در این میان، البته مهمترین و رایجترین وظیفهای که در اصل نود و یکم بر عهده این نهاد گذاشته شده است، همان وظیفه نخست است که اصطلاحاً «پاسداری تقنینی از قانون اساسی» خوانده میشود.
واقعیت آن است که تمکین نسبت به قانون هنوز هم در طبع و عمل ما نهادینه نشده است. از نگاه بسياري از ما قانون حرمت و احترام ذاتي و موضوعيت ندارد و حداكثر طريقي است رسمي براي رسيدن به مقصود و مقصد. چنين است كه هرگاه احتمال يافتن طريقي آسانتر وجود داشته باشد، يا هر زمان كه بپنداريم اين طريق رسمي ما را به هدف نميرساند، بدون دغدغه و نگراني از اجراي قانون ميگريزيم.
اين نوع تلقي از قانون، كه البته در كشورهايي مانند ما بيسابقه نيست، از زمان آغاز قانوننویسی در ایران، یعنی از زمان مشروطه، مطرح بوده است. در آن زمان اصولاً عدهای میگفتند: «دين ما مسلمانان، اسلام و قانونمان قرآن آسماني و سنت پيغمبر آخرالزمان صلياللهعليهوآلهوسلم است. تدوين قانون ديگري در بلد اسلام بدعت و در مقابل صاحب شريعت دكان باز كردن است و التزام به آن هم چون بدون ملزم شرعي است، بدعتي ديگر و مسئول داشتن از تخلف هم بدعت سيّم است»!
اما فقهای بزرگی که رهبری مشروطیت را برعهده داشتند، نه تنها جواز قانونگذاري و خصوصاً وضع قانون اساسي را «از بديهيات و ... از واضحات» میشمردند، که برای پاسداری تقنینی از آن، اصل معروف به «اصل طراز» را پایهگذاری کردند و حتی جان خود را در این راه فدا کردند. این اصل، نظارت چند مجتهد جامعالشرایط بر مصوبات مجلس را الزامی ساخته بود.
اما به دلایلی، از جمله فقدان تجربه و نیز ضعف ساختاری و متنی در این اصل، پاسداری از قانون اساسی به دست فراموشی سپرده شد، و اندک اندک زمینه خودکامگی برای خاندان وابسته پهلوی فراهم گشت.
این تجربه تلخ موجب شد تا صورت تکاملیافته «اصل طراز» در نهاد مقتدری به نام «شورای نگهبان» در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران پیشبینی شود. بنیانگذار نظام و رهبر انقلاب اسلامی تاکید میکردند که «اسلام، حكومتش حكومت قانون است»، و «قانون اساسي يكي از ثمرات عظيم، بلكه بزرگترين ثمره جمهوري اسلامي است.»، و «معيار در اعمال نهادها قانون اساسي است و تخلف از آن براي هيچ كس، چه متصديان امور كشوري و لشكري، و چه اشخاص عادي جايز نيست.»
دفاع محکم و مداوم امام خمینی (ره) و رهبر معظم انقلاب اسلامی (دام ظله) از شورای نگهبان بر همین منطق روشن استوار بوده و هست. نقد منصفانه و عالمانه عملکرد شورای نگهبان، مانند دیگر نهادها و سازمانها، نه تنها ممکن که ضروری است، اما همانطور که پدر دلسوز این امت میفرمود: تضعیف آن «امری خطرناک برای کشور و اسلام است.»
* عضو حقوقدان شوراي نگهبان