پاسخ: درست است كه در نيمروز اول عاشورا عطش و تشنگي بهواسطه التهاب جنگ و گرماي زياد سرزمين كويري كربلا بهشدت بر حضرت و خانواده و خصوصا كودكان فشار وارد كرده بود اما در هيچيك از منابع معتبر گزارشي از درخواست آب از دشمن نشده است. اصلا در منابع اصلي صحبتي با محوريت عطش نبوده و بين سخنان و حتي رجزهاي امامحسين(ع) و يارانشان صحبتي از عطش و درخواست آب نيست. اين بحث بيشتر در منابع متاخر و ادبيات برخي مداحان مشهور شده است. درصورتي كه محور سخنان بهدست آمده از جبهه حسيني همهاش عزت و حماسه و سربلندي است.
متاسفانه در برخي منابع دروغي، بحث «عطش آب» چنان پررنگ شده كه «عطش يار» كمرنگ شده و صداي «هل من ناصر ينصرني» حضرت به گوشها نميرسد؛ چنانكه نقل كردهاند امام(ع)3درخواست از عمرسعد كرد كه دومين آن اين بود «اسقوني شربه من الماي فقد نشفت كبدي من الظماي؛ من را آبي بنوشان كه جگرم از تشنگي ميسوزد». و ابن سعد وقيحانه نپذيرفت.اين گزارشها براي اشك درآوردن خوب است اما چهره عزتمندانه امام(ع) را مخدوش ميكند درحاليكه عزت حسيني اجازه نميدهد امامي با آن عظمت از پستترين انسانها درخواستي اينچنيني بكند؛ آن هم امامي كه ميداند شهادت با لب تشنه اجر و قرب بيشتري دارد.
البته قطعا مسئله عطش آب وجود داشته اما اصل نبوده و درخواستي در پي آن نبوده. حتي اگر در برخي منابع هم براي حضرتعلياصغر(ع) چنين درخواستي از جانب امام نقل شده از دو جهت بوده؛ يك: اتمام حجت بر كساني كه از روي جهالت با دشمنان اهلبيت همدست شدند، تا شايد با ديدن مظلوميت كودك شيرخواره مسير ظلماني خود را به سوي نور تغيير دهند.
دو: نشان دادن قساوت رقيب به تاريخ تا خود سندي باشد بر حقانيت اردوگاه حسين(ع) در برابر يزيديان. چرا كه حضرت علياصغر در شرايطي بوده كه آقا ميدانستند طفلشان حتما شهيد ميشود، پس تقاضاي آب براي حفظ جان كودك بيمعناست و تنها 2 جهت مذكور مورد توجه بوده.
بله گرچه منع آب در اردوگاه آقا، قساوت دشمن و مظلوميت امام(ع) را نشان ميدهد و بُعد عاطفي و انساني را فعال ميكند و سوز عزاداران را زياد ميكند ولي به هيچ وجه حسينيان، عزت خود را نهتنها با درخواست آب از دشمن بلكه باهيچچيز ديگري، خدشهدار نميكنند و در همه اعصار فرياد دارند كه «هيهات منا الذله»