تاریخ انتشار: ۲۴ مرداد ۱۳۹۵ - ۰۶:۱۹

در بین جنگ‌افزارهای نوین، سلاح‌ها و فناوری میکروبی بیشتر از سایرین مورد توجه تشکل‌های تروریستی و تروریسم دولتی ابرقدرت‌ها قرار گرفته است.

براساس گزارشي كه وزارت اطلاعات آن را منتشر كرده، شايد بتوان به جرأت گفت كه سلاح‌هاي هسته‌‌اي ديگر يك خطر بالفعل نيستند و تنها يك قدرت بازدارنده بالقوه محسوب مي‌شوند. كشورهاي صاحب اين سلاح‌ها هرگز نخواهند توانست به راحتي از آنها عليه دشمنان خود استفاده نمايند، زيرا تبعات به‌كارگيري چنين سلاح‌هايي آنچنان گسترده است كه قسمت بزرگي از جهان را در بر خواهد گرفت. طبعاً در اين موقع كشور به‌كار برنده اين سلاح‌ها بايد پاسخگوي كشورهاي همسايه نيز باشد. مثلاً اگر هند عليه پاكستان از بمب اتم استفاده نمايد، بسته به محل انفجار اتمي، بايد پاسخگوي بخش وسيعي از خاورميانه نيز باشد؛ لذا شايد همين ملاحظه بود كه باعث شد در جنگ جهاني دوم ژاپن براي امتحان بمب‌هاي اتمي آمريكا انتخاب شود.

كشور دور دست در دريا كه همسايه‌اي نزديك هم ندارد. درحالي‌كه به‌نظر مي‌رسد اگر بنا بود جنگ را به نوعي خاتمه دهند، مي‌بايست اين بمب‌ها بر سر برلين تخليه مي‌شد كه مبدأ جنگ بود. از سوي ديگر سلاح‌هاي شيميايي نيز چندان گزينه مناسبي براي فعاليت‌هاي تروريستي نيستند. مشكلات حمل نگهداري و به‌كارگيري، نيمه عمر كوتاه، خطر نشت، تأثير محدود و قابليت رديابي عامل ترور‌كننده باعث شده چندان مورد اقبال نباشد؛ اگرچه در ميدان جنگ گزينه موفقي نشان داده است ولي از آنجا كه از سال1935 كنوانسيون ممنوعيت به‌كارگيري آنها در ژنو به امضاي اكثر كشورهاي جهان رسيده كشورهاي متخاصم با احتياط زيادي اقدام به به‌كارگيري آن مي‌كنند، كه البته آن نيز به اشاره ابرقدرت‌ها خواهد بود ولي باز هم از سوي افكارعمومي جهان تحت فشار شديد قرار خواهد گرفت. از اين‌رو سلاح‌هاي ميكروبي و بيولوژيكي، چه در عرصه جنگي و چه در عرصه تروريستي، وسيله‌اي بسيار مطلوب براي دشمنان شده است. توان توليد بالا، نگهداري راحت، قابليت انتشار، قابليت مصون‌سازي نيروي خودي، قابليت تكثير براي عوامل ميكروبي زنده، دشواري بسيار در رديابي فرد يا افراد متخاصم، گستردگي عمل كرد از انسان تا دام و محصولات كشاورزي و بسيار محسنات ديگر، موجب شده تشكل‌هاي تروريستي به اين فناوري جديد به‌شدت كشش يابند بدون آنكه بتوان گناهي را متوجه آنها نمود.

سلاح‌هاي ميكروبي به‌خصوص در عرصه تروريسم دولتي و عليه ساختارهاي صنعتي كشاورزي در ساليان اخير بسيار به‌كار رفته است. اگرچه كشور هدف هرگز نتوانسته ادعاي خود را عليه دشمنش به اثبات برساند. اروپا شيوع جنون گاوي را متوجه سازمان‌هاي جاسوسي آمريكا و استراليا مي‌داند كه با هدف ضربه اقتصادي به صادرات گوشت اروپا انجام شده و چين در شيوع سارس آمريكا را مقصر مي‌داند كه باعث شد چين در آستانه شكوفايي اقتصادي، سال‌ها از گردونه رقابت توليد ارزان قيمت به واسطه تعطيلي كارخانه ‌هايش عقب بيفتد. كره‌شمالي شيوع وبا در پيونگ يانگ را در اواخر دهه 80نتيجه فعاليت جاسوس‌هاي آمريكايي مي‌داند كه با هدف مجبور كردن اين كشور به پذيرش شرايط دول اروپايي آمريكايي، براي قطع آزمايش‌هاي هسته‌‌اي انجام شده است. تمامي اين اتهامات در حد اتهامي باقي مي‌ماند. ولي آنچه مسلم است آن است كه هر روز بسياري از مناطق جهان در معرض خطر يك حمله بيوتروريستي هستند. بديهي است كه نيروهاي نظامي، تنها جمعيت در معرض خطر براي حملات بيولوژيك نيستند بلكه اقشار مختلف در معرض خطر بوده و به‌منظور دفاع در مقابل اثرات ناتوان‌كننده بالقوه يك حمله، نيازمند كسب آگاهي نسبت به اصول اساسي همه‌گيرشناسي عوامل مورد استفاده در جنگ بيولوژيك هستند.