براساس گزارش لايو ساينس، در مطالعه اول محققان از 5200 داوطلب 18 سال به بالا از 16 كشور مختلف جهان درباره 30 شهر برتر جهان پرسشهايي پرسيدند. داوطلبان از ميان مردم عادي و رهبران تجاري با درآمدهاي بالا بودند. از اين افراد خواسته شد تا شهرهاي برتر جهان را بر اساس ذهنيتي كه بيرون نسبت به آنها دارند، براساس شاخصهايي از قبيل زيرساختار، حمل و نقل عمومي، مقرون به صرفه بودن، سرگرمي و جاذبههاي فرهنگي رتبه بندي كنند.
محققان براساس پاسخهاي دريافت شده از اين داوطلبان و براساس نقاط قوت و ضعف تصور شده از سوي آنها براي هر شهر، براي هرشهر امتيازي درنظر گرفتند.
در مطالعهاي ديگر 30 شهري كه در مطالعه اولي مورد نظرسنجي قرار گرفته بودند براساس اطلاعات موجود از قبيل اطلاعات آماري، آمارهاي ملي و نظرسنجيهاي اقتصادي از ساكنان همان شهرها رتبهبندي شدند. اين دادهها در 10 بخش مختلف از جمله حمل و نقل و زيرساختار، سلامت،ايمني، امنيت، قابل سكونت بودن، تركيب جمعيت، پايداري و طبيعت شهرها رتبه بندي شدند.
با قرار دادن اين دو رتبهبندي آنچه مشاهده ميشود جايگاه اول شهر لندن است اما در رتبهبندي كه براساس تصور افراد از شهرها ايجاد شدهاست، پاريش و نيويورك رتبه دوم و سوم را به دست آوردهاند درحالي كه همين دو شهر در رتبهبندي كه براساس دادههاي حقيقي ايجاد شده رتبههاي چهارم و ششم را دارند، و سنگاپور و تورنتو رتبههاي دوم و سوم را به دست آوردهاند،درحالي كه سنگاپور و تورنتو در رتبهبندي كه براساس ذهنيت افراد انجام گرفته رتبههاي هفدهم و هشتم را به خود اختصاص دادهاند.
اين دو رتبهبندي متفاوت نشان از آن دارد كه تجربه حقيقي انسانها از اين شهرها با آنچه در ذهن دارند بسيار متفاوت است. دانستن اين موضوع ميتواند به برخي افراد كمك كند زيرا وجود اين فاصله ميان انتظار و واقعيت گاه ميتواند عواقبي در پي داشته باشد، مانند آنچه به سندروم پاريس شهرت يافتهاست: اضطراب و توهم شديدي كه در اثر ناهمخواني تصور افراد از شهر پاريس و واقعيت اين شهر ايجاد ميشود.