ناصر پورحسن: بی‌نظیر بوتو، نخست وزیر پیشین پاکستان که چند هفته‌ای است نامش بسیار بیشتر از رهبران فعلی این کشور در صدر اخبار رسانه‌ها قرار دارد، بعد از 8 سال تبعید بازگشتی خونین به کشور داشت.

در بدو ورود او چندین انفجار به مرگ ده‌ها نفر و مجروح شدن صدها نفر دیگر منجر شد. با بازگشت بوتو به پاکستان و همچنین وقوع این انفجارهای مرگبار، اتحاد و ارتباط مشرف و بوتو نزدیک‌تر می‌شود و از سوی دیگر مشکلات آمریکا در این کشور بیشتر خواهد شد.

بی‌نظیر بوتو از سال 2005 در دبی در تبعید به سر می‌برد. او 6 سال بعد از فرار از پاکستان و مدتی اقامت در لندن به دبی رفت تا از مسافتی نزدیک‌تر به پاکستان، ارتباط خود را با تحولات داخل این کشور که از 2 سال پیش رو به آشفتگی رفته بود، حفظ کند.

پرویز مشرف بیش از 2 سال است که کنترل اوضاع را رفته رفته در داخل کشور پاکستان از دست داده و دیگر آن رهبر قدرتمندی که نواز شریف را در سال 1999 در یک کودتا سرنگون کرد، نیست.

روزنامه انگلیسی گاردین در گزارشی که بعد از مصاحبه با بوتو و جمع‌آوری اطلاعات از نزدیکان او تهیه کرده و دیروز منتشر کرد، نوشت، بوتو در دبی در یک خانه بزرگ حومه شهر که با وسایل عربی مبلمان شده‌بود زندگی را کنار فرزندان نوجوانش می‌گذراند.

طی این 2 سال گاه به گاه برای انجام مذاکراتی به اروپا و آمریکا می‌رفت. در این مدت همچنین از طریق ای‌میل و تلفن ارتباط خود را با اعضای حزب مردم پاکستان حفظ می‌کرد و تلاش داشت تا انسجام و ادامه فعالیت حزب را تضمین کند. بوتو از ریز تحولات داخل کشور مطلع می‌شد و همواره حزبش را به پرهیز از خشونت راهنمایی می‌کرد.

هواپیمای حامل بوتو بعد از 2 سال اقامت در دبی پنجشنبه هفته گذشته در فرودگاه کراچی به زمین نشست. اما چند ساعت بعد از فرود این هواپیما، انفجار چند بمب، ده‌ها قربانی در میان هواداران و اعضای حزب بوتو به جا گذاشت و کشور پاکستان را وارد بحران تازه‌ای کرد.

از روز جمعه کشور پاکستان 3 روز عزای عمومی داشت و شهر کراچی با اعلام تدابیر ویژه در شرایط غیرعادی به سر می‌برد. از پس این انفجارها و بعد از بازگشت بوتو به کشور، اکنون شرایط پاکستان کاملا متفاوت از هفته گذشته است.

30 سال پیش بوتو که یک دانش‌آموخته 24 ساله دانشگاه بود، بعد از سرنگونی پدرش توسط ژنرال ضیاء الحق، وارد عرصه سیاست در پاکستان شد. 2 سال بعد، پدر بوتو به دار آویخته شد و بی‌نظیر 4 سال را در حبس گذراند. در زندان او به بیماری‌هایی چون مالاریا مبتلا شد و روزگار سختی را گذراند.

آن دوران اما سپری شد و اکنون بوتو برای به دست گرفتن قدرت در دوره سوم نخست وزیری‌اش وارد عرصه انتخابات و سیاست شده است. اما برای این کار هم مجبور شد تا با یک حاکم نظامی و 2کشور آمریکا و انگلیس وارد معامله شود.

ورود او به شهر کراچی و استقبال گسترده مردم و هوادارانش از او نشان داد که خانم بوتو هنوز از ذهن مردم پاکستان نرفته و آمریکا به درستی به‌دنبال این مهره رفته است.

بر خلاف مراسم استقبال از مشرف که در سال‌های اخیر مردم و جماعتی از شهرهای مختلف با وسایل نقلیه و به صورت کرایه‌ای به محل استقبال آورده می‌شدند، در مراسم استقبال از بوتو درختان هم سیاه از جمعیت بود.

برای حمل و انتقال بوتو از فرودگاه یک وسیله نقلیه ضد گلوله با شیشه‌های دودی آماده شده بود اما او از این وسیله استفاده نکرد و برای تحریک بیشتر استقبال‌کنندگان در میان آنها حاضر شد.

بوتو بعد از چند ساعت به‌دلیل درد پا تجمع را ترک کرد و به ساختمان محل اقامتش رفت که اگر این اتفاق 10 دقیقه دیرتر می‌افتاد، اکنون نام او هم در میان قربانیان بود. بعد از وقوع این انفجارها پلیس به سرعت خانم بوتو را در یک خودروی بزرگ امنیتی ضد گلوله سوار و از محل دور کرد.

اکنون معامله و توافق میان مشرف و بوتو مستحکم‌تر شده است. محبوبیت بوتو بعد از این انفجارها بیشتر هم شده و او در این شرایط نیاز به تأمین امنیت دارد. بوتو محبوبیت دارد و مشرف قدرت نظامی و ترکیب این 2 برای تحولات ماه‌های آینده پاکستان ضروری است.

هنوز هیچ شخص و گروهی مسئولیت این انفجارها و حمله به بوتو را به عهده نگرفته است.

یکی از فرماندهان طالبان پیش از این تهدید کرده‌بود که بوتو را می‌کشد اما  اکنون  هر گونه دخالت در این واقعه را رد می‌کند. خود بوتو تا کنون بسیاری را متهم کرده و تنها دولت مشرف را در این اتفاقات بی‌تقصیر دانسته است.

آنچه روشن است اینکه پیش از بازگشت او رهبران گروه‌های شبه نظامی،  بوتو را دست نشانده آمریکا خوانده و او را تهدید به مرگ کرده‌بودند. شاید متهم کردن القاعده و طرفداران طالبان بهترین راه برای حل کردن این معما باشد.

اما نشانه‌هایی وجود دارد که نمی‌توان از آن چشم‌پوشی کرد. در روزهای اخیر اظهار نظرها و نقل قول‌هایی از بوتو در رسانه‌های پاکستان منتشر شد که از او یک شخصیت کاملا آمریکایی می‌ساخت.

از جمله این اظهارات این بود که او با اشاره به وخامت اوضاع در مناطق مرزی قبیله نشین پاکستان گفته بود، اگرشرایط در این مناطق وخیم‌تر شود، به نیروهای آمریکایی اجازه خواهد داد تا با وارد شدن به خاک پاکستان در کنار ارتش با شبه نظامیان بجنگند.

او در اظهار نظر  دیگری که بازتاب گسترده‌ای در داخل پاکستان داشت گفته بود، به آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای امکان دسترسی به تأسیسات هسته‌ای پاکستان و حتی عبدالقدیر خانه دانشمند هسته‌ای این کشور را می‌دهد.

در پاکستان حساسیت زیادی درباره عبدالقدیر خان وجود دارد و او را پدر بمب هسته‌ای این کشور می‌خوانند.

بوتو همچنین از 3 نفر که با دولت در ارتباط هستند و قصد جان او را دارند سخن گفت، اما نامی از آنها نبرد و گفت که تنها در نامه‌ای به مشرف نام این افراد را گفته است.

اما اتفاقات اخیر شرایط آمریکا را در این کشور و منطقه پیچیده خواهد کرد. یکی از مقامات ارشد دولت در آمریکا چندی پیش به روزنامه نیویورک تایمز گفت، دولت بوش 15 ماه است که با کابوس پاکستان روبه‌روست.

بحران در کشوری که پایگاه سابق یا حتی فعلی القاعده و طالبان است و بمب هسته‌ای هم دارد، برای آمریکا بدترین سناریو است.

مقامات نزدیک به دولت بوش همچنان امیدوارند که ژنرال مشرف نفوذ و قدرت خود را در داخل پاکستان همچنان حفظ کند و به این طریق منافع آمریکا هم در این کشور حفظ شود.

اما تحلیلگران واقع‌بین‌تر می‌گویند که موقعیت ژنرال مشرف در پاکستان و جایگاه آمریکا در پاکستان تضعیف شده است.

اکنون در داخل و خارج دولت آمریکا این بحث جریان دارد که آیا اقدام بوش برای سرمایه‌گذاری بیش از حد روی یک رهبر پاکستانی کار درستی بوده یا نه؟ تحلیلگران در واشنگتن می‌گویند که دولت بوش با این کار در واقع از دیگر راهبردهای بلند مدت درباره پاکستان غافل مانده است.

مقامات ارشد دولت همچنین هشدار می‌دهند که اگر آمریکا کاری نکند، روند اوضاع در پاکستان به سمتی خواهد رفت که ممکن است آخرین فرصت واشنگتن برای ریشه کنی القاعده در منطقه از دست برود و حتی کنترل اوضاع در افغانستان هم از دست آمریکا خارج شود.

در تابستان امسال مقامات کاخ سفید نگران آن بودند که مشرف برای آرام کردن اوضاع و مهار شبه نظامیان از زور استفاده کند و به این ترتیب شرایط را بدتر کند.

در ماه آگوست گذشته جان نگروپونته، معاون کاندولیزا رایس وزیر خارجه، تنها در یک روز، 2بار با مشرف تماس تلفنی داشت و اوضاع را با او هماهنگ می‌کرد. موضوع این گفت‌وگو تلاش برای متقاعد کردن مشرف برای اعلام نکردن حکومت نظامی بوده است.

اکنون کارشناسان و تحلیلگران آمریکایی در تلاش هستند تا دولت بوش را به فاصله گرفتن از مشرف و  تأکید  نکردن بیش از حد بر او متقاعد کنند.

به گفته این کارشناسان ارتش پاکستان بدون مشرف هم به سوی اعتدال پیش می‌رود و شاید در نبود او شرایط پاکستان بهتر هم بشود.