تمام اهداف بيان شده وسيلهاي براي تحقق اين امر مهم است. اگر تشكلهاي ايثارگري در پيگيري مطالبات قانوني ناتوان باشند و نتوانند از همه ظرفيتها و اهرمهاي قانوني براي تحقق اين هدف استفاده كنند، وجودشان كالعدم است و خاصيتي نخواهند داشت.
پيگيري مطالبات با بهرهگيري از مسيرهاي قانوني، مذاكره و مشاوره با نهادهاي متولي و تأثير در تصميمات دستگاههاي اجرايي و قواي سهگانه به ويژه مجلس شوراي اسلامي، ميتواند نقش اساسي تشكلهاي ايثارگري را به نمايش بگذارد.
اهدافي كه در رسالت تشكلهاي ايثارگري برشمرديم، اگر با مراقبت، نظارت و واكاوي جمعي در درون تشكلها همراه نباشد، ميتواند در مسير حركت تشكلها اسير آفاتي شود كه هدف از تشكيل آن را زير سؤال ببرد. عمده آفاتي كه ميتواند تشكلهاي ايثارگري را با خطر دوري از اهداف مواجه كند، عبارتند از:
1- هرج و مرج و برخوردهاي افراطي
پرخاش، هرج و مرج و برخوردهاي افراطي مسير سالم پيگيري مطالبت را منحرف ميكند. در فضاي آشفته همواره فرصتطلبان بهترين بهره را ميبرند و عموم كساني كه مطالبات قانوني دارند به فراموشي سپرده ميشوند. فرصتطلبان از فضاي آشوبزده به خوبي سوءاستفاده كرده و با موجسواري، منافع شخصي خود را تأمين ميكنند.
2- تفرقه و اختلاف درون تشكلهاي ايثارگري
اگر هماهنگي تشكلها يك فرصت حياتي براي آنان است تفرقه ميتواند بلاي جان تشكلها شود و آنان را در فرصت كوتاهي نابود كند. تشكلهاي ايثارگري اكنون متعدد و متنوعند. اين تنوع و تعدد اگرچه يك فرصت براي دعوت از همه ايثارگران است اگر ناهماهنگ باشد ميتواند به يك تهديد تبديل شود و كشمكشهاي دروني فرصتهاي مطلوب را از آنان براي تحقق اهداف تشكل بگيرد.
3- تأثيرپذيري از احزاب و گروههاي سياسي خارج از تشكلهاي ايثارگري
مادامي كه تشكلهاي ايثارگري بر مبناي اهداف تعيين شده صنفي، مذهبي، اجتماعي و سياسي خود حركت ميكنند، آسيبپذيري كمتري خواهند داشت ولي احزاب و گروههاي سياسي كه در جنگ قدرت، به دنبال كسب قدرت سياسي هستند، سعي زيادي خواهند داشت تا از اعتبار و حيثيت تشكلهاي ايثارگري به نفع اهداف حزبي و گروهي بهرهبرداري كنند. اگر تشكلهاي ايثارگري وسيلهاي براي به قدرت رسيدن گروهي شوند و تحت تأثير آنان قرار گيرند، هويت مستقل خود را از دست خواهند داد و بازيچه احزاب و جناحهاي سياسي ميشوند.
4- وابستگي مالي به نهادهاي متولي ايثارگران
لازمه حفظ استقلال تشكلهاي ايثارگري عدم وابستگي مالي به نهادهاي ايثارگري است. تشكلها زماني ميتوانند نقد منصفانه بكنند و با ارائه پيشنهادها به دنبال تحول و رشد در خدمات و تسهيلات جامعه ايثارگري باشند كه از وابستگي به نهادهاي متولي ايثارگري به دور باشند. اگر نهادي عهدهدار تأمين هزينههاي مالي تشكلي باشد، آن تشكل وابستگي كامل فكري به آن نهاد خواهد داشت و عملا به ابزاري براي اميال و اهداف آن نهاد تبديل خواهد شد.
5- انحراف از مواضع اصولي
آنچه تشكلهاي ايثارگري را به هم پيوند ميدهد، فرهنگ ايثار و شهادت است كه بر مبناي آن داراي مواضع اصولي هستند و اين مواضع اصولي به آنان نگاه مشتركي در برخورد با مسائل و مشكلات ميدهد. دوري از اين فرهنگ كه محصول آن، رزمنده، جانباز، آزاده و شهيد است، سبب انحراف تشكلها خواهد شد و آنان نميتوانند مدعي مباني باشند كه خود آن را بنيان نهادهاند.
6- دخالت در اجرا
تشكلهاي ايثارگري بايد واقف باشند كه حدود تعاملات آنان با دستگاههاي اجرايي، مشاوره، كارشناسي، كمك به تصميمسازي و تصميمگيري، بررسي فرايندها، نظارت بر حسن انجام كار و ارائه پيشنهادها است. عدم دخالت در حوزه اجرايي به تشكلها مصونيت ميدهد تا نهادهاي متولي نتوانند در فراوري مسائل اجرايي آنان را غرق كنند و براي قصور و تقصير خود شريكي بتراشند كه به دليل عدم تجربه كافي در مسائل اجرايي، همه مشكلات را ناشي از شراكت تشكل در اجرائيات اعلام كنند.
تشكلها بايد با حفظ هوشياري و پايبندي به اهدافي كه براي آن تشكيل شدهاند به امور مربوط به ايثارگران ورود پيدا كنند و خوف آن را نداشته باشند كه دستگاههاي اجرايي و قوه مقننه در فهم و درك مسائل از آنان پيشتر هستند.