واكنش گروههاي مختلف جامعه به اين خوانندهها و خبرهاي آنها (در دو سوي طيف حمايت تا تمسخر) قابل تحليل و توجه است. يكي از مهمترين نكات در اين زمينه نوع نگاه و تلقي جامعه و مخصوصا جوانان به موسيقي زيرزميني و «رپ» است كه در كنار «راك» سبك متداول خوانندگان زيرزميني اين روزهاست.
موسيقي زيرزميني مجموعهاي از سبكهاي موسيقي است كه در زمان توليد مورد توجه ناشران قرار نميگيرد و معمولا با سبك زندگي ارزشهاي طبقه متوسط دنياي سرمايهداري در تضاد است. اين سبك معمولا پس از آنكه توسط افراد و شركتهاي مستقل كوچك به عموم مردم عرضه ميشود، ازسوي جمع و حتي طبقه متوسط مورد پذيرش قرار ميگيرد. رپ هم سابقه اي طولاني در ايران ندارد. اگرچه، عدهاي سابقه برخي آهنگهاي قديمي را رپ ميدانند اين اظهارنظر شايد از منظر ريتميك حرف زدن در رپ درست باشد، اما از نظر محتوا و سبك اجرا تفاوتهاي بارزي دارد. نخستين آهنگهاي رپ فارسي را يك گروه ايراني ساكن آلمان توليد كردند. آنها مسائل اجتماعي را در قالب موسيقي رپ و هيپ هاپ مطرح ميكردند. چند سال بعد، آهنگهايي به شكل رپ از تلويزيون در تيتراژ مجموعه اكسيژن از تلويزيون پخش شد و «رضا عطاران» بهخوبي از موسيقي رپ استفاده كرد، بعد هم نمونههاي ديگري تجربه شد اما هرگز بهعنوان يك قالب دستكم در ساختههاي رسمي تلويزيون مورد توجه جدي قرار نگرفت.
مضمون اصلي اشعار در اين سبك، مشكلات اجتماعي جوانان با زباني خودماني و بيپرده و با استفاده از تكيه كلام آنهاست. اما آنچه اين روزها در برخي آثار زيرزميني مدعيان اين سبكها ديده ميشود، فاصله گرفتن از مضامين اجتماعي و حركت به سوي تكستهاي بيمعني و حتي مبتذل است. همه اينها اگر چه در «زيرزمين» اتفاق ميافتد اما نبايد از نگاه جامعهشناسان دوربماند. واقعيت اين است كه عدهاي از نوجوانان و جوانان ما مخاطب اين موسيقيها هستند و در چنين شرايطي بيتوجهي به آن در محافل آكادميك جايز نيست. اين بيتوجهي اگر از جانب موسيقيدانان و موسيقيشناسان توجيهي داشته باشد، بدون شك از جانب جامعهشناسان و محققان مطالعات فرهنگي كه با زندگي روزمره و فرهنگ مردمپسند سر و كار دارند، بههيچوجه پسنديده نيست. بهنظر ميرسد گروههاي موسيقي زيرزميني بر سردوراهي اصرار بر مضامين اجتماعي يا متنهاي مبتذل قرار گرفته است. يك سياست فرهنگي مناسب ميتواند گذر از زيرزمين به روي زمين را براي برخي از اين گروهها تسهيل كند تا در فضاي رسمي (با تمام ويژگيهايش) همچنان مضامين اجتماعي را تكرار كنند.