تاریخ انتشار: ۲۳ مهر ۱۳۸۶ - ۰۸:۲۳

همشهری جوان: دشمن که پشتش روی خاک می نشست، ARENA ساکت می‌شد. همه منتظردستور پادشاه بودند و ناخودآگاه سرهایشان به سمت سزار می‌چرخید.

در آن لحظات پر از بی‌صدایی، حتی نفس‌نفس‌زدن‌های گلادیاتور مغلوب هم به گوش می‌رسید. اوج هیجان در همین چند ثانیه بود که همه به سزار نگاه می‌کردند و او دستش را بالا می‌آورد.

حالا حرکت دست پادشاه روم به بالا یا پایین مشخص می‌کرد که مرد زمین خورده زنده می‌ماند یا نه. پس اگر شست او به سمت پایین می‌چرخید، دشنه یا شمشیر گلادیاتور پیروز از لجامش خارج می‌شد و بر سینه دشمن فرود می‌آمد. بعد از این ضربه هیچ کس ناراحت نمی‌شد و رویش را نمی‌چرخاند که کولوسیوم پر می‌شد از غریو مردم روم که برای دیدن جنگ آمده بودند.

بعد از گذشت سال‌ها مردم جهان با فرهنگ شده‌اند ودیگر با این قساوت با کشته شدن مردم فریاد نمی‌زنند وخوشحال نمی‌شوند اما با این همه باز هم به آره نا می‌روند.

ARENA همان محلی است که میزبان جنگ گلادیاتورها بوده وامروز نام خود را به استادیوم‌های فوتبال قرض داده است. شاید به این دلیل که شباهت‌های زیادی میان جنگ گلادیاتورها برای زندگی و نبرد فوتبالیست‌ها برای تصاحب توپ وجود دارد؛جنگی که در ایران سالی حداقل دوبار و به دربی خلاصه می‌شود.

نبرد البته نه از سوت داور که از کل‌کل‌های مدرسه‌ای، کری‌های محل کار، خط به خط روزنامه‌ها و از درون جامعه شروع می‌شود؛جایی که به بازیکنان تلقین می‌کنند  چگونه باشند. پس هرچه فضای جامعه بیشتر درگیر این جنگ شود ودغدغه مهم‌تری نداشته باشد، احتمال زد وخورد ودرگیری هم بیشتر می‌شود.

در تمام این برهه‌ها، مهمانی‌های قبل از مسابقه که برای برقراری دوستی ومودت برگزار می‌شود، فایده‌ای ندارد. صحبت‌های کلیشه‌ای هم همین‌طور!  فرقی نمی‌کند که همه بگویند این بازی مثل بازی‌های دیگر است و فقط 3 امتیاز دارد چون واقعا این‌طور نیست.

همه کسانی هم که این حرف‌ها را می‌زنند و این مهمانی‌ها را برگزار می‌کنند، خوب می‌دانند که این‌طور نیست. اصلا شاید خودشان از دربی چیزی غیر از یک فوتبال ساده می‌خواهند و خواسته‌هایشان برآورده نمی‌شود. البته این خیلی مهم است که آنها پرسپولیس یا استقلالی باشند ودغدغه‌ای این گونه داشته باشند.

 پس، از بازیکنان قدیمی هر کسی گفت که این بازی 3 امتیاز دارد، بدانید که دروغ می‌گوید ودوست دارد که تیم رقیب در این دیدار کشته شود. این جریان به تمام ارکان تیم هم تزریق می‌شود؛ از مدیر، مربی، بازیکن و سرپرست‌بگیر تا لیدر و بوقچی و تک‌تک هواداران و مردم. همه آنها به دنبال پیروزی تیمشان به هر قیمتی هستند. اصلا ذات فوتبال نه صلح و آرامش، که جنگ است. آنها هم می‌خواهند حداقل برای 2روز در سال فوتبال به معنای واقعی را تجربه کنند.

حالا تو بگو مذموم، تو بگو بد اما همه آنها جنگ می‌خواهند؛ جنگی که تیم محبوبشان در آن پیروز شود و این دلیل اصلی تمام پرونده‌هایی است که طی چند روز اخیر به دربی اختصاص پیدا کرده؛ نبرد ارتش سرخ و پسران آبی.

4 ـ 4 به نفع پرسپولیس
 اما به راستی هیچ‌کس نمی‌تواند حدس بزند که بازی چند چند می‌شود چون این بازی پرهیجان از هیچ قاعده‌ای تبعیت نمی‌کند و آن تیمی می‌برد که باید و نبایدش هم در زمان بازی تعیین می‌شود، نه قبل از آن. با این همه اگر آدم زرنگی باشی و از تو سؤال کنند چند چند می‌شود، فکر آخر بازی را می‌کنی که ضایع نشوی و می‌گویی: «فوتبال غیرقابل پیش‌بینی است».

 ما هم در این مطلب سعی کردیم که برنده دربی را حدس بزنیم اما در همین حدس هم زرنگی کردیم تا نگوییم که کدام تیم برنده است. برای حدس زدن برنده دربی در این مطلب معیارهایی در نظر گرفته شده که در دربی‌های قبلی روی نتیجه تأثیرگذار بوده است.

جدول رده‌بندی
حتی در کل‌کل‌های تماشاگران هم این مسئله خیلی مهم است که کدام تیم بالاتر باشد. در این مورد هم احتیاجی به توضیح واضحات نیست که پرسپولیس در نتیجه‌گیری بسیار بهتر عمل کرده و فاصله‌ای غیرقابل دسترس برای استقلال دارد. این مسئله البته می‌تواند انگیزه استقلالی‌ها را برای کسب پیروزی بالا‌تر ببرد؛ چیزی شبیه به آنچه سال گذشته در بازی برگشت رخ داده بود.

در آن زمان استقلال 12امتیاز از پرسپولیس جلوتر بود و نتیجه مساوی در آن دیدار و بازی‌های بد بعدی تیم آبی کار را به جایی رساند که در پایان فصل جای 2 تیم عوض شد اما دربی برگشت پارسال تفاوت عمده‌ای با دربی پیش رو دارد و آن هم این است که پرسپولیس امسال از استقلال پارسال بسیار پرمهره‌تر و قوی‌تر است. به جدول که نگاه کنی، متوجه می‌شوی که اگر نتیجه بازی به جایگاه جدول باشد، بدون شک پرسپولیس برنده دربی خواهد بود.

خط حمله، خط دفاع
تصور اول فصل در مورد خط دفاع و خط حمله 2 تیم تغییر کرده؛ در شروع فصل تصور می‌شد که پرسپولیس با از دست دادن کعبی و معدنچی عملا فصل بدی را پشت سر خواهد گذاشت چون اصلا مشخص نبود که خلیلی بتواند به تنهایی 6گل را به ثمر برساند. با این همه تیم پرسپولیس فعلا بهترین خط حمله لیگ را در اختیار دارد تا امید به گلزنی‌اش در این دیدار بیشتر باشد. اما در مورد استقلال همه مطمئن بودند که مهاجمان این تیم در لیگ توفان به‌پا می‌کنند.

اگر اسم بیاتی‌نیا، برهانی و شفیعی را کنار نام فرهاد مجیدی قرار دهی متوجه می‌شوی که کمتر از انتظار ظاهر شده‌اند. البته استقلالی‌ها یکی از بهترین خط حمله‌های لیگ را از نظر آمار در اختیار دارند اما بهترین خط حمله در اختیار پرسپولیس است. در مورد خط دفاعی هم تیم قرمز از تیم آبی - به خاطر گل خورده  کمتر- پیش است، پس با توجه به آمار گل زده و خورده هم پرسپولیس برنده است.

تیم بهتر بازنده است
در مورد دربی همیشه یک قانون خرافی وجود دارد که اکثر اوقات هم درست از آب درمی‌آید. این قانون می‌گوید که هر تیمی بازیکنان بهتر، رتبه بهتر و در کل شرایط بهتری دارد، بازنده می‌شود. البته این مطلب از جایی قوت گرفت که تیم ناصر حجازی 8سال پیش با آن همه بازیکن گران‌قیمت و قدرتمند باز هم نمی‌توانست از پس بازیکنان پرسپولیس برآید. البته این قانون مثال‌های نقضی هم دارد که یکی از آنها دیدار رفت سال گذشته است.

قبل از آن دیدار همه می‌دانستند که پرسپولیس تیم بهتری است و برنده هم می‌شود که شد، یا بازی اسفند سال79 که استقلال تیم قوی‌تری بود و به پیروزی یک بر صفر هم رسید. اما به هر حال تقریبا تمام طرفداران این 2 تیم اعتقاد دارند که تیمی برنده می‌شود که شرایط بدتری داشته باشد. این مسئله حتی می‌تواند از انگیزه بازیکنان نشأت بگیرد که وقتی موفق نشده‌اند فصل خوبی داشته باشند، حداقل با نتیجه این بازی هواداران را راضی کنند. پس اگر این عقیده خرافی را ملاک قرار دهیم، استقلال برنده می‌شود.

تجربه بازیکنان
اینکه دربی با تمام بازی‌های دیگر فرق می‌کند سبب می‌شود که شرایط تجربه بازیکنان هم در نتیجه آن مؤثر باشد. چون بازیکنان باتجربه - تجربه دربی - هم بازی کردن مقابل فشار و استرس ناشی از پر شدن استادیوم را بلدند و هم خوب می‌دانند که باید چگونه اعصاب بازیکنان تیم حریف را خرد کنند. آنها حتی اگر لازم باشد می‌دانند که در مقابل شنیدن جمله‌های مؤدبانه از بازیکنان حریف چه عکس‌العملی داشته باشند یا چه زمانی بد و بیراه بگویند که حسابی بازیکنان حریف را به‌هم بریزند.

این خصوصیات وقتی به‌کار می‌آید که مطمئن شوی در بازی پرسپولیس و استقلال کمتر اتفاق می‌افتد که بار فنی بر نتیجه تأثیرگذار باشد. از این حیث تیم استقلال با داشتن بازیکنانی مثل طالب‌لو، قربانی، صادقی، نوازی، امیرآبادی، منصوریان، جباری و فرهاد مجیدی شرایطی بهتر از پرسپولیس دارد.

بازیکنان تیم قرمز که تجربه دربی را دارند عبارتند از فرشید کریمی، رضایی، نوری، باقری، بادامکی، نیکبخت، آشوبی و فراز فاطمی. البته به این تساوی 8 به 8 نگاه نکنید چون بازیکنان باتجربه بیشتری در ترکیب اولیه استقلال قرار دارند،  استقلال امتیاز این قسمت را می‌گیرد.

کارشناسان
فقط ما نیستیم که برای ضایع نشدن خودمان زیر بار پیش‌بینی نمی‌رویم ،کارشناسان هم راهکار مشابهی پیدا می‌کنند تا زیر بار حدس زدن نتیجه نروند. در این میان، مجید جلالی می‌گوید که به هیچ‌وجه پیش‌بینی خاصی درباره نتیجه ندارد و می‌گوید که در یک کلمه برنده بازی و حتی اینکه چه تیمی شانس بیشتری دارد را نمی‌تواند بگوید.

 اما 5کارشناس دیگر که تلفن همراهشان زنگ خورده، جملاتی شبیه به‌هم به‌کار می‌برند؛ «در این بازی شانس برابری برای هر 2 تیم وجود دارد و نمی‌توان هیچ‌کدام از معیار‌ها را برای پیروزی یک تیم درنظر گرفت». این هم به این معناست که آنها هم حدسی ندارند تا اشتباهش ثابت شود یا به قول خودشان؛ «کار منطقی‌ای نیست که برنده را حدس بزنی. وقتی که مطمئن هستی حدس است، پایه و اساسی ندارد».

با این همه از میان این 5نفر هیچ‌کس جرأت نکرده حدسی در مورد پیروزی - استقلال داشته باشد. پس منصور ابراهیم‌زاده، مجید صالح وهومن افاضلی (او تاکید دارد که بازی مساوی می‌شود) کسانی بود ند که برای 2 تیم شانس مساوی قائل می‌شدند و فریدون معینی و شاهرخ بیانی کسانی بودند که بعد از کلی تعارف، گفته‌اند شانس پرسپولیس بیشتر است.

دربی‌های مهر
اگر قرار باشد دربی مهر بر اساس نتایج قبلی رقم بخورد، 2 حالت به‌وجود خواهد آمد؛ از طرفی استقلال در 8بازی قبلی که در مهرماه انجام شده 3پیروزی، 3تساوی و 2شکست دارد که از این حیث برنده دیدار خواهد بود. اما بازی‌های مهرماه از نظم خاصی تبعیت می‌کند که ممکن است نتیجه را به نفع پرسپولیس تغییر دهد.

اولین دربی مهرماه در جمعه سوم این ماه در سال1349 انجام شده است و بازی 3 بر 2 به‌نفع استقلال به پایان رسیده، دربی بعدی جمعه 25مهر بوده که پرسپولیس 2 بر صفر پیروز شده و بازی سوم 22مهر1355 با نتیجه مساوی به پایان رسیده است.

 این روند یک پیروزی، یک شکست و یک مساوی در دیدارهای بعدی هم رعایت شده و در بازی‌های مهرماه پشت سرهم هیچ‌وقت اتفاق نیفتاده که یک تیم 2بار پیروز شود؛ یعنی در بازی چهارم، پنجم و ششم مهرماه هم یک پیروزی، یک شکست و یک تساوی برای 2 تیم اتفاق افتاده است.

حال اگر به 2 دربی آخر برگردیم، یکی دوم مهر1378 بوده که مساوی شده و آخری 25مهر 1382 بوده که استقلال با نتیجه 2 بر صفر به پیروزی رسیده است.پس اگر نوبتی هم باشد و روال قبلی حفظ شود، نوبت پرسپولیس است که برنده دیدار باشد. با این همه اگر روال برد بیشتر استقلال را درنظر بگیریم، این امتیاز هم مال آبی‌هاست.

سابقه کلی
این یکی دیگر حق استقلال است که برنده‌اش باشد. استقلال در کل دربی‌های انجام شده از سال47 تا (همان 6تایی‌ها) تا همین امروز در شکست پرسپولیس موفق‌تر بوده است. آنها در 62 دیدار انجام شده 20بار پرسپولیس را شکست داده‌اند و 16بار باخته‌اند. در این میان 26بازی هم با نتیجه مساوی به پایان رسیده است.

البته 3پیروزی تیم استقلال در زمین مسابقه نبوده و به وسیله بازیکنان این تیم به‌دست نیامده چون فدراسیون وقت به جای سرمربی و بازیکنان این تیم زحمت کشیده است و نتیجه را 3 بر صفر اعلام کرده اما اگر این 3دیدار را هم کم کنیم باز استقلال با یک پیروزی بالاتر از پرسپولیس قرار می‌گیرد و از این حیث شانس بیشتری برای پیروزی دارد.

هواداران
استقلالی‌ها خیلی دوست دارند که به یک صورتی ثابت کنند بیشتر هستند. این را می‌شود از اظهار نظرهایشان در مورد بازی‌های دربی و تعداد کلی‌شان شنید. آنها حتی دوست دارند بگویند که تماشاگران زیادی را برای بازی‌هایشان روی سکوها دارند و به همین دلیل است که قلعه‌نویی در آخرین مصاحبه تلویزیونی‌اش تعداد تماشاگران بازی استقلال و برق را 140هزار نفر اعلام کرد در صورتی که بعد از صندلی‌دار شدن سکوهای طبقه پایین این ورزشگاه ظرفیتش90هزار نفر است که نهایتا بتواند به 110هزار نفر برسد نه آن رقم فضایی.

اما استقلالی‌های منطقی خوب می‌دانند که تماشاگران پرسپولیس بیشترند و برخی اوقات تلاش‌هایی هم کرده‌اند که بتوانند آن را به توازن برسانند. به طور مثال یک بار سرپرست استقلال اعلام کرد که برای بازی دربی - که در جدول استقلال را به میزبانی می‌شناسند - فقط 10درصد بلیت‌‌ها را به هواداران قرمز می‌دهند. حالا اگر این بحث را کنار بگذاریم و قبول کنیم که پرسپولیسی‌ها بیشترند و بپذیریم که تماشاگران و تشویق‌شان مؤثر است، در این قسمت پیروزی با پرسپولیس خواهد بود.

بازیکن دربی
هاشمی‌نسب نمونه بارز یک بازیکن دربی بود؛ کسی که حضورش زمان کرنر در محوطه جریمه تن همه هواداران حریف را می‌لرزاند. او البته هم در پرسپولیس بازی کرد و هم در استقلال و با زدن 5 گل برای 2 تیم ثابت کرد که مرد دربی است. اگر هاشمی‌نسب را به خاطر گل‌های زیادی که به استقلال زده، بازیکن قرمز دربی بدانیم، علی سامره رقیبش در تیم آبی خواهد بود. او با گلی که در ثانیه30 به پرسپولیس زد، همیشه کابوسی برای پرسپولیسی‌ها بود.

امسال هنوز هیچ‌کدام از تیم‌ها مرد دربی ندارند اما می‌توانند برای بازی بعد داشته باشند. وحید طالب‌لو در دیدار گذشته 2 تیم درخشش قابل توجهی داشته و با توجه به عملکرد نه‌چندان قابل قبول‌اش در این فصل - اگر بتواند باز هم بدرخشد - ثابت می‌کند که مرد دربی است. در طرف مقابل هم پرسپولیسی‌ها خلیلی را دارند که تا به حال در طول بازی‌هایش 4 گل  به استقلال زده و اگر در جو بازی گم نشود، می‌تواند کابوس استقلالی‌ها باشد. استقلال البته بیاتی‌نیا و برهانی را هم دارد - که گزینه مرد دربی شدن هستند - اما هنوز هیچ تیمی این بازیکن را ندارد.

کری بخوانی شکست می‌خوری
زمان کل‌‌کل و کری که بشود، تمام بازیکنان پرسپولیس و استقلال آماده‌اند تا حرف‌های داغ داغ بزنند. اما نوازی و خلیلی شاید به خاطر اینکه رو در روی هم قرار گرفته‌اند، در مقابل کلمه کری جواب می‌دهند که اهل کری خواندن نیستند؛ هرچند که در کلمه کلمه حرف‌هایشان کل‌کل و کری خواندن دیده می‌شود.

محسن خلیلی، امید اول پرسپولیس برای فتح دروازه استقلال است؛ بازیکنی که در لیگ، 6گل برای پرسپولیس زده و آقای گل هم به حساب می‌آید. در مقابل هرچند که برهانی و مجیدی امید اول گلزنی استقلال  هستند اما سابقه دربی‌های گذشته ثابت کرده که گل‌های کمتری در جریان بازی رد و بدل می‌شود و تیمی موفق است که در ضربات ایستگاهی به گل برسد.

پس به‌رغم تمام توانایی‌هایی که مهاجمان استقلال دارند، نوازی با سانترهای خطرناک‌اش مرد اول استقلال به حساب می‌آید. این دو بازیکن قبل از بازی شصت و سوم رو در روی یکدیگر قرار گرفته‌اند تا از حال و هوای آن بگویند.

  •  شما 2 نفر با هم کری ندارید؟

خلیلی: آقا قرمزته! ولی اجازه بدهید کری نخوانم چون من جوان‌تر از نوازی هستم. تازه اصلا به کری خواندن و حرف‌زدن نیست، باید همه چیز را در زمین ثابت کرد.

نوازی: هر کس کری بخواند، نتیجه برای تیمش برعکس می‌شود. بنابراین من برای پرسپولیس کری نمی‌خوانم؛ ضمن اینکه کلا بازیکنی بوده‌ام که هیچ‌گاه برای حریف کری نخوانده‌ام.

  •  خرافاتی هستید؟

نوازی: نه، ولی کری خواندن در نتیجه بازی تاثیر دارد.

  •  سؤالم را یک‌جور دیگر می‌پرسم؛ هفته قبل مدافعان استقلال گفته بودند که نمی‌گذارند خلیلی گل بزند. محمد تو چطور؟ سمت چپ پرسپولیس خیلی قوی است، فکر می‌کنی بتوانی وظیفه‌ات را انجام دهی؟

خلیلی: برای من فرقی نمی‌کند چه کسی مقابلم است، من همیشه مقابل استقلال راحت بازی کرده‌ام. مطمئن باشید این بار هم راحت‌تر از همیشه مقابل رقیب بازی خواهم کرد، به حرف‌های مدافعان آنها هم کاری ندارم. همیشه به  بازیکنان خط دفاعی که مقابلم است توجه نمی‌کنم، فقط روی نقاط ضعف آنها تمرکز می‌کنم و کار خودم را انجام می‌دهم.

نوازی: من مشکلی برای عبور از یار مقابلم ندارم. هر کس مقابل من باشد کار خودم را می‌کنم و ترس از یار مقابلم ندارم حتی اگر این یارگیری، من تو من و به شدیدترین شکل ممکن باشد.

  •  به هر حال همه به سانترها و پاس‌های رو به جلوی تو دل خوش کرده‌اند. راستی برنامه‌تان برای دربی چیست؟

نوازی: سانترهای ویژه‌ای برای حریف کنار گذاشته‌ام. مطمئن باشید چند پاس گل - نه ببخشید، چند سانتر گل - برای آنها کنار گذاشته‌ام. سانتر کردن جزئی از عادت بازی من است، بنابراین مطمئن باشید از این سانترها در بازی پرسپولیس کم نخواهید دید.

خلیلی:  برنامه ویژه‌ای برای دربی دارم که برای فهمیدن آن باید تا زمانی که داور سوت آغاز مسابقه را  می‌زند صبر کنید اما یک چیز بگویم، قول گلزنی نمی‌دهم ولی تمام سعی‌ام را برای گلزنی انجام خواهم داد.

  •  یعنی می‌خواهی گل نزنی؟

خلیلی: شاید باور نکنید اما از همان روز عقد قرارداد با پرسپولیس، همه هواداران این تیم از من توقع گلزنی دارند. آنها دائما در مورد من شعار «محسن رفت و برگشت» می‌دهند. این شعار واقعا وظیفه‌ام را سنگین کرده. به همین دلیل فکر می‌کنم توقع هواداران پرسپولیس در دربی، واقعا از من زیاد است. بنابراین نمی‌توانم بگویم گلزنی در دربی برایم مهم نیست.

  •  محمد تو چطور، گلزنی برای تو هم اهمیت زیادی دارد؟

در دربی‌های قبلی 3 - 2 پاس گل داده‌‌ام. نوع فوتبال‌ام طوری است که از دادن پاس گل لذت بیشتری می‌برم تا زدن گل.

  •  فکر کنم قبلا یک گل به پرسپولیس زده‌ای؟

2 گل با پیراهن استقلال به پرسپولیس زده‌ام اما یکی از آنها برای من خیلی باارزش بود. گل‌ زدن به احمدرضا عابدزاده در دربی واقعا برای من ارزش بالایی داشت. آن روز، روز من بود و فکر می‌کنم آن دربی یکی از تماشایی‌ترین دربی‌های تاریخ 2 تیم بود که برگزار شد.

  •  و محسن خلیلی که استاد گل زدن به استقلال است.

در زمان نسبتا کمی در این فصل، 6گل برای پرسپولیس زده‌ام؛ در زمان تقریبا 1350دقیقه. ماشین حساب دارید؟ می‌توانید حساب کنید؟ باشگاه پرسپولیس دنبال یک گلزن حرفه‌ای بود که فکر می‌کنم به آن هم رسید. اگر دقیق حساب کنید، 4گل به استقلال با پیراهن سایپا زده‌ام؛ البته جدا از آن فرصتی که رجبی - هم‌تیمی‌ام در سایپا - آن را تبدیل به گل کرد.

  •  راز راحت بازی کردن و راحت گل زدن به استقلال چیست؟

خلیلی: اگر رازش را بگویم در دربی به مشکل برمی‌خورم اما یک قول در همین مصاحبه به شما می‌دهم که بعد از دربی رفت و برگشت، راز گلزنی به استقلال را برای شما فاش کنم.

  •  تو چطور، رازی در گلزنی‌ات به عابدزاده و آن پنالتی که در دربی زدی، وجود داشت؟

نوازی: به نظر من گلزنی در دربی نیازی به رمز و راز ندارد. مثلا گلی که به عابدزاده زدم، شانس من بود. در آن لحظه تصمیم گرفتم ضربه کاشته را به شکل خاصی بزنم که خوشبختانه تبدیل به گل شد. بنابراین فکر نمی‌کنم آن گل رمز و راز خاصی داشت که حالا بخواهم برای شما به شکل خاصی توضیح بدهم.

  •  چقدر برای این بازی انگیزه دارید؟

خلیلی: شاید باور نکنید اما تا حالا هیچ‌وقت چنین انگیزه‌ای را در خودم سراغ نداشته‌ام. من استقلال را اصلی‌ترین رقیب خود می‌دانم. در سایپا از گل زدن به استقلال خاطره‌های خوبی دارم. مطمئنا حالا هم به دنبال تکرار آن خاطرات هستم، البته این بار با پیراهن پرسپولیس.

نوازی: خیلی بالا. چون مطمئنم با انجام یک بازی هدفدار و دور بودن از احساسات می‌توانیم رقیب خودمان را شکست دهیم. با بردن دربی، حاشیه‌های استقلال تمام خواهد شد و تیم ما تبدیل به همان تیمی می‌شود که همه از آن انتظار دارند. به همین دلیل فقط با انگیزه برد، مقابل پرسپولیس قرار می‌گیریم.

  •  محسن، نداشتن تجربه دربی مقابل استقلال برایت مشکل‌ساز نیست؟

مطمئن باشید هیچ مشکلی برای من به وجود نمی‌آید. من از لحاظ روانی آمادگی واقعا بالایی برای بازی مقابل استقلال دارم. دوست ندارم کری بخوانم اما تجربه من را در روز بازی با استقلال خواهید دید.

  •  محمد، تو چندمین دربی را مقابل پرسپولیس تجربه می‌کنی؟

نوازی: دقیقا یادم نیست اما فکر می‌کنم دهمین یا دوازدهمین دربی‌ای است که مقابل پرسپولیس قرار می‌گیرم. از سال77 در دربی‌ها حضور داشتم، فقط 2سالی که به صبا باتری رفتم در دربی نبودم.

  •  فکر می‌کنید این دربی با دربی‌های دیگر تفاوتی داشته باشد؟

نوازی: این فصل بازیکنان جدید زیادی به 2تیم آمده‌اند و اسکلت 2تیم کاملا تغییر کرده. شاید این دربی مثل سال‌های گذشته فیزیکی نباشد. مطمئنا 2تیم، بازی فنی‌تر و زیباتری را مقابل هواداران دوآتشه خود به نمایش خواهند گذاشت؛ ضمن اینکه 2تیم از لحاظ بازیکن نسبت به فصول گذشته قوی‌تر شده‌اند.

خلیلی: فکر می‌کنم بازیکنان تکنیکی‌تری در ترکیب 2تیم هستند که به خوبی می‌توانند تاکتیک مربی‌شان را در زمین پیاده کنند. این دربی مثل بازی شطرنج خواهد بود و مطمئنا جنگ تاکتیک، برنده بازی را مشخص خواهد کرد.

  •  محسن، فکر می‌کنی بهترین بازیکن استقلال در روز یکشنبه چه کسی باشد؟

استقلال بازیکنان خوب زیادی دارد. به همین دلیل هنوز روی اینکه کدامشان مقابل ما بهتر بازی خواهند کرد فکر نکرده‌ام.

  •  محمد، به نظر تو بهترین و خطرناک‌ترین مهره پرسپولیس در روز یکشنبه چه بازیکنی است؟

قطعا نیکبخت واحدی. علی نیکی واقعا بازیکن خوبی است که باید مواظبش باشیم. نیکبخت بازیکن باهوشی است که هم در ساختن گل و هم در گل زدن تبحر خاصی دارد، بنابراین باید خیلی مراقب او باشیم.

  •  دربی معمولا بازی ستاره‌ها نیست، در این دربی گم نمی‌شوید؟

خلیلی: مطمئن باشید من در دربی گم نمی‌شوم. بعد از یک سال بازی در لیگ، به پرسپولیس نیامده‌‌ام که حالا بخواهم در دربی گم شوم. در این چند ساله، مقابل استقلال جزو بهترین‌ها بوده‌ام. با قهرمانی به پرسپولیس آمده‌ام، بنابراین مطمئن باشید در دربی گم نخواهم شد.

نوازی: چرا باید گم شوم؟ بعد از سال‌ها بازی در دربی آن‌قدر تجربه دارم که در این بازی محو نشوم؛ ضمن اینکه به عقیده من، تجربه بازیکنان استقلال در این دربی بالاتر از پرسپولیس است.

  •  فکر می‌کنید واقعا استقلال باتجربه‌تر است؟

خلیلی: به هر حال محمدآقا نظر خودش را دارد. دوست ندارم به برتری خودمان مقابل استقلال اشاره کنم چون همه چیز روز یکشنبه مشخص می‌شود.

نوازی: در تیم ما بازیکنانی مثل صادقی، قربانی، طالب‌لو، فرهاد مجیدی، مجتبی جباری و حتی خود محسن یوسفی - که سال گذشته در دربی بود - هستند؛ آنها می‌توانند به بهترین شکل در دربی  از تجربه خودشان به سود استقلال کمک بگیرند؛ مسئله‌ای که در تیم پرسپولیس به شکل کمرنگ‌تری وجود دارد.

  •  بازی پرسپولیس و استقلال چقدر حساسیت دارد؟

خلیلی: گفتم که، همان روزی که به پرسپولیس آمدم، حساسیت دربی را احساس کردم. هواداران پرسپولیس از من توقع بالایی دارند. به همین دلیل از همان روز اول قرارداد با پرسپولیس، انتظار دربی را می‌کشیدم.

نوازی: دربی همیشه حساسیت خاص خودش را داشته. اما حساسیت این بازی برای هواداران 2تیم بیشتر از بازیکنان است. هر کدام از هواداران 2تیم فقط پیروزی تیم  خودشان را می‌خواهند. همین موضوع حساسیت خاصی به دربی می‌دهد چون آنها دوست دارند به هر قیمتی که شده تیم محبوبشان مسابقه را ببرد.

  •  محسن، از نقاط  قوت استقلال بگو.

به نظر من، همه بازیکنان استقلال بازیکنان خوبی هستند حتی طالب‌لو که در چند وقت اخیر خیلی زیاد از او انتقاد شده. وحید دروازه‌بان خوبی است که تا حدودی افت کرده اما آن‌قدرها که از او انتقاد می‌کنند ضعیف نیست. دوست دارم در بهترین روز طالب‌لو به او گل بزنم.

  •  محمد، نقاط  قوت پرسپولیس چیست؟

هافبک‌های میانی و مدافعان میانی‌اش. به نظر من آنها از بقیه بازیکنان‌شان کیفیت بهتری دارند.

افشین، دوست داریم!
یکی از همان‌ها که دلباخته‌اش شدیم؛ مؤدب، متین، موقر و با دانش. خودش می‌گوید: «قلبم صاف است». و این جمله‌ای است از نهایت سادگی افشین قطبی که یکی از بهترین بازیکنان این فصل راجع به او گفته: «همه می‌دانند که نان دلش را می‌خورد». او مثل تمام ایرانی‌هایی است که در خارج از کشور بزرگ شده‌اند. صاف و ساده و ناآشنا با پیچیدگی ایرانیانی که فراز و فرود زندگی آنها را تبدیل به انسان‌های متفاوتی کرده است.

خودش می‌گوید: «وقتی که دستیار بودم، همه کارها روی دوش من بود اما خب، سرمربی تیم همیشه جلوی فلاش دوربین ما می‌ایستاد. البته من با این مسئله کنار آمده بودم و پذیرفته بودم که بین دستیاری و سرمربیگری تفاوت است اما در عین حال با خودم قرار گذاشته بودم که اگر زمانی سرمربی شدم، به دستیاران‌ام شخصیت بدهم و در صورت کسب موفقیت احتمالی آنها را سهیم کنم و نقش‌شان را پیش مطبوعات بالا ببرم».

و دقیقا به همین دلیل بود که او در مالزی، پیش از دیدار مقابل ایران در گفت‌وگویی از خیال آسوده خود نسبت به پرسپولیس صحبت کرد. آن روزها افشین قطبی عقیده داشت وقتی تیم دست حمید استیلی است، اصلا نباید نگران بود: «حمید یک بازیکن تاریخی در ایران است که تجربه گلزنی در جام جهانی را دارد و من به انتخاب‌های او اعتماد کامل دارم».

اما به‌رغم همه این خوشبینی‌ها، حقیقت همان چیزی بود که عادل فردوسی‌پور هنگام گزارش بازی پگاه – پرسپولیس در هفته دوم لیگ گفت. او در لحظه‌ای که دوربین تصویر بسته قطبی و استیلی را نشان داد که مشغول مشورت با یکدیگر بودند، گفت: «باید دید که این 2 نفر تا آخر فصل این‌طور کنار هم می‌مانند؟» (این اظهار نظری بود که مدیران پرسپولیس را به شدت عصبانی کرد، تا جایی که حبیب کاشانی نامه‌ای برای عزت‌الله ضرغامی – رئیس سازمان صدا و سیما – نوشت و نسبت به این اظهار نظر – که آن را «تفرقه‌افکنی» خوانده بود – گلایه کرد.

آن روزها، روزهای اول انتشار روزنامه دنیای فوتبال بود و زمزمه‌های ناراحتی حمید استیلی از افشین قطبی هر روز در قامت باکس‌های کوتاه خبری به دست من می‌رسید؛ اخباری که من از صحت آن اطمینان نداشتم. بنابراین در استفاده از آنها احتیاط می‌کردم. حتی یک بار که یکی از بچه‌ها مشغول گفت‌وگو با حمید استیلی بود، گوشی را از او گرفتم و از ملی‌پوش سابق تیم ملی در این‌باره سؤال کردم که استیلی بدون مکث هرگونه اختلاف را تکذیب کرد و گفت وقتی خودش قطبی را به ایران آورده، مگر ممکن است علیه او کار کند؟

اما هر چه از لیگ گذشته، شرایط بیش از گذشته به سود سرمربی رقم خورده. آنها در آستانه بازی با استقلال با 20 امتیاز و بدون شکست صدرنشین‌اند و این بهترین شروع پرسپولیس در چند سال اخیر است. در این شرایط شاید اگر شما هم جای حمید استیلی باشید که تمام زحمات دوران آماده‌سازی بر دوشتان بوده و بازیکنان نیز با OK شما به تیم اضافه شده باشند، پیش خود فکر می‌کنید که بله، من زحمتش را کشیدم و این نانش را می‌خورد». و این دقیقا همان اتفاقی است که بین 2 مربی پرسپولیس شکل گرفته است.

استیلی و علیرضا مرزبان کمک دوم که روابط بسیار دوستانه‌ای دارند، از شرایط آن‌قدر ناراضی‌اند که حمید استیلی در مصاحبه‌ای در روزنامه خبر ورزشی اعلام کرده است غیرممکن است سال آینده در سمت دستیار به کار ادامه دهد. او که فصل پیش در میانه راه مجبور به ترک پرسپولیس و دستیاری مصطفی دنیزلی شد، همان کسی است که پروین درباره‌اش گفته: «آخرش قطبی را زمین می‌زند».

در این شرایط و در اوج شایعات و اتفاقات اخیر در پرسپولیس؛ اخراج شیث رضایی در بازی با پاس همدان و واکنش‌های او هنگام خروج از زمین و همچنین مصاحبه علیرضا نیکبخت واحدی در تلویزیون، سرمربی را نسبت به موضوع اختلاف حساس کرده است.

او که تمام تلاش‌اش را در برجسته کردن نقش حمید استیلی کرده است، حالا تقریبا اطمینان دارد که شرایط حاشیه‌ای تیم به سودش نیست.
                             
نکته مهم اما این است که یکی از مهم‌ترین مشخصه‌های افشین قطبی و آنچه به او در تسخیر قلوب مردم کمک کرده، همین فارسی حرف زدن عجیب اوست و کلماتی که با لهجه آمریکایی بر زبان او جاری می‌شوند. او یکی از همان‌هاست که ما را با چیزهای تازه‌ای آشنا کرده است؛ اینکه یک مربی می‌تواند مؤدب باشد؛ اینکه یک مربی فوتبال می‌تواند همیشه لبخند بزند؛ اینکه یک مربی فوتبال می‌تواند بدون نوچه‌پروری به کار ادامه دهد؛ اینکه یک مربی می‌تواند حتی به هنگام عصبانیت هم جنتلمن باشد؛ اینکه با وجود زندگی در آمریکا و خاور دور صحیح‌تر از بعضی‌ها فارسی حرف بزند. بله، قطبی به ما یادآوری می‌کند فوتبال، ورزش لمپن‌ها نیست!

دربی مسابقه مهمی است اما من قطبی را بیشتر دوست دارم...
شک داریم به او

ناصر حجازی پیر شده است. چهره‌اش خیلی پیرتر از آنکه تصور می‌کنید، نشان می‌دهد؛ آن‌قدر که حالا همه یا شاگرد او هستند یا او بزرگشان. مربیان لیگ برتر را می‌گوییم. مثلا او درباره محمد احمدزاده، پیش از بازی با ملوان می‌گوید: «از شاگردان من است. در بانک تجارت مربی‌اش بودم. پسر خوبی است.

از پیشرفت شاگردم خوشحال می‌شوم».  حجازی در بندر انزلی به ملوان باخت تا پیشرفت شاگردش را ببیند؛ همان‌طور که چند هفته بعدش استقلال او برابر سایپا مغلوب  از زمین بیرون آمد و استاد پیشرفت شاگرد دیگرش را هم دید؛ «علی دایی».

تا اینجای قصه فقط 5 هفته از لیگ گذشته بود و می‌شد شکست‌های استقلال را به پای خوشحالی استاد از پیشرفت شاگردانش گذاشت. حجازی اما پیرتر از این حرف‌هاست. همه چیز و همه کس را اگر فراموش کنیم، مخالفت همیشگی حجازی با مربیان خارجی را از یاد نمی‌بریم؛ او که هفته گذشته برابر «لوکا بوناچیچ» هم زانو زد. ناصرخان پیر شده است.

باید به همه چیز شک کرد حتی اعتبار این مطلب. از حجازی می‌نویسیم اما نه برای پر کردن صفحه بلکه برای اعتبار پرونده ویژه دربی پایتخت. مگر می‌شود از این مسابقه نوشت و حرفی از مربیان 2 تیم نزد؟ اینها همه به جای خود، اما چطور بگوییم حالا حتی به حضور حجازی در این بازی هم شک داریم؟!

از بزرگ‌ترین منتقد استقلال در سال‌های خانه‌نشینی‌اش حرف می‌زنیم. ناصر حجازی را در سال‌های اخیر این‌طور به خاطر می‌آوریم که «قهرمان کردن استقلال که سخت نیست. همین تیم اگر دست من بود همان سال اول قهرمان می‌شد.

من ورزشگاه نمی‌آیم که نگویند باخت استقلال تقصیر حجازی بود» و... ناصر حجازی هنوز هم داغ برنامه 3ساله‌ای را در دل دارد که از دستیار سابقش – امیر قلعه‌نویی – پذیرفته شد ولی به او هرگز چنین فرصتی در استقلال داده نشد. او اما در آستانه دیدار با پرسپولیس، باید نگاهی دوباره به آن کارنامه 3ساله بیندازد. استقلال اگرچه در سومین سال به قهرمانی رسید اما در 2 سال گذشته‌اش هم مدعی قهرمانی بود.

این تیم در همان سال‌ها هم در خانه 3 بر صفر به ذوب‌آهن می‌باخت اما 2 توپ به تیر دروازه می‌زد، یکی از روی خط برمی‌گشت، چند موقعیت تک به تک از دست می‌رفت، یک پنالتی خراب می‌شد و... هوادار استقلال می‌گفت: «حیف، می‌بایست 6 بر 3 می‌بردیم».

استقلال حجازی بدترین نتیجه استقلال در تاریخ لیگ برتر را گرفته است. حضور روی پله نهم جدول عذاب‌آور است اما بدتر از همه تفاضل گل صفر است که معنایی جز تحقیر استقلال ندارد. همین است که در آستانه دربی هم شک می‌کنیم به حضور ناصر حجازی روی نیمکت استقلال. از این باشگاه خبرهای ناخوشایندی – البته برای حجازی – به گوش می‌رسد.

شاید دستیار سابق

– همان که برنامه‌ای 3 ساله دارد – جانشین منتقد همیشگی شود. اگرچه باور برکناری او از سوی علی فتح‌الله‌زاده کمی دشوار است اما در این روزگار چه کسی بیش از حفظ جایگاه خود به موقعیت یک رفیق فکر می‌کند؟!

مسئله این است که علی فتح‌الله‌زاده هم در پست مدیریت باشگاه موقعیتی شبیه به ناصرحجازی دارد. او هم در سال‌های دور از استقلال، همواره تیمی رؤیایی در ذهن هواداران می‌ساخت. حالا او مدیر باشگاه است و استقلال در فصل جهنمی. شاید علی فتح‌الله‌زاده تا همین‌جا هم خیلی رفاقت کرده باشد!

خوشبین باشیم؟ بله، این هم ممکن است. با این همه در خوشبینانه‌ترین حالت هم اگر ناصر حجازی به بازی با پرسپولیس برسد، این بازی آخرین بازی است. بدون تردید او آخرین فرصت را برابر رقیب همیشگی به دست می‌آورد و بعد... همه چیز به نتیجه دربی بستگی دارد.

این دقیقه 90 حجازی است؛ مردی که روزی حتی می‌خواست رئیس‌جمهور باشد ولی حتی برای نشستن روی نیمکت استقلال هم نیاز به رأی اعتماد دارد. یکشنبه چند نفر به او رأی می‌دهند؟ فقط شکست رقیب دیرینه، سکوها را آرام می‌کند. آیا بدترین استقلال تاریخ لیگ برتر، بهترین پرسپولیس را می‌برد؟ این انتظار بالایی نیست از کسی که در سال‌های بهترش هم کارنامه‌ای جز 2 شکست و یک تساوی در دربی نداشته است؟ تو بگو در فوتبال همه چیز ممکن است، قبول، اما حیف، ناصر خان پیر شده است!

اختتامیه مطلب را می‌شد در همان پاراگراف بالا تمام کرد اما این دیالوگ از فیلم «آژانس شیشه‌ای» حیف می‌شود که خیلی به این قصه می‌آید. آنجا که رضا کیانیان به پرویز پرستویی گفت: «دهه‌ات گذشته مربی».

مهدی شادمانی- پژمان راهبر- ناصر قراگزلو- شهرام فرهنگی