اما اگر به اینترنت دسترسی نداشته باشیم چه؟ تا به‌حال فکر کرده‌اید دنیای قبل از اینترنت چه دنیایی بود و برای کسب اطلاع و آگاهی یافتن از موضوع‌هاي مختلف چه کاری انجام می‌دادیم؟!
اگر با جست‌وجو میان کتاب‌ها به آن‌چه دنبالش بودیم، نمي‌رسيديم، آن‌وقت باید چه مي‌كرديم؟! این جور وقت‌ها معمولاً در اطراف هر کسی، یک نفر دانای کل وجود داشت که سراغش می‌رفتند و آن‌چه را كه مي‌خواستند از او می‌پرسیدند.
مثلاً اگر درباره‌ی عوارض یک دارو سؤال داشتید، می‌بایست به یک دکتر، پرستار یا علاقه‌مند به طبابت زنگ می‌زدید و از او می‌پرسیديد که آیا فلان دارو را می‌شناسد و از عوارضش باخبر است؟!
کاری که به راحتی الآن با یک جست‌وجوی ساده در اينترنت انجام می‌شود. حالا تصور کنید که تلفن هم نبود و باید برای این کار سوار ماشین می‌شدید و از محلی به محل دیگر می‌رفتید تا خود طرف را ببینید و سؤالتان را طرح كنيد.
هنوز که هنوز است خیلی از آدم‌ها به‌ویژه نسل پدران و مادران ما، اگر معنی کلمه‌ای را بخواهند بدانند یا درباره‌ی موضوعی برایشان سؤالی پیش بیاید، سراغ کتاب می‌روند.
برای همین است که در خانه‌ی خیلی‌ها حتی اگر کتاب رمان وشعر وجود نداشته باشد، دایرة‌المعارف و لغت‌نامه پیدا می‌شود.
(تا به حال برایتان پیش آمده که وقتی در کتابی دنبال کلمه یا موضوعی می‌گردید، عصبانی شوید که چرا کتاب، «کنترل‌اف» (Ctrl F) ندارد و باید یکی یکی صفحه‌ها را ورق بزنید تا چیزی را که می‌خواهید پیدا کنید؟! کامپیوتربازها خوب می‌دانند منظورم چیست!)
گاهی موضوع جدی‌تر از این‌هاست؛ مثلاً 40، 50 سال پیش اگر قرار بود روی پروژه‌ی دانشگاهی‌تان کار کنید یا اصلاً چرا راه دور برویم، روزنامه‌نگار بودید و می‌بایست برای گزارش یا مقاله‌تان درباره‌ی چیزی، بیش‌تر می‌دانستید و یا از صحت و سقم موضوعی باخبر می‌شدید، دیگر شوخی‌بردار نبود.
برای این کار یا باید سراغ کتاب‌خانه‌ها می‌رفتید و از منابع موجود در آن‌جا استفاده می‌کردید، یا باید کفش آهنین می‌پوشیدید و افراد مختلف را می‌دیدید یا حتی سفر می‌کردید و خلاصه کلی ماجرا داشتید!
البته آن زمان این کارها عادی بود. این ما هستیم که الآن به پشت میز نشینی عادت کرده‌ایم و با یک کامپیوتر که به اینترنت وصل است و چند ساعت وقت و کمی حوصله، می‌توانیم یک تحقیق خوب برای درس علوم یا جغرافیا بنویسیم!
خب، بیایید بیش از این به گذشته نرویم و ببینیم الآن دارد چه اتفاق‌هایی می‌افتد؛ گوگل را که همه‌ی ما می‌شناسیم. معروف‌ترین موتور جست‌وجو که در هر ثانیه حدود 40هزار داده را جست‌وجو می‌کند يا به عبارت ديگر 3/5 میلیارد جست‌وجو در روز!
(دقت دارید که همین آمار جالب را هم با جست‌وجو در گوگل به دست آورده‌ایم!) بد نیست بدانید قبل از گوگل موتورهای جست‌وجوی دیگری هم بوده‌اند که از میدان رقابت خارج شده‌اند یا الآن شهرت چندانی ندارند.
اما موضوع فقط سرعت بالا و فراهم‌کردن فرصت دسترسی به اطلاعات زیادی که در فضای مجازی وجود دارد نیست. يعني فقط اين به کمک گوگل محقق نشد، بلکه این غول جست‌وجو دیدگاه ما آدم‌ها را نيز به فرهنگ جست‌وجو تغییر داده است!
می‌پرسید چه‌طور؟ خوب کافی است یادتان بیاید که الآن دیگر فقط با واردکردن متن نیست که به اطلاعات دست پیدا می‌کنیم. شاید تا همین چند سال پیش، تصور این که بتوانیم عکسی را به گوگل بدهیم و بفهمیم چیست و آیا نمونه‌ی مشابه دارد یا نه، امری عجیب بود، اما حالا به راحتی می‌توانیم عکسی را روی گوگل بارگذاری کنیم و اندازه‌های دیگری از آن را پیدا کنیم یا اطلاعات بیش‌تری درباره‌ی آن به دست آوریم.
یا همین که همیشه لازم نیست متن مورد جست‌وجو را تایپ کنیم؛ می‌توانیم همان موضوع را با گزینه‌ی ضبط صدای گوگل بگوییم. علاوه بر اين‌ها نقشه‌ي گوگل هم هست، چه کسی فکرش را می‌کرد که مي‌شود وقتي دنبال فلان خيابان، پارك يا حتي رستوران مي‌گرديم، بتوانيم به كمك گوگل در چند ثانیه، آدرس دقیقش را پیدا کنیم!
گوگل و امکانات بی‌نظیرش را که کنار بگذاریم، امروزه نرم‌افزارهای دیگری هم هستند که امکانات خیلی بیش‌تری را برای جست‌وجو فراهم کرده‌اند.
تا حالا شده که آهنگی را بشنوید و دلتان بخواهد بدانید چه کسی آن را خوانده؟! خوب این موضوع هم دیگر آرزو نیست و در حال حاضر اپ‌های زیادی هستند که کافی است چند ثانیه از آهنگی را برای آن‌ها پخش کنید تا بگویند مال چه کسی است!
یا حتی شده که کلید خانه را گم کنید و دلتان بخواهد با گوشی‌تان به آن زنگ بزنید تا پیدا شود؟ خب، مخترعان برای این موضوع هم راه چاره‌اي پیدا کرده‌اند و خیلی وقت است که با ابزارهای خیلی ساده به كمك واي‌فاي، بلوتوث این موضوع محقق شده است.
قرار است به کجا برویم؟! خیلی جاها! حالا حالاها آن‌قدر خواسته و آرزو هست که فناوری باید به آن‌ها جواب بدهد که نگو! مثلاً شاید دلمان بخواهد بدون آن که داخل کیفمان را بگردیم، آن چه را که می‌خواهیم پیدا کنیم.
یا شاید دلمان بخواهد به یک ساختمان که نگاه می‌کنیم بفهمیم چه ساختمانی است و چه شرکت‌هایی در آن هستند. یا حتی بخواهیم وقتی به یک خوراکی نگاه می‌کنیم، بفهمیم چه‌قدر کالری یا ویتامین دارد! خیلی هم تعجب نکنید، خیلی از این آرزوها دور از دسترس نیستند!