فهیمه پناه‌آذر: در تازه‌ترین تجربه کارگردانی اصغر فرهادی همه شخصیت‌های داستان اسم دارند جز پیرمردی که بازی خوب بازیگر آن توجه بسیاری از علاقه‌مندان را جلب کرده است.

فريد سجادي‌حسيني چهره‌اي آشنا در سينما و تلويزيون ايران است و بيش از 26سال سابقه فعاليت در حوزه‌هاي مختلف دارد؛ از بازي در «مدرسه پيرمردها» و «شب بيرون» تا دستياري داوود ميرباقري و نرگس آبيار در «مسافر ري» و «نفس». با اين بازيگر قديمي درباره حضور در «فروشنده» گفت‌وگو كرده‌ايم.

  • با وجود حضور چهره‌هاي سرشناس، چرا شخصيتي كه شما در فروشنده نقش آن را ايفا كرده‌ايد، براي تماشاگر واقعگرايانه‌تر به‌نظر مي‌رسد؟

هميشه ديدن يك آدم تازه در كنار بازيگران شناخته‌شده‌تر براي تماشاگر كنجكاوي‌برانگيز است. شخصيت اين فرد در فروشنده حتي در فيلمنامه هم نوعي كنجكاوي داشت. به هر حال، قلم تواناي فرهادي در فيلمنامه، اين شخصيت را خلق كرده و بعد با حضور بازيگراني توانا چون شهاب حسيني و ترانه عليدوستي و ديگران به تصوير كشيده است. نقش در فيلمنامه هم خاص بود و از فرهادي ممنونم كه آن را به من داد.

  • بازي كردن در نقش يك شخصيت خاص و البته سخت و اينكه بسيار واقعي از آب دربيايد، چگونه بود؟

همه ما مفتون سينما به يك اعتبار مفتون انسان هستيم، آنها را تحليل مي‌كنيم و با توجه به افرادي كه اطراف خودمان ديده‌ايم، سعي در شناختن انسان‌ها داريم. به‌نظرم فرهادي بيش از ما انسان‌ها را مي‌شناسد و احوال و اطوار آنها را بسيار زيبا و مينياتوري ترسيم مي‌كند. حال فكر كنيد سر فيلمبرداري وقتي يكي مانند فرهادي پيدا مي‌شود كه بازيگر را درك و به او توجه مي‌كند، اين همان روزهاي عشق و عاشقي است؛ روزهايي كه در آن خلاقيت، فكر و انديشه وجود دارد.

  • تجربه كار كردن با فرهادي را چگونه توصيف مي‌كنيد؟

فرهادي انساني بزرگ است؛ تا جايي كه منِ بازيگر دركي درست از نوشته‌هاي او دارم و دست و بالم در صحنه باز است. هر جا كه از حيطه نوشته‌ها و حال و هواي شخصيت دور مي‌شديم، او به‌عنوان فيلمنامه‌نويس و كارگردان با دادن نشاني دقيق بازيگر را به نقطه مطلوب و دلخواه مي‌رساند تا درست در جايي كه بايد، بايستد.

  • شما در عرصه بازيگري و كارگرداني بي‌تجربه نيستيد. ملاك انتخاب نقش، كارگردان بود، فيلمنامه يا خود شخصيت؟

قبل از آنكه فيلمنامه را بخوانم، فرهادي و كار كردن با او را دوست داشتم و اگر نقشي ديگر را هم به من پيشنهاد مي‌داد، قبول مي‌كردم. وقتي فيلمنامه را برايم فرستادند، نقش برايم خيلي هيجان‌انگيز بود. فرهادي هم از قبل توضيحاتي درباره نقش و ويژگي‌هايش داده بود. ضمن اينكه فيلمنامه، قوي و مستقل بود و من را مجذوب خود كرد.

  • در طول تمرين و ضبط آيا تغييري هم در متن به‌وجود آمد؟

فرهادي مراعات بازيگرانش را مي‌كند و با اينكه هميشه سر تمرين نگران خستگي ما بود اما من تمرين‌ها را دوست داشتم. قبل از فيلمبرداري و سر صحنه تمرين مي‌كرديم و در طول فيلمبرداري هم گاهي مي‌شد چند برداشت داشته باشيم. هر اتفاقي كه در فيلم رخ داده، از اول د فيلمنامه بود.

 

  • نقش شما در فيلم زياد به چشم مي‌آيد.

اگر بازي من در فروشنده ديده مي‌شود، بخش زياد آن مديون بازي حسيني است كه خوب بازي كرد و من انعكاس بازي او را در خودم ديدم. ضمن اينكه اوايل كار شخصيتي كه من بازي كردم، اسم داشت اما بعد فرهادي گفت هر اسمي برايش بگذاريم، شبهه‌ناك مي‌شود و به همين دليل، پيرمرد داستان بدون نام است.

  • تجلي تمام رفتارهاي انسان

انتقام، ترديد، خشم، وسوسه و تمام ريزه‌كاري‌ها و ويژگي‌هاي رفتاري شخصيت‌ها در «فروشنده» از پيش طراحي شده بود. فيلم در واقع نشان مي‌دهد اگر آدمي يك‌ذره كج برود، تمام خصايص بد و زشت در او متجلي مي‌شود و برعكس. اصغر فرهادي تمام اين حس‌ها را به علاوه عشق به خوبي نشان مي‌دهد و به‌نظرم همين روي مخاطب تأثير مي‌گذارد.