3 كارگردان نامآشنا و حرفهاي سينما و تلويزيون (عزيزالله حميدنژاد، بهرام عظيمپور و احسان عبديپور) با گروهي حرفهاي و كاربلد سعي كردهاند با تكيه بر مضامين اخلاقي و معنوي داستانها را روايت كنند؛ مجموعهاي كه بهنظر ميرسد ترويج اخلاقمداري يكي از اهداف آن بوده است. درست است كه بازيگران و سازندگان سريال كارنامهاي قابل اعتنا دارند و تمام تجربههاي خود را خرج آن كردهاند اما نتوانستهاند انتظار تماشاگران را برآورده سازند.
عليرضا طالبزاده از فيلمنامهنويسان قدرتمندي است كه سعي كرده در سريال با خلق شخصيتهاي متنوع به ارائه مشكلات و مسائل جامعه بپردازد و نقد اجتماعي را در مجموعه لحاظ كند اما حميدنژاد با كارگرداني 6اپيزود و عظيمپور و عبديپور هر كدام با كارگرداني 3اپيزود باز هم در دام حامي مالي سريال افتادهاند.
در مجموع، اين سريال كارگرداني پخته و فضاسازي جمع و جور دارد اما محدوديتهاي مالي تلويزيون و گاهي اعمال سليقه باعث شده كارگردانان هم ناخودآگاه و به اجبار مطيع حامي مالي شوند.
در برخي قسمتهاي چرخ فلك، مفاهيم اجتماعي و زندگي ايراني اسلامي در خدمت مفاهيمي چون عشق و ظاهرگرايي درآمده و بهنظر ميرسد فيلمنامه در پرداخت درست و به تصوير كشيدن ويژگيها و ابعاد مهم ماجرا كم آورده است. گاهي هم داستان به سمت كليشههاي آشناي فيلمفارسي رفته و براي روايت داستان از اين عوامل كمك گرفته است.
چرخ فلك ميتوانست بسيار حرفهايتر ساخته شود اما گاهي بهدليل سطحينگري و كمكاري در پرداخت داستانها، مضامين و ساختارهاي هنري، موفق نشده انتظار كامل مخاطبان را برآورده سازد و اين مسئله باعث شده درام شكلي معقول و استاندارد پيدا نكند. اگر برخي مسائل در توليد رعايت ميشد، چرخ فلك ميتوانست يكي از شاخصترين سريالهاي تلويزيون باشد.