش آمدم داخل يك فضاي سبز بودم. نميتوانستم حركت كنم و رهگذران با ديدن شرايطم اورژانس را خبر كردند. چند روز در بيمارستان تحت درمان بودم و آنجا بود كه فهميدم زماني كه بيهوش بودهام امير به من تجاوز كرده و همه اموالم را سرقت كرده است.
- شكايتهاي مشابه
با اظهارات دختر جوان تحقيقات پليس براي شناسايي و دستگيري متهم شروع شد اما هنوز سرنخي از او بهدست نيامده بود كه شاكيان ديگري راهي اداره آگاهي شدند. يكي ديگر از شاكيان دختر جواني بود كه ميگفت: مدتي قبل بهعنوان مسافر سوار پرايد شيشهدودي شدم. راننده ميگفت كه از من خوشش آمده و قصد ازدواج دارد. با اصرار او، شمارهام را در اختيارش قرار دادم و آشنايي ما ادامه داشت تا اينكه يك روز به من گفت كه چون طلافروش است، ميتوانم طلاهايم را مجاني عوض كنم. حتي گفت كه اگر خودم پساندازي داشته باشم، مبلغي روي آن ميگذارد و در عوض يك سرويس طلاي گرانقيمت به من ميدهد.
من كه حرفهايش را باور كرده بودم يك روز با همراه داشتن همه طلاهايم و 3ميليون تومان پول نقد به محل قرار با او رفتم و سوار ماشينش شدم. در مسير حركت به سمت طلافروشي بوديم كه او مقابل داروخانه توقف كرد. ميگفت كه حالش خوب نيست و سردرد دارد. از من خواست كه برايش قرص و يك بطري آب بگيرم و من هم پياده شدم اما وقتي برگشتم از او خبري نبود. او كيفم را كه حاوي پولها و طلاهايم بود دزديد و پس از آن موبايلش را خاموش كرد.
- شناسايي در زندان
تمامي شاكيان مشخصات يكساني به پليس ارائه كردند و اين يعني عامل فريب و اغفال دختران يك نفر است. مردي لاغر و بلند قد و حدود 35ساله. تحقيقات براي دستگيري اين مرد ادامه داشت و مأموران با اطلاعاتي كه شاكيان در اختيار پليس قرار داده بودند موفق شدند شماره پلاك پرايد شيشهدودي را شناسايي كنند. اين خودرو متعلق به مردي به نام اسدالله بود؛ فردي متاهل و اهل يكي از شهرهاي شمالي كه از مدتي قبل همراه همسرش به تهران آمده بود. جستوجو براي دستگيري اين مرد ادامه داشت تا اينكه خودروي او در منطقه ناصرخسرو پيدا شد.
كارآگاهان دربازرسي خودرو مدارك بيش از 10زن را پيدا كردند كه بهنظر ميرسيد تمامي آنها در دام مرد شيطانصفت افتاده بودند اما نكته عجيب اينكه هيچكدام از اين افراد از او شكايت نكرده بودند. حتي وقتي مأموران سراغ آنها رفتند نيز در ابتدا بهدليل حفظ آبرويشان حاضر به شكايت نشدند اما در نهايت تعريف كردند كه چطور در دام سياه مرد شيطان صفت گرفتار شده و پس از اينكه با نوشيدن يك ليوان آبميوه بيهوش شده بودند، از سوي او مورد آزار و اذيت قرار گرفته بودند.
با اظهارات شاكيان تازه، جستوجو براي دستگيري اسدالله ادامه يافت و اين بار كارآگاهان به اطلاعاتي دست يافتند كه نشان ميداد اين مرد مدتي قبل به جرم سرقت از دختري در كرج دستگير شده و به زندان افتاده اما براي اينكه هويتش فاش نشود خود را با هويت جعلي معرفي كرده بود. مأموران با دريافت دستور قضايي متهم را از زندان به اداره آگاهي منتقل كردند و وي به فريب دختران با وعده ازدواج اعتراف كرد.
سرهنگ مكرم، معاون مبارزه با جرايم جنايي پليس آگاهي تهران با بيان اين خبر گفت: متهم مجرمي سابقهدار است كه از سال1375 تاكنون، 11بار به اتهام سرقت، كلاهبرداري، سرقت طلاجات بانوان، آدم ربايي و سرقت مقرون به آزار دستگير و روانه زندان شده است. به گفته وي تحقيقات از اين مرد ادامه دارد و تمامي كساني كه از سوي او هدف سرقت و آزار و اذيت قرار گرفتهاند ميتوانند با اطمينان خاطر از اينكه هويت آنها نزد پليس و دستگاه قضايي محفوظ خواهد ماند به اداره آگاهي تهران مراجعه و از وي شكايت كنند.