به گزارش ايسنا، یوسف خجیر - عضو هیات علمی دانشگاه سوره - درباره آینده رسانههای رسمی کشور، اظهار کرد: اگر رسانههای ما با همین روند پیش بروند، مطمئناً متهم به نابودی هستند. کافی است به اتفاقات سیاسی و اجتماعی چند ماه اخیر نگاهی بیندازید تا متوجه شوید که رسانههای رسمی شکست خوردهاند و اغلب اخبار از طریق رسانههای تعاملی به دست مردم میرسید.
- رسانهها در استفاده از شبکههای اجتماعی با ترس قانونی مواجه هستند
او معتقد است، «به طور کلی با این ایده مخالفم که رسانههای اجتماعی، باعث تضعیف رسانههای رسمی میشوند. این دیدگاه بدین شیوه در دنیا وجود ندارد، اما در کشور ما به دلیل شرایطی که حاکم است، رسانههای رسمی توانستند درست از این رسانههای اجتماعی استفاده کنند.»
خجیر با بیان اینکه در رابطهی بین رسانههای رسمی و اجتماعی دو دیدگاه وجود دارد، یادآور شد: دیدگاه اول این است که رسانهها همدیگر را تضعیف میکنند؛ در این دیدگاه رسانههای نوظهور بر رسانههای قبلی یا سنتی ارجحیت دارند و فضا را بر آنها تنگتر میکنند. اما دیدگاه دیگر که خودم نیز به آن باور دارم، همزیستی مسالمتآمیز رسانههاست. در دیدگاه دوم این باور وجود دارد که رسانههای نوظهور با رسانههای سنتی همزیستی مسالمتآمیز دارند و نقش تکمیلی برای همدیگر ایفا میکنند. اما از آنجا که کاربر (انسان، رسانه، جامعه، سازمان و ...) دربارهی رسانههای نوظهور آگاهی ندارند و با توجه به اینکه رسانه همیشه با شیفتگی همراه است، این حس ایجاد میشود که رسانههای جدید، رسانههای پیشین را از رده خارج میکنند.
او با بیان اینکه اکثر روزنامهها و خبرگزاریها بزرگ در دنیا از حضور شبکههای اجتماعی بهره میبرند، گفت: مشکل رسانههای ما در ایران رسانههای اجتماعی نیست، بلکه نحوه بهرهبرداری ما از این رسانههاست. چراکه رسانههای اجتماعی میتوانند برای روزنامهها، خبرگزاریها و حتی صداوسیما نقش مکمل داشته باشند. ما به دلیل زیرساختها و محدودیتهایی که برای رسانههای رسمیمان در استفاده از ابزارها و تکنولوژیها وجود دارد، عقب افتادهایم. علت این ناتوایی در استفاده از سیستمهای جدید اطلاعرسانی میتواند محدودیتهای سازمانی، قانونی، سختافزاری، تکنولوژیک و مدیریتی باشد.
این استاد دانشگاه در ادامه مطلب بالا خاطرنشان کرد: یکی دیگر از دلایلی ناتوانی رسانههای رسمی در بهرهبرداری از رسانههای اجتماعی این است که برخی از مدیران رسانههای ما با این فناوریها آشنا نیستند، از ورود به این عرصه ترس دارند و خلاقیت و نوآوری در استفاده از رسانههای نوین ندارند. خیلی از مدیران رسانهای به عنوان رقیب به رسانههای نوین نگاه میکنند و برخی اصلاً آنها را به عنوان رسانه نمیشناسند و این رسانهها را صرفاً ابزار سرگرمی و تفریحی تصور میکنند.
خجیر یادآور شد: رسانههای ما به نوعی در استفاده از شبکههای اجتماعی با ترس قانونی مواجه هستند؛ چراکه زمانی برخی از این شبکهها فیلتر بودند و مجاری قانونی برای استفاده از این شبکهها محدودیتهایی را قائل میشد، اما امروز با توجه به اینکه خیلی از این محدودیتها رفع شده است، هنوز آن انگاره ذهنی وجود دارد.
- آزادی بیان رسانههای ما لکنت دارد
او با بیان اینکه «رسانههای اجتماعی چند کارکرد مهم برای رسانههای رسمی دارند»، در اینباره گفت: یکی از کارکردها این است که رسانههای اجتماعی میتوانند منبع خوبی برای رسانههای رسمی باشند، اما اینکه چطور میتوان به اخبار این رسانههای اجتماعی اعتماد کرد، به توانایی و کارآمدی خبرنگاران برمیگردد. اهالی رسانه باید بتوانند از میان مطالب منتشر شده در رسانههای اجتماعی، اخبار مهم را پیدا کنند. به نظرم شبکهها اجتماعی یک فرصت برای رسانهها محسوب میشود. ما امروز بینهایت خبرنگار بالفعل در جامعه داریم که خبرگزاریها میتوانند از آنها استفاده کنند؛ بینهایت منبع خبری داریم که صداوسیما میتواند از آنها بهره ببرد، اما اینکه تشخیص صحت اخبار به توانمندیهای خبرنگار برمیگردد.
«خجیر» دومین کارکرد رسانههای اجتماعی برای رسانههای رسمی را جریانسازی رسانهای بر شمرد و اظهار کرد: رسانههای رسمی در جریانسازی رسانهای با محدودیتهای قانونی بسیار زیادی مواجه هستند که برای آنها در نظر گرفته شده و هنوز هم اصلاح نشده است. اسم این را میتوان «ارائه اخبار فراتر از چارچوبهای قانونی» گذاشت. ما رسانههای رسمی کشورمان را در یک چارچوب قانونی بسیار سخت و تنگ گذاشتهایم که یکی از دلایل گسترش شبکههای اجتماعی در کشور ما این است که رسانههای رسمی نمیتوانند خوب در میان مردم حضور پیدا کنند.
عضو هیات علمی دانشگاه سوره با بیان اینکه آزادی بیان رسانههای ما لکنت دارد، یادآور شد: به خاطر همین لکنت است که شبکههای اجتماعی در کشور ما در عرصه اطلاعرسانی و جریانسازی تا این اندازه توانمند عمل میکنند. اگر این محدودیتهای قانونی را برای رسانههای رسمی کمی کمتر و عقلانیتر کنیم، آنها نیز میتوانند در خیلی موارد بهتر ظاهر شوند. امروز در خیلی از موارد شاهد هستیم که اخبار منتشر شده در شبکههای اجتماعی از سوی خبرنگاران است و نه کاربران اصلی؛ چراکه نمیتوانند این اخبار را در رسانههای رسمی که در آن فعال هستند منتشر کنند و به همین خاطر مجبور هستند آنها را در شبکههای اجتماعی منعکس کنند.
او بیان کرد: استفاده دیگر رسانههای رسمی از شبکههای اجتماعی، افکارسنجی است؛ در دنیای امروز بهترین وسیله برای سنجش افکار مردم درباره پدیدههای مختلف برای رسانههای رسمی و حتی برای حاکمیت و دولت، رسانههای جمعی است. مردم راحت در این شبکهها اظهار نظر و دیدگاههایشان را مطرح میکنند. در نهایت وقتی رسانههای رسمی با این کمکها و فرصتها از سوی شبکههای اجتماعی رو به رو است، میتوان گفت رابطه رسانههای اجتماعی و رسانههای رسمی باید همزیستی مسالمتآمیز و فرصتمحورانه باشد.
- اغلب مدیران رسانهای به دلیل وابستگیهای حزبی و سیاسی در این عرصه فعالیت میکنند
این استاد دانشگاه در پاسخ به این پرسش که "چرا رسانههای ما نمیتوانند به درستی از شبکههای اجتماعی بهرهبرداری کنند؟" گفت: یکی از دلایل این موضوع، ضعف و ناتوانی علمی و تجربی مدیران رسانهها است؛ اغلب مدیران رسانههای ما تجربه رسانهای کمی دارند و بیشتر به دلیل وابستگیهای نهادی، سازمانی و حزبی و فعالیت در حوزههای سیاسی در این عرصه حضور دارند.
او یادآور شد: آن زمان هم که میخواستیم روزنامهنگاری دیجیتال را بپذیریم، تقریباً ۱۵ سال با دنیا اختلاف داشتیم. برای روزنامهنگاری سایبر و آنلاین هم همین اتفاق افتاد و امروز هم در استفاده از شبکههای اجتماعی ما همچنان این تاخیر را که میتواند سازمانی، حقوقی، فرهنگی و ... باشد را داریم. این در حالی است که رسانههای رسمی میتوانستند با بهرهبرداری درست از شبکههای اجتماعی بسیار موثرتر در صحنه حضور داشته باشند. اگرچه امروز برخی از خبرگزاریها در شبکههای اجتماعی فعال هستند، اما فعالیتشان بسیار محدود و ابتدایی است؛ به عنوان مثال کانالهای خبری برخی از خبرگزاریها در تلگرام، به همان شیوه اخبار را منتشر میکنند که در سایت آنها را بارگذاری کردهاند. ااین در حالی است که کارکردهای این دو مدیوم کاملاً با هم متفاوت است. این مشکل هم به عدم شناخت کافی از رسانههای نوین موبایلی برمیگردد.
- دریغ از یک سرفصل از روزنامهنگاری موبایلی
«خجیر» همچنین در بخش دیگری از سخنانش درباره راهکاری که میتوان به رسانههای رسمی پیشنهاد داد، گفت: این خطر تنها برای رسانهها وجود ندارد، بلکه برای دولت به معنای خاص و حاکمیت به معنای عام نیز وجود دارد. هر دو اینها باید رسانههای کشور را حمایتهای مالی، حقوقی و فنی کنند تا ترغیب شوند که از شبکههای اجتماعی و به ویژه شبکههای اجتماعی بومی استفاده کنند. امروز خیلی از شبکههای اجتماعی مورد استفاده مردم ما بومی نیستند و آن تعدای هم که فعال هستند به دلیل ناتوانی فنی و مالی و عدم پشتیبانی حقوقی آنطور که باید شناخته شده و کارآمد نیستند و این در حالی است که تعدادی از آنها از ظرفیتهای درونی بسیار بالایی برخوردارند.
او خاطرنشان کرد: مهندسان ما برای طراحی شبکههای اجتماعی بومی حمایتهای مالی و فنی نمیشوند. معتقدم که دولت باید مکانیزمهای تشویقی جهت تولید و ارائه محتواهای متناسب با کشور بگذارد. بسیاری از مقامات مسئول به شبکههای اجتماعی نگاه منفی دارند، چراکه معتقدند این شبکهها مروج فرهنگ غربی هستند، اما در ازای آن فعالیتی برای تولید محتوای داخلی صورت نمیگیرد. راه کار دیگر این است که مدیران رسانهای باید به سمت کسب علمی و تجربی رسانه های جدید بروند و دانشگاهها میتوانند در این زمینه کمک کنند. اما متاسفانه الان در دانشگاههای ما رشته روزنامهنگاری تدریس می شود، اما دریغ از یک سرفصل از روزنامه نگاری موبایلی.