تاریخ انتشار: ۲۶ مهر ۱۳۸۶ - ۰۵:۴۷

ترجمه- کیکاووس زیاری: گفت‌وگو با برادران فاره‌لی، کارگردان «بچه دل شکسته».

برادران فاره‌لی (پیتر و بابی) تا به امروز فیلم‌های کمدی زیادی را کارگردانی کرده‌اند. اکثر این فیلم‌ها در نمایش عمومی با موفقیت مالی خوبی روبه‌رو شده و معمولاً منتقدین سینمایی هم‌ نظر مثبتی به آنها داشته‌اند.

تازه ترین ساخته سینمایی آنها به نام «بچه دل شکسته» نسخه دوباره‌سازی شده یک کمدی دهه هفتادی نیل سایمن به همین نام است.

برخی از منتقدین سیمنایی نسخه اصلی را یک کار کلاسیک ارزیابی می‌کنند. آنها  حتی می‌گویند این فیلم در زمان خود حکم یک چالش مسالمت‌آمیز را داشت.

در قصه فیلم بن‌استیلر در نقش مردی ظاهر می‌شود که در آستانه ازدواج است.

در شرایطی که همه چیز آماده شده و او دارد وارد عالم جدید یعنی زندگی خانوادگی می‌شود، ناگهان جوان رویاهای خود را ملاقات می‌کند. او که قصد ازدواج با این جوان را دارد، باید مشکل پیش‌روی خود را حل کند.

  •  خیلی خوب است که درباره «بچه دل شکسته» صحبت می‌کنیم.

پیتر فاره‌لی: بله، خیلی خوب است. اما کدام یکی؟ نسخه کلاسیک یا این یکی؟

  •  نسخه اصلی، اما نسخه جدید هم کار خیلی خوبی است.

پیتر فار‌ه‌لی: دوباره‌سازی این اثر کلاسیک کاری احمقانه بود. خودم اولین نفری هستم که این موضوع را تصدیق می‌کنم.

  •  هنگام کارگردانی فیلم با هم نبرد و نزاع هم داشتید؟

بابی فاره‌لی: تا رساندن یکدیگر به مرحله عصبی شدن پیش می‌رویم. زمان ساختن هر یک از فیلم‌هایمان این کار را می‌کنیم. پس می‌بینید که این قصه سر دراز دارد.

بعضی وقت‌ها این کار رنج‌آور است. در عین حال، شما به کسی احتیاج دارید (کسی غیر از خودتان) که کارها را پیش ببرد. برخی اوقات بهتر است که فقط یک نفر مسئولیت کار را به عهده نگیرد، خیلی وقت‌ها به خودم گفته‌ام خدا را شکر که پیتر در کنارم حضور دارد.

او آدمی است که که حقیقتاً به مشاوره‌اش در ارتباط با این فیلم نیاز داشتم، او مغزش را به کار می‌اندازد و طرح‌های تازه ارائه می‌کند. همیشه به دنبال آن بوده‌ام که بفهمم او به چه فکر می‌کند. حضور او یک کمک است و نه یک دردسر.

  •  آیا برادر بزرگتر معمولاً حرف خود را پیش می‌برد؟

بابی: خب؛ او برادر بزرگتر است و من به حرف‌هایش گوش می‌کنم. اما می‌دانی، ما طوری  کارها را با کمک و همفکری یکدیگر پیش می‌بریم که من نمی‌توانم آن را به درستی برایتان تشریح کنم.

احساسم این است که این نوع کار کردن برای هر دوی ما بهتر است و جواب لازم را می‌گیریم.

  •  آیا هنوز هم با آدم‌هایی که فیلم‌هایتان را با آنها ساخته‌اید در ارتباط هستید؟

پیتر: نکته خاصی در این حرفه وجود دارد. وقتی تو فیلمی می‌سازی و یا هر کار دیگری انجام می‌دهی، برای مدت 3 ماه با یک گروه بزرگ کار می‌کنی. خیلی زود همه ما به صورت یک خانواده بزرگ درمی‌آییم.

وقتی کارتولید فیلم تمام شد، هر کسی راه خودش را می‌رود و به خانه اصلی‌اش برمی‌گردد. گرفتاری‌های همه باعث می‌شود تا بعد از آن همه ما یکدیگر را کمتر ببینیم.

فکر می‌کنم کامرون دیاز را بعد از پایان فیلمبرداری «موضوعی درباره مری» سه بار ملاقات کرده‌ام.

البته با مالین آکرمن در تماس هستم. ما دوستان نزدیک هم هستیم. حالا باید ببینیم طی یکی، 2  سال آینده چه اتفاقاتی می‌افتد.

بعید نیست اگر سر او هم شلوغ شود، یکدیگر را خیلی کم ببینیم. او برای فیلم ما مجبور شد مقدار زیادی غذا بخورد. دیدن او در حالت غذا خوردن ما را هم مریض کرد، چه رسد به خودش!

  •  چرا او را برای فیلم انتخاب کردید؟

بابی: دلایل زیادی باعث این تصمیم‌گیری شد. اول از همه بن‌استیلر را انتخاب کردیم.

در ارتباط با چنین فیلمی، اولین نکته‌ای که مطرح می‌شود این است که چه کسی قرار است نقش مقابل بن را بازی کند.

ما فهرستی از بازیگران درجه یک را آماده کردیم. می‌دانستیم که کسی به ما جواب رد نمی‌دهد. همان اول کار، برخی نام‌ها را از فهرست حذف کردیم.

می‌دانستیم که آنها بازیگرانی بزرگ هستندو بازی عالی آنها را در فیلم‌های دیگران دیده بودیم.

اما برای این فیلم، نیاز به بازیگری بود که کمی بیشتر از حد معمول پرخاشگر باشد، راستش را بخواهید، بازیگری را می‌خواستیم که همان‌طوری برایمان بازی کند که در فیلمنامه نوشته بودیم. به همین دلیل تصمیم گرفتیم به سراغ بازیگرانی برویم که کمتر شناخته شده‌اند.

از چیزی حدود 70  بازیگر تست گریم گرفتیم. اکثر آنها مستعد و قوی بودند، اما مالین آکرمن دقیقاً همان کسی بود که می‌خواستیم. 

  •  درباره بازیگران نقش مکمل فیلم هم صحبت می‌کنید؟ 

پیتر: فکر می‌کنم این فیلم بهترین بازیگران را دارد، از نقش‌های کوتاه و مکمل تا اصلی. علتش را هم نمی‌دانم.

فقط احساس می‌کنم آدم‌های خوش شانسی بودیم. در حقیقت، مدیر بازیگریابی خیلی خوبی داشتیم.

همه کارها را او کرد. در عین حال خانواده‌ای اهل می‌سی‌سی‌پی هم کمک خیلی زیادی به ما کرد. آنها در فیلم نقش مهمی داشتند و مثل بازیگران واقعی بازی کردند.

  •  آن الاغی که در فیلم است و چند کار خنده‌دار می‌کند، جلوه‌های ویژه است؟

پیتر: نه، نه! او واقعی واقعی بود. برای این صحنه از قبل زمینه‌سازی کردیم و حتی بار زیادی هم روی او گذاشتیم تا کاملاً خسته شود.

اما او حیوان مطیع و همراهی بود و همان‌کاری را انجام داد که ما می‌خواستیم. کل آن صحنه مثل یک جوک است.

البته ما هیچ آزاری به او نرساندیم، چون نگران واکنش منفی انجمن‌های طرفدار حقوق حیوانات و اعتراض آنها بودیم.

  •  آیا به خاطر شوخی‌های داخل فیلم از سوی کسی یا گروهی تحت فشار بودید؟

بابی: همیشه در طول ساخت تمام فیلم‌هایمان تحت فشار مورد نظر بوده‌ایم.

این فشارها پس از ساخت «موضوعی درباره مری» افزایش یافت. در عین  حال احساس می‌کردیم تماشاگران حالا از ما شوخی‌های جذابتر و بیشتری می‌خواهند.

وقتی «من، آیرن و خودم» را می‌ساختیم، من و پیتر این حس را داشتیم که داریم با یکدیگر یک رقابت سخت می‌کنیم.

از نقطه نظر استراتژی به خودمان این طوری می‌گفتیم که بگذار این دفعه یک فیلم متفاوت ارائه بدهیم که هیچ شباهتی با کارهای قبلی‌مان ندارد. البته فیلم‌های قبلی‌مان کارهای بانمکی بودند، ولی ما می‌خواستیم کار بانمک‌تری بکنیم.

وقتی فیلمنامه «بچه دل شکسته» روی میزمان گذاشته شد، فکر کردیم با این یکی می‌توانیم کار تازه‌ای ارائه دهیم.

این نوع فیلم کمدی سال‌ها بود که ساخته نمی‌شود. حتی خود من هم آخرین فیلمی که در این ژانر دیدم را به یاد نمی‌آورم. برای همین احساس کردیم می‌توانیم وارد این فضای کاری شویم و یک مقدار شوخی تازه را در دل آن بگنجانیم.

  •  با این کار می‌خواستید از کمدی‌های متداول هالیوودی انتقام بگیرید؟

پیتر: صادقانه بگویم، خیلی در فکر این موضوع نبودیم. در عین حال، بعضی‌ها از ما می‌پرسند آیا قصد داشتیم یک کامرون دیاز جدید به صنعت سینما معرفی کنیم؟ خیر، چنین هدفی نداشتیم.

کاملاً تصادفی بود که بازیگر اصلی فیلم ما کمی شبیه اوست.

مالین یک روز به دفتر ما آمد و ما در اولین نگاه احساس کردیم او همان بازیگری است که ما برای نقش فیلم خود می‌خواهیم.

  •  در ضمن، نمی‌خواستید که فیلم هم شبیه نسخه اصلی باشد، نه؟

پیتر: نه. چنین قصدی نداشتیم، بعضی‌ها فکر می‌کنند ما می‌خواستیم نسخه اصلی را به همان شکل که بود دوباره‌سازی کنیم.اما تفاوت بین این  دو نسخه باعث شده تا نسخه ما هم تماشایی به نظر برسد.

movieweb.com
7  اکتبر