به سمت آسمان
انگشتهایم
برگهای کوچک سبز
دلم
ریشهای که از مهربانی تو
آب میخورد
* * *
در باغچهای که زندگی است
به سمت خورشید میروم
وقتی خداوند نگاهم میکند،
آب و نور توامان به من میرسد!
رازهای زندگیام
در دایرههایی است
که وقتی تبری قطعم کند
میشماریشان
و سن مرا میدانی!