در حقيقت بخش زيادي از استقلال خبرنگاران در سراسر جهان در روزهايي از بين رفت كه قدرتهاي سياسي با ابزارهاي مختلفي تلاش كردند اخبار و رويدادها از زاويه نگاه آنان روايت شود و همين موجب شد رسانهها به محل دعواهاي سياسي و حزبي تبديل شوند. براي همين معتقدم اين روزها در دنياي خبرنگاري، روح زيبايي وجود ندارد. اين دنيا پر شده است از آشوب و هياهو، صرفا براي بهدست آوردن دل افراد قدرتمند سياسي يا دلخوشي احزاب و گروهها. اين روزها خبرنگاري اگر بخواهد نگاهي مستقل به وقايع داشته باشد و صادقانه و امانتدارانه آن را روايت كند، احتمالا از سوي رسانهاش در خوشبينانهترين حالت مواخذه خواهد شد و همين موضوع، اميدواري به فعاليت خبرنگاران مستقل را در سراسر جهان روزبهروز كمتر ميكند. دنياي سياستزده امروز چيزي كه از خبرنگار و رسانه ميخواهد خشونت، درگيري، افتراق، دودستگي، جنگ و دعواست. طبيعي است در دنيايي كه سياست همهكاره رسانه باشد ما ديگر از زيبايي چيزي نخواهيم شنيد و چيزي نخواهيم خواند.
در رسانههاي جديد رقص تيترهاي خشن، مايوسكننده و غمگين، بر شادابي تيترهاي اميدبخش و لطيف ميچربد و اين چيزي نيست كه در روز اول كلاس آموزش خبرنگاري به ما گفتهاند. به همينخاطر بسياري از خبرنگاران دچار يك دوگانگي رفتار و خواسته حرفهاي و رفتار و خواسته سازماني شدهاند. هيچ خبرنگاري قرار نبوده اشاعهدهنده نااميدي و خشونت باشد، اما شده است. هيچ خبرنگاري قرار نبوده نقش سخنگوي سياسيون را ايفا كند، اما شده است. هيچ خبرنگاري قرار نبوده سياسيكاري كند اما شده است. هيچ خبرنگاري قرار نبوده بهخاطر نان شب برخلاف باور و اعتقاداتش بگويد و بنويسد، اما شده است و همه اين شده است؛ آنقدر تكرار شدهاست كه ديگر آدم دلش نميرود روز خبرنگار را به كسي تبريك بگويد.