پسر جوان که برای ازدواج با زنی مطلقه به پول نیاز داشت تصمیمی شیطانی گرفت.

او مادربزرگش را بر سجاده نماز به قتل رساند تا با سرقت طلاهاي وي زندگي تازه‌اي براي خودش بسازد اما خيلي زود به دام افتاد و صبح ديروز در دادگاه كيفري محاكمه شد.ساعت 16روز 26شهريور‌ماه سال 94به بازپرس دادسراي امور جنايي خبر رسيد كه جنايت هولناكي در منطقه يافت‌آباد اتفاق افتاده و در جريان آن پيرزني بر سجاده نماز به قتل رسيده است. خبر اين جنايت را همسر مقتول به پليس اطلاع داده بود. او به مأموران گفت: وقتي اذان ظهر را گفتند براي نماز جماعت به مسجد رفتم و 2ساعت بعد به خانه برگشتم اما در خانه قفل شده بود و همسرم در را باز نمي‌كرد. هر كاري كردم نتوانستم در را باز كنم و دقايقي بعد با تخريب در ورودي وارد خانه شدم و جسد همسرم را ديدم.

بررسي صحنه جنايت نشان مي‌داد پيرزن ابتدا خفه شده و در ادامه چند ضربه چاقو به كتف و گردنش وارد شده است. همچنين سرقت جواهرات مقتول حاكي از آن بود كه قاتل از قبل قرباني را شناسايي كرده بود و اين جنايت با انگيزه سرقت طلاها اتفاق افتاده است. اما هنوز معلوم نبود عامل جنايت چه‌كسي است.

در شرايطي كه تحقيقات پليس براي رازگشايي از اين جنايت جريان داشت صاحب يك طلافروشي با پليس تماس گرفت و گفت پسر جواني مقداري طلاي بدون فاكتور براي فروش آورده و ممكن است جواهرات سرقتي باشد. دقايقي بعد از اين تماس بود كه مأموران راهي طلافروشي شدند. طلاها همان زيورآلاتي بودند كه شوهر مقتول مشخصات‌شان را به پليس اعلام كرده بود و از سوي ديگر فروشنده طلاها كسي نبود جز نوه مقتول.

به اين ترتيب وي به نام آرش - 27ساله- به اتهام قتل مادربزرگش بازداشت شد اما تلاش كرد با داستان‌سرايي اتهام قتل را به گردن فرد ديگري بيندازد. او گفت فردي را ديده كه از خانه مادربزرگ خارج شده و كيسه طلاها از دستش افتاده بود. او هم به‌خاطر مشكلات مالي طلاها را برداشته تا بفروشد. با اين حال وقتي وي تحت بازجويي قرار گرفت به قتل مادربزرگ اعتراف و صحنه جنايت را بازسازي كرد. به اين ترتيب پرونده وي با صدور كيفرخواست به دادگاه كيفري يك استان تهران فرستاده شد.

  • جزئيات جنايت

در جلسه محاكمه كه صبح ديروز در شعبه دوم به رياست قاضي مقدم‌زهرا و با حضور قاضي اسلامي برگزار شد ابتدا فرزندان مقتول كه يكي از آنها مادر قاتل است يك به يك در جايگاه ايستادند و براي نوه ناخلف درخواست صدور حكم قصاص كردند.

سپس قاضي اتهام قتل عمدي، سرقت و ايجاد جراحات غيرمنتهي به قتل را به متهم تفهيم كرد و او در دفاع از خودش گفت: مدتي بود كه با زني مطلقه كه 2فرزند داشت آشنا و به وي علاقه‌مند شده بودم. مي‌خواستم با او ازدواج كنم اما پول نداشتم. چند مرتبه از مادربزرگم پول گرفتم اما اين بار پول زيادي مي‌خواستم.

به همين دليل نقشه قتل را كشيدم. وي ادامه داد: آن روز درحالي‌كه مي‌دانستم مادربزرگ در خانه تنهاست وارد خانه‌اش شدم. او مشغول نماز خواندن بود. وقتي به ركعت آخر رسيد و مي‌خواست سلام نماز را بدهد از پشت يك كيسه زباله دور گردنش انداختم و او بيهوش شد اما چون هنوز نفس مي‌كشيد با چاقو چند ضربه به وي زدم. در ادامه همه طلاهايش را كه حدود 200گرم مي‌شد برداشتم و فرار كردم.

وي ادامه داد: چند روز قبل از حادثه مقداري مشروبات الكلي را با چند قرص ديازپام مصرف كرده بودم و روز حادثه هم به‌خاطر قرص‌ها حالت عادي نداشتم و نفهميدم كه چه كار مي‌كنم. حالا هم از كاري كه كرده‌ام پشيمانم.به‌دنبال اعترافات متهم، رئيس دادگاه ختم جلسه را اعلام كرد و قرار است به‌زودي در اين‌باره تصميم‌گيري شود.