تاریخ انتشار: ۲۸ مهر ۱۳۸۶ - ۱۲:۴۹

ماهنامه لوموند دیپلماتیک در شماره جدید خود سیاست خارجی دولت نیکولا سارکوزی، رئیس‌جمهوری فرانسه به‌ویژه در خاورمیانه و همچنین تلاش‌های دولت وی و ایالات متحده برای برخورد با ایران را مورد انتقاد قرار داده است.

این ماهنامه در سرمقاله خود با تأکید بر اینکه خط جدید در زمینه سیاست خارجی فرانسه که در روز ٢٧ آگوست در مقابل سفیران فرانسه در کشورهای مختلف جهان مشخص شد، موجب نگرانی بسیار است، می‌نویسد:«  این سیاست، تا آنجایی که به خاورمیانه مربوط می‌شود، موضع بین‌المللی فرانسه را آن‌گونه که ژنرال دوگل در سال ١٩٥٨ در هنگام بنیانگذاری جمهوری پنجم تعیین کرده بود، دچار تغییرات بسیار اساسی و بنیادین می‌کند.»

این نوشتار سپس به روابط نزدیک و در حقیقت پیروی سارکوزی از جورج بوش می‌پردازد و می‌نویسد: «رئیس‌جمهوری فرانسه در حال حاضر از سرسختانه‌ترین نظریات نومحافظه‌کاران آمریکایی دفاع می‌کند و به نوبه خود تصریح می‌کند که اولین و بی‌شک مهم‌ترین مسئله‌ای که فرانسه باید به آن بپردازد، تقابل اسلام و غرب است.»

با نگاهی به این رویکرد محافل داخلی فرانسه، به راحتی می‌توان علت رویکرد اخیر رئیس‌جمهوری و وزیر امور خارجه این کشور را در مورد برنامه هسته‌ای ایران دریافت و بر این نکته مهر تأیید زد که سیاست فراآتلانتیکی سارکوزی موضوعی است که اکنون شکل‌دهنده تمامی رویکردهای خارجی وی به شمار می‌رود.

لوموند دیپلماتیک، در ادامه سرمقاله خود، با انتقاد تلویحی از نگاه رئیس‌جمهوری فرانسه مبنی بر تقابل اسلام و غرب، به نوعی این رویکرد را بی‌معنا خوانده و تأکید کرده است که با تمام این اظهارات، سارکوزی کوچک ترین اشاره‌ای به اشتباهات آمریکا در منطقه نمی‌کند و این در حالی است که برنارد کوشنر، وزیر امور خارجه به نوبه خود اعلام کرده است که جنگ علیه تهران گزینه‌ای است که باید در نظر گرفته شود و هنگامی که وزیر دفاع فرانسه، هروه مورن، اعلام می‌کند که فرانسه می‌تواند جایگاه خود را در ساختار نظامی ناتو دوباره پیدا کند، در واقع به‌دنبال زمینه‌سازی نظامی‌‌گری است.

و بالاخره اینکه این ماهنامه فرانسوی با نگاهی به رویکردهای فرانسه در مسائل خارجی و به‌ویژه در مورد ایران، سارکوزی را سیاست‌بازی هنرمند و استاد مانور سیاسی دانسته است که در این چند هفته اخیر با ماجراجویی‌های سیاسی نشان داد‌ه است که به هیچ‌وجه یک سیاستمدار دوراندیش نیست.

چنانچه به این تحلیل لوموند، موضوع تأکید دولت سارکوزی بر تحریم ایران در چارچوب اتحادیه اروپا را که رویکردی کاملا در راستای سیاست‌های کاخ‌سفید پس از شکل‌گیری همکاری‌های ایران و آژانس است، بیفزاییم، آنگاه درمی‌یابیم که سارکوزی سیاست‌های خود را کاملا با واشنگتن هماهنگ می‌کند.

حال به این موضوع، آخرین ادعای برنارد کوشنر در مورد تحریم ایران را زمانی که پس از مخالفت وزرای امور خارجه اتحادیه اروپایی با تحریم ایران از طریق این اتحادیه، اعلام کرد در نهایت، پاریس ناچار است تحریم‌های یک‌جانبه و ملی را بر ضد ایران اعمال کند، نیز بیفزایید و آنگاه آن‌را با تحریم‌های یک‌جانبه واشنگتن که سال‌هاست بر ضد تهران اعمال می‌شود مقایسه کنید.

فشارهای بی‌فایده

جالب آنکه لوموند دیپلماتیک در مقاله‌ای که در همین شماره این ماهنامه به چاپ رسیده است، به صراحت از بی‌فایده بودن تحریم‌ ایران سخن می‌گوید.این نشریه اذعان می‌کند:« فشار‌های آمریکا بسیار بیش از آنکه پایه‌های حکومت ایران را متزلزل کند، کاسه صبر مردم ایران را  از هر گرایشی لبریز کرده است.»

هر چند این جریده فرانسوی مجازات‌های اقتصادی را کارامد می‌داند، اما در عین حال با اعتراف به کمک‌های غرب برای روشن کردن شعله اختلافات داخلی در ایران، خاطرنشان می‌کند که با وجود تلاش‌های بسیار برای تحریم ایران، از جمله تحریم‌های بانکی، فقط 7 بانک از 40 بانک اروپایی و آسیایی که با ایران داد و ستد دارند در پاسخ به درخواست واشنگتن از روابط خود با ایران روی گردانده‌اند و البته ایران مبادلات بین‌المللی خود را بیش از پیش از طریق 400 مؤسسه مالی مستقر در دبی انجام می‌دهد که بیشتر آنها عرب هستند.

این روزنامه با اشاره به اینکه رقم تجارت میان ایران و امارات متحده عربی امسال به نزدیک 11 میلیارد دلار رسید، تأکید می‌کند: « استوارت لوی، معاون وزارت خزانه‌داری ایالات متحده هنگامی که در سخنرانی روز ۷ مارس گذشته در دبی به تهدید اقدام تلافی‌جویانه علیه شرکت‌هایی که با ایران داد و ستد می‌کنند، سر و دست تکان می‌داد، در واقع آب در هاون می‌کوبید.»

این ماهنامه همچنین می‌افزاید:‌ «دولت بوش به تازگی دست به اقداماتی زده که بیشتر به زیان شرکت‌هایی است که با سپاه پاسداران و بنیادهای وابسته به آن معامله می‌کنند.»

و در پایان لوموند دیپلماتیک از قول یک سفیر اروپایی که پیش از این در تهران مأموریت داشته است، خاطرنشان می‌کند: «تلاش برای تحریم ایران به چه دردی می‌خورد و چه فایده که مدام با این عملکردها، فقط موجبات بدبین‌تر شدن هرچه بیشتر مردم ایران نسبت به غرب را فراهم آوریم؟!»

برچسب‌ها