خردادماه سال 89بود كه گزارش قتل مردي 45ساله در كارگاه گچبري در كمرد تهران به پليس اعلام شد. بررسيها حكايت از اين داشت كه قرباني صاحب كارگاه بوده و بر اثرخفگي جان باخته است. عامل جنايت كسي جز كارگر كارگاه نبود كه پس از قتل فرار كرده بود. مأموران با انجام رديابيها كارگر فراري را دستگير كردند و او در بازجوييها به قتل اقرار كرد.
وي انگيزهاش را اختلاف مالي با مقتول عنوان كرد و چنين گفت: از مقتول يك و نيم ميليون تومان پول طلب داشتم اما او حاضر به پرداخت اين پول نميشد. همين باعث درگيري ما شد. روز حادثه با هم جر و بحث كرديم و در يك لحظه آنقدر عصبي شدم كه با دستانم خفهاش كردم.
بعد از آن پرايدش را سرقت كردم و ميخواستم آن را بفروشم اما چون در رانندگي وارد نبودم تصادف كردم كه پس از آن دچار عذاب وجدان شدم. همين شد كه به محل قتل برگشتم تا اگر زنده مانده بود او را به بيمارستان برسانم اما متأسفانه فوت شده بود.
متهم پس ازمحاكمه در شعبه 113دادگاه كيفري به قصاص محكوم شد و حكم به تأييد قضات ديوان عالي كشور رسيد. درحاليكه متهم در يك قدمي چوبه دار بود خانواده مقتول كه 2فرزند قرباني بودند در برابر قاضي دشتبان سرپرست اجراي احكام دادسراي جنايي تهران حاضر شدند و از قصاص گذشت كردند.
آنها وقتي شنيدند قاتل پدرشان در زندان توبه كرده او را بخشيدند و درخواست ديه كردند. در چنين شرايطي تيم صلح و سازش دادسراي امور جنايي تهران تلاش خود را آغاز كردند و با كمك خيرين، ديه فراهم شد و به اين ترتيب متهم بهزودي از زندان آزاد ميشود.