مغازهدارهایی که جلوی مغازههایشان و زیر همان هلالها، به رهگذران لبخند میزنند، حس غریبگی و ناامنی را از تازهواردها میگیرند.
اینجا بولونیا است. شهری ساده و بیادعا در شمال ایتالیا. شهری که زادگاه بزرگترین غولهای خودروسازي ایتالیا است اما ساکنانش با دوچرخه رفت وآمد کنند.
«لامبورگینی»، «مازراتی»، «دوکاتی»! این وسایل نقلیه اولینبار در خیابانهای همین شهر رانده شدند و مشهور شدند تا حدي که حالا نامشان در دنیای صنعت خودروسازی ميدرخشد.
با اين همه، شهروندانِ شهرِ خودروسازان، عاشق دوچرخهاند و براي رفتوآمدهاي شهري، دوچرخه را بر ديگر وسايل نقليه ترجيح ميدهند.
بهخاطر همين، محال است در این شهر کوچه ای پیدا کنید که مسیر باریک و سادهی مخصوص دوچرخه در آن وجود نداشته باشد.
بنابراين، خوب است ما دوچرخهايها براي يكبار هم كه شده، به گشتوگذاري در اين شهر دوستدار دوچرخه بپردازيم.
طاقهای هلالی، سایهبانهای خوبی برای دوچرخه سوارها هستند. زیر این طاقها مغازههای قدیمی و قرون وسطایی بیننده را به صدها سال قبل میبرد.
حضور دوچرخه در این تصویر قرون وسطایی اصلاً عجیب نیست. خوب در قاب نشسته است، انگار که مردم این شهر صدها سال است كه دوچرخهسوارند.
ظهر گرم و تابستانی بولونیا؛ دوچرخهاي کوچولو در کنار بابادوچرخه پارک کرده است.
اینجا بچهها باید از کودکی دوچرخهسواری یاد بگیرند تا پابهپای مادر و پدرشان در خیابانهای باریک و كم خودروی شهر رکاب بزنند.
اينجا، یکی از خیابانهای اصلی شهر است که به میدان ماجوره، مرکز شهر، میرسد. قدم به قدم پارکینگهای مخصوص دوچرخه، با قفل و بست حسابی، آدم را به یاد فیلم «دزد دوچرخه» می اندازد.
دوچرخههایی ساده و نهچندان گران باید با زنجیرهای مخصوص در جایگاهشان قفل شوند. کسی چه میداند کدام «دزد دوچرخه »ای از این مسیر به میدان ماجوره میرود.
دوچرخه منتظر است. دوچرخهسوار او را به ديوار مغازه تکیه داده و از داخل نگاهش میکند و نوشیدنی میخورد. هرچهقدر دوچرخههای بیرون مغازهها بیشتر باشند، مشتریان آن مغازه بیشترند.
اینجا شهری است که دوچرخهها خبر از رونق یا کسادی بازار میدهند! گاهی مغازهای برای اینکه خیال مشتریانش را از مرکبهایشان راحت کند، امكان پارك دوچرخه را جلوی مغازهاش فراهم میکند. چه فکر بکری!
یک مغازهی دوچرخهفروشی! کمی با تصويري که ما از دوچرخهفروشیها ميشناسيم متفاوت است. به جای اینکه از سقف و دیوار دوچرخه آویزان کنند، یک ردیف کنار هم چیدهاند.
خوب میدانند مشتری پیدا میشود، با اینحال حتی از پشت شیشهی مغازه هم بیادعا هستند!
اینجا مرکز شهر است. پارکینگی پر از دوچرخه در برابر میدان ماجوره!
میدانی که با یک پردهي سینمای بسیار بزرگ و روباز، دوچرخهسوارها را دعوت میکند كه سرِ ساعت 9 شب، دوچرخههایشان را پارک کنند و در هوای غروب تابستان، رايگان فیلم تماشا کنند.
هر شب قبل از ساعت 9 دربارهی فیلم به حاضران توضیحاتی داده میشود و گاهی بعد از پایان فیلم هم، نقدهای کوچکی ارائه ميشود.
در همین میدان اصلی، مردم میتوانند مسابقات حساس ورزشی را در فضایی دوستانه و پر هیجان تماشا کنند. در مسابقهي فینال جام یورو2016، که بین دو تیم پرتغال و فرانسه برگزار شد،
بیشتر مردم حاضر در میدان ماجوره، با شور و هیجان تیم پرتغال را تشویق میکردند. هرچند طرفدارهای فرانسه هم کم نمیآوردند.
انگار این مغازه پر از مشتری است! از ردیف شدن این دوچرخهها میشود اين را فهمید. پیادهروها بیشتر از اینکه پر از عابر باشند، پر از دوچرخهاند، یا در حال حرکت یا منتظر و متکی به دیوار!
خط زرد روی آسفالت مسير مخصوص دوچرخه سوارها را نشان ميدهد. هیچ ماشینی حتی به این خط نزدیک هم نمیشود و البته هیچ عابری هم حق ندارد پا در حریم خط زرد بگذارد.
اینجا شهر دوچرخههاست، آنها بیشتر وقتها حق تقدم دارند و تابلوها و چراغهای سبز و قرمز مخصوص خودشان را هم. یک دوچرخه سوار باید موقع سواری به علائم رانندگی مخصوص دوچرخه و چراغ سبز یا قرمز مخصوص توجه کند.