ماجراي اين درگيري خونين به شامگاه پنجم تيرماه سال94 برميگردد. آن شب به قاضي منافيآذر، كشيك جنايي پايتخت خبر رسيد كه زن و شوهري در خانهشان در شرق تهران با يكديگر درگير شدهاند و در اين ميان مرد جوان بهدليل اصابت ضربه چاقو، جانش را از دست داده است. زن 21ساله كه عامل جنايت بود بازداشت شد و در تحقيقات گفت: مدتي بود كه همسرم اينترنت گوشياش را فعال كرده و همه زندگياش گوشياش شده بود. براي همين به او مشكوك شده بودم چرا كه مرتب از شبكههاي اجتماعي استفاده ميكرد و من فكر ميكردم كه موضوعي را از من پنهان ميكند. ميترسيدم كه يك غريبه زندگيام را به بازي بگيرد و به همين دليل شب حادثه به اين بهانه كه ميخواهم از تلفن همراهش استفاده كنم از شوهرم خواستم كه گوشياش را به من بدهد اما او طفره رفت و همين شروع درگيري ما بود. من ناگهان دست شوهرم را گاز گرفتم و او هم به سويم حمله كرد و موهايم را كشيد و كتكم زد. آن لحظه خيلي عصباني بودم و متوجه كاري كه ميكنم، نبودم. به همين دليل كارد آشپزخانه را برداشتم و به طرف شوهرم كه در حال بيرون رفتن از خانه بود پرتاب كردم. اما ناگهان او برگشت و كارد به سينهاش اصابت كرد. همان موقع بود كه از اشتباهي كه كرده بودم، سخت پشيمان شدم.
بهدنبال اعترافات اين زن پرونده وي با صدور قرار جلب به دادرسي و كيفرخواست به دادگاه كيفري يك استان تهران فرستاده شد. در جلسه محاكمه كه صبح ديروز در شعبه چهارم به رياست قاضي اصغر عبداللهي برگزار شد، بعد از آنكه نماينده دادستان كيفرخواست را قرائت كرد پدر و مادر مقتول بهعنوان اولياي دم در جايگاه ايستادند و براي عروس سابقشان درخواست صدور حكم قصاص كردند. پدر مقتول همچنين به نمايندگي از فرزند اين زوج كه 3سال دارد نيز براي متهم درخواست قصاص كرد. سپس رئيس دادگاه با تفهيم اتهام قتل عمدي به زن جوان از او خواست به دفاع از خودش بپردازد. زن جوان درحاليكه ندامت در چهرهاش هويدا بود، در جايگاه ايستاد و گفت: من اتهام قتل را قبول دارم اما باور كنيد كه نميخواستم اين اتفاق بيفتد. من فقط نگران زندگيام بودم و فكر ميكردم ممكن است پاي فرد ديگري در ميان باشد. به همين دليل ميخواستم گوشي تلفن همراه شوهرم را ببينم اما او قبول نميكرد و همه درگيري ما بر سر همين موضوع بود. من 5سال با شوهرم زندگي كردم و حاصل زندگي ما دختري 3ساله است. متهم درحاليكه اشك ميريخت رو به پدر و مادر شوهر سابقش كرد و از آنها خواست او را ببخشند و اجازه دهند دخترش را خودش بزرگ كند. او گفت: بهخاطر جوانيام و بهخاطر دخترم من را ببخشيد اما اولياي دم همچنان روي خواستهشان مبني بر قصاص متهم پافشاري كردند. در چنين شرايطي رئيس دادگاه ختم جلسه را اعلام كرد و هيأت قضايي وارد شور شدند.