در چند ماه گذشته دو كتاب جديد از او منتشر شده است. «زير نور ماه شيشهاي» (نشر افق) كه موضوعش اعتياد در ميان نوجوانان است و در جشنوارهي پرندهي آبي شايستهي تقدير شناخته شده و «مرغ مقلد» (نشر افق) كه دربارهي بچهاي است كه اوتيسم دارد و با مرگ ناگهاني برادرش مواجه شده است.
آشتياني معتقد است مترجم، داستان را از نو مينويسد وگرنه در زبان انگليسي خيلي كلمهها هستند كه ترجمهشان يك جمله ميشود. نام آخرين كتابي كه ترجمه كرده «پسر» است.
اين كتاب جلد چهارم و آخرِ مجموعه كتابي است از «لوييس لوري». جلدهاي اول و دوم اين مجموعه «بخشنده» و «در جستوجوي آبيها» نام دارد و نشر چشمه آنها را منتشر كرده است.
او بيشتر كتاب نوجوانان ميخواند. اين روزها دو كتاب دستش است كه قصد ترجمهشان را هم دارد. هر يك از اين كتابها دربارهي بچهاي است كه اوتيسم دارد.
آشتياني ميگويد كه اين كتابها را ترجمه ميكند تا هم بچهها در مدارس با اين موضوع آشنا بشوند و هم خانوادهها و فاميل و اجتماع. چرا كه بچههاي اوتيسمي بيمار نيستند؛ فقط خاص و متفاوتاند. مشكل اين بچهها در واقع اختلال عصبي است.
خانم مترجم براي كلاغ كاغذي در ظرفي آب ميريزد و ادامه ميدهد: در تابستان هوا و ترافيك شهرهايي مثل تهران جوري است كه از خانه بيرونآمدن سخت است. ولي خوب است كه بچهها تحرك داشته باشند و به پارك و كتابفروشي بروند.
بالاترين لذت كودكي او اين بوده كه بالاي درخت بنشيند و كتاب بخواند. كتاب در زندگياش خيلي مؤثر بوده. در همهي سختيها قهرماني داشته كه با او همذاتپنداري ميكرده و به اين ترتيب توانسته با مشكلات مواجه شود.
كلاغ كاغذي لبخندي رضايتآميز ميزند و ميگويد: به نظر خانم آشتياني خوب است بچهها با طبيعت دوست باشند. نسل آينده بايد متوجه طبيعت باشد. اين باعث ميشود حيوانآزاري و خشونت به طبيعت كمتر شود. لمسكردن طبيعت مهم است و براي آن ميتوان كارهاي كوچكي انجام داد.
مثلاً ميشود براي كبوترها دانه پاشيد، گلي را كه صبح زود شبنم رويش نشسته تماشا كرد، به گربههاي خيابان غذا داد. چهقدر خوب ميشود اگر بچهها در خانهشان گلداني داشته باشند كه مسئوليتش با خودشان باشد.
عكس: يونس پناهي