شامگاه 16فروردينماه سال94 به سعيد احمدبيگي، بازپرس وقت جنايي تهران خبر رسيد كه جنايت هولناكي در مجتمعي مسكوني واقع در خيابان فلسطين اتفاق افتاده است. زماني كه گروه بررسي صحنه جرم به محل جنايت رسيدند با 2جسد روبهرو شدند. يكي مربوط به پدر خانواده بود كه با ضربات چاقو به قتل رسيده بود و دومين جسد متعلق به دختر جوان خانواده بود كه بر اثر خفگي جان خود را از دست داده بود.
از سويي يك رشته طناب دور گردن دختر جوان پيچيده شده بود و تكهاي ديگر از سقف آويزان بود و اينطور بهنظر ميرسيد كه او به زندگي خودش پايان داده است. در چنين شرايطي كارآگاهان به بررسي دقيق جزئيات صحنه جنايت پرداختند. نيمساعت قبلتر، پسر 25ساله اين خانواده به نام هوتن اين جنايت را به پليس گزارش كرده بود.
او گفت: من شب قبل در خانه نبودم اما عصر كه برگشتم ديدم پدرم كشته شده است. در اتاق خواب هم خواهرم خودش را حلق آويز كرده بود كه من فورا طناب را با قيچي بريدم. تحقيقات كارآگاهان نشان ميداد هوتن از مدتي قبل با خواهرش اختلاف داشت. از سوي ديگر روي انگشتان دستش بريدگي چاقو وجود داشت. او وانمود ميكرد كه خواهرش، پدرش را به قتل رسانده و سپس خودكشي كرده است اما در نهايت انگشت اتهام به سوي خودش نشانه گرفته شد.
با ادامه بازجوييها از هوتن، او به قتل پدر و خواهرش اعتراف كرد. او گفت بعد از آنكه پدر و خواهرم را به قتل رساندم همراه دوستانم به سينما رفتم و شب را هم در خانه يكي از دوستانم ماندم. اما يك روز بعد به خانه آمدم و با پليس تماس گرفتم و وانمود كردم كه از همهچيز بياطلاع هستم. بهدنبال اعترافات متهم، او صحنه جنايت را نيز بازسازي كرد و در نهايت پروندهاش با صدور كيفرخواست به دادگاه كيفري يك استان تهران فرستاده شد.
- در دادگاه
در جلسه محاكمه كه صبح ديروز در شعبه دوم به رياست قاضي امين مقدمزهرا برگزار شد ابتدا نماينده دادستان به قرائت كيفرخواست پرداخت و خواستار مجازات متهم شد. سپس عموي متهم بهعنوان يكي از اولياي دم در جايگاه ايستاد و خواستار قصاص برادرزادهاش شد. او گفت: برادر مرحومم پزشك بود و رابطه خيلي نزديكي با مادر سالخوردهام داشت. بعد از اين جنايت سعي كرديم ماجرا را از مادرمان مخفي نگهداريم اما او بالاخره متوجه شد و بيمارياش حادتر و در نهايت فوت شد.
در ادامه قاضي اتهام مباشرت در 2فقره قتل عمدي را به هوتن تفهيم كرد و از او خواست به دفاع از خود بپردازد. متهم درحاليكه سرش را پايين انداخته بود گفت دفاعي ندارم. حالم خوب نيست و نميتوانم صحبت كنم. با اين حال قاضي از وي خواست جزئيات جنايت را شرح دهد. در اين لحظه هوتن بغضش تركيد و در شرايطي كه اشك ميريخت گفت: آن روز خواهرم تلويزيون تماشا ميكرد. خواستم كنترل تلويزيون را از او بگيرم اما نداد. با اين حال كنترل را از دستش گرفتم ولي دستم را چنگ انداخت.
من هم عصباني شدم و او را به اتاق خواب بردم اما در را رويش قفل نكردم. با پدرم تماس گرفتم و گفتم خواهرم با من درگير شده است. در همين حال خواهرم از اتاق بيرون آمد. يك چاقو دستش بود. من آن را گرفتم و داخل سينك ظرفشويي انداختم و دوباره او را داخل اتاق بردم. ناگهان متوجه شدم دستم زخمي شده است. بهخاطر همين عصباني شدم و سراغ خواهرم رفتم. نميدانم چطور شد ولي با يك تكه كش او را خفه كردم.
متهم ادامه داد: ترسيده بودم و نميدانستم بايد چه كار كنم. ميخواستم صحنهسازي و وانمود كنم كه او خودش را حلقآويز كرده است اما همان موقع صداي در آمد و پدرم وارد شد. ميخواستم خودم را از بالكن پايين بيندازم اما ترسيدم تا اينكه پدرم وارد شد و من هم غافلگيرش كردم و چند ضربه چاقو به او زدم و دوباره سراغ خواهرم رفتم. طنابي دور گردنش انداختم و طناب ديگري به سقف آويزان كردم تا اينطور بهنظر برسد كه خواهرم خودكشي كرده است. وي در آخرين دفاع از خودش گفت: از عمويم ميخواهم من را ببخشد اما اگر هم قصاصم كردند دوست دارم كه حلالم كنند. من اشتباه كردم و يكلحظه عصبانيت كار دست خودم و خانوادهام داد.در پايان اين جلسه، قضات دادگاه وارد شور شدند و قرار است بهزودي در اينباره تصميمگيري شود.