براي تبيين بهتر مسئله، لازم است بار ديگر بيانات ايشان را به اختصار مرور كنيم تا زواياي موضوع براي ما روشن شود.
ايشان با تأكيد بر اينكه صلاح نميدانندكه احمدينژاد در انتخابات آينده شركت كنند فرمودهاند: من به آن آقا گفتم شما اگر توي اين مقوله وارد شديد، دو قطبي در كشور ايجاد ميشود چون دو قطبي در كشور مضر است به حال كشور. نكته دوم سخنان ايشان هم درخصوص ضرورت همدلي ميان مومنين بود. با توجه به اين بيانات و با توجه به شرايطي كه امروز كشور دارد، ميتوان به تبيين چرايي لزوم پرهيز از دو قطبي شدن جامعه پرداخت.
1-سادهترين و در عين حال مهمترين مسئله مورد تأكيد اين است كه دو قطبي شدن جامعه، به وحدت ملي آسيب ميزند. منظور از جامعه در اينجا جامعه سياسي كشور نيست بلكه آحاد مردم و عموم افرادي است كه در سطوح مختلف كشور، زندگي ميكنند و امورات روزمره خود را پيش ميبرند. بايد توجه داشت اهميت وحدت ملي از آن جهت است كه اين مولفه مهم اجتماعي، دقيقا پيوند خورده است به يك مولفه مهم در مسئله امنيت ملي. در واقع يكي از مهمترين مولفههاي حفظ و ارتقاي امنيت ملي، مسئله حفظ يكپارچگي و وحدت مردم است كه لازم است در اينجا براي تبيين مسئله به يك نمونه سياسي توجه كنيم. پيروزي احمدينژاد در انتخابات 88و شكست نامزد ديگري كه خود او نيز طرفداران زيادي داشت اما با فاصله زياد از احمدينژاد رأي نياورد را بهخاطر بياوريم.
مردم تهران در آن زمان با توجه به نوع نگاه سايي و شرايطي كه تهران داشت انتخاب متفاوتي از اكثريت جامعه داشتند. اين مسئله را اضافه كنيد به انزجار شكلگرفته از احمدينژاد بهخاطر رفتارها و وعدهها و نوع نگاه سياسي كه مردم با آنها او را ميشناختند. اين مسائل منجر به اين شده بود كه در كشور نوعي تقابل ميان آحاد مردم ايجاد شود و امنيت كشور متزلزل شود. البته توهم صورتگرفته بر اثر تكرار دروغ تقلب، لجبازي نامزدهاي شكست خورده و همراهي دشمنان خارجي هم به داغ شدن آتش آشوبها كمك كرد اما نهايتا ميتوان گفت دو قطبي ايجاد شده يكي از عوامل اين بحران بود.
اين پديده به شكلي ديگر در انتخابات 94مجلس هم اتفاق افتاد به اين معنا كه مردم تهران انتخابي ديگر داشتند و مردم شهرستانها نظر ديگري براي منتخبان خود براي مجلس داشتند. نياز مردم در شهرستانها و شرايط اقتصادي يك نوع نگاه را پديد آورده بود و شرايط سياسي شكلگرفته توسط احزاب نوع نگاه ديگري را شكل داد كه نتيجه آن انتخابهاي متفاوت بود.
ورود احمدينژاد به مسئله انتخابات 96باز هم منجر به تقابل ميان همه گروهها خواهد شد. البته بايد توجه داشت كه جلوگيري از دو قطبي شدن جامعه بهمعناي جلوگيري از رقابت سالم نيست. يعني در شرايطي كه مردم به راحتي به نامزدهاي مورد نظر خودشان با وعدهها و خط فكري روشن رأي بدهند. ولي اين رقابت نبايد به كش مكش سياسي تبديل شود. به همين جهت توصيه مقام معظم رهبري را در اين شرايط بسيار دقيق و حسابشده ارزيابي ميكنيم كه قطعا از شناخت ايشان به همه زواياي سياسي مملكت نشأت گرفته است.
2-يكي ديگر از موضوعاتي كه بايد به آن توجه كرد اين است كه دو قطبي هميشه هم بد نيست. دو قطبي زماني بد است كه در كشور اسلامي و ميان مردم در نظام اسلامي ايجاد شود. اما دو قطبياي كه به نفع جامعه اسلامي است، دو قطبي است كه يك قطب آن دشمن باشد. در اينجا همه مومنين بايد در صفوف واحد در مقابل كارشكنيهاي دشمنان به مقابله بپردازند. در معارف اسلامي نيز اين نوع نگاه به رسميت شناخته شده است و مومنين مقابل دشمنان اسلام از آرمانهاي انقلابي خود كوتاه نميآيند. پس باز هم بايد توجه داشت كه ايجاد فضاي دوقطبي در كشور منجر به نفوذ دشمن و تضعيف ارادههاي مومنين خواهد شد. بررسيها هم كه نشان داده است دشمن قسم خورده جمهوري اسلامي ايران از هر شيوهاي براي نفود و ضربه زدن به اهداف كشورمان استفاده كرده و خواهد كرد. پولهايي كه خرج ميشود و تصميماتي كه از ناحيه دشمنان گرفته ميشود همه در همين جهت ارزيابي ميشود. دشمن در واقع براي آنكه در مقابل مردم در نظام اسلامي قرار نگيرد، در تلاش است كه مردم را در مقابل هم قرار دهد.
3-مسئله ديگري كه بايد به آن توجه كنيم، اين است كه دو قطبي اگر در جامعه شكل بگيرد منجربه تصميمگيري احساسي ميشود و انتخابات را دچار حاشيه خواهد كرد. به اين معنا كه وقتي تقابل ميان آحاد جامعه شكل بگيرد و افراد در مقابل هم قرار بگيرند تصميمگيريها ديگر از روي منطق و عقل و حساب نخواهد بود. مردم ديگر از روي ويژگيها و نيازها تصميم نميگيرند و شايد درآنجا بغضها، كينهها و انزجارها منجر به تصميمگيريهاي مهمي شود كه تبعات آن براي كشورغيرقابلجبران خواهد بود.
- كارشناس سياسي