همين حرفها كه با زبان شعر گفته ميشود و گوياي حال و احوال شاعر است، بين او و مخاطبي كه اين لحظات را درك كرده پيوندي برقرار ميكند.
خيالات شاعرانه بيمرز و محدوده به هرجا بخواهند سفر ميكنند. ريسمان كلمات نيز به مدد همين جادو (جادوي خيال) آدمها را از شهرها و روستاها و سرزمينهاي دور و نزديك به هم مرتبط ميسازد.
در گوشهاي از اين دنياي پهناور، وقتي شاعري دربارهي آرزوهايش براي صلح و خستگي زمين از جنگ ميگويد، حرف دل هزاران نفر را بيان ميكند. كساني كه هيچ نسبتي با شاعر ندارند و تنها همين حس مشترك گره پيوند آنهاست:
ميرسد خبر ز چارگوشهي جهان:
«جنگ، جنگ، جنگ»
تير ميكشد سرش
از صداي نعرهي تفنگ!
سرفه ميكند ميان شعلهها و دود
پاره پاره گشته پيكرش
صورتش كبود
سخت ميكشد نفس
اين
حرف آخر زمين به مردم است:
«جنگ بس!»
«خوش به حال من» مجموعهشعري است از «فاطمه سالاروند» كه انتشارات كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان (88964115) آن را با قيمت 2500 تومان منتشر كرده است.
اين مجموعه شامل 19 قطعه شعر نيمايي است. ترانهي قناري نيز يكي از اين شعرهاست:
نه در تو هوس خواندن آواز
نه در بال و پرت ميل به پرواز
چه شد آنهمه گل گفتن و از غنچه شنيدن؟
چه شد آنهمه شادي؟
از اين شاخه به آن شاخه پريدن!
چرا ساكت و بيحوصلهاي باز؟
قناري!
در آن حنجرهي نازك دلتنگ
چه داري؟
نه نُك زد به آب و
نه نُك زد
به دانه
نه تر كرد گلويي به ترانه
غمي دارد و پيداست
جدا مانده ز جفتش
قناري تك و تنهاست!
تصويرگري: ميثم موسوي (از كتاب خوش به حال من)