در چنين فضايي ميتوانيد به صنايعدستي همه ايران دسترسي آسان و ارزانتر داشته باشيد.
- عودلاجان كجاست؟
عودلاجان محلهاي كه اوج قدرت و ثروت و مرفهنشيني تهران دوره قاجار بود، سالها بعد از آن، با تغييرات شهري به ناچار به گوشه ناخواستهاي از تاريخ رانده شد تا نهتنها از ارج و قرب و برو بياي روزگاران پيشين بهرهاي نداشته باشد بلكه به كوچه پسكوچههاي پشت و بين بازار تهران تبديل شود؛ جايي دنج و ناگوار براي آسيبهاي اجتماعي. حالا چند سالي است كه شهرداري تهران، سازمان ميراثفرهنگي و كسبه محله عودلاجان تلاش كردهاند اين بازارچه را بازسازي و كف بازار را سنگفرش كنند. همچنين درهاي چوبي زيبايي به سبك آنچه در فيلمهاي تاريخي ديدهايم بهكار بگيرند تا عودلاجان باز از دل تاريخ نفس بكشد و نفسكشيدن در فضاي خشت و گل و ديدن نور آفتاب از سقفهاي گنبدي شكل، احساسي ايجاد كند كه تنها اگر با تاريخ ايراني پيوند داشته باشيم بتوانيم احساس خوبي را تجربه كنيم. اگر فكر ميكنيد همزمان با خريد نياز داريد يك فضاي آرام را تجربه كنيد حتما به اين بازار سربزنيد.
- چگونه به عودلاجان برويم؟
برخي ميگويند عودلاجان همان عبداللهجان به لهجه كليمي است؛ چرا كه بيشتر ساكنان اين محله كليمي بودهاند، برخي ديگر هم وجه تسميه عودلاجان يا اودلاجان را تغيير يافته آو- دراجين ميدانند كه در زبان تاتي بومي تهران به معني جاي تقسيم آب بوده است. اكنون محله عودلاجان به خيابانهاي ناصرخسرو، اميركبير، 15خرداد و ري محدود شده، براي رسيدن به اين محله ميتوانيد متروي 15خرداد پياده شويد. آنجا سوار ماشينهاي برقي يا كالسكه شويد و جلوي عودلاجان تاريخي پياده شويد. از آنجا كه محله عودلاجان قديم 2619 خانه و 1146دكان داشته شما در گوشهگوشه اين محله ميتوانيد با آثاري شگفتانگيز مواجه شويد.
- بازار نوظهور صنايعدستي تهران
استفاده از بازارچه عودلاجان براي عرضه صنايعدستي يكي از تصميمهايي است كه شهرداري تهران، سازمان ميراثفرهنگي و كسبهاي كه راضي به تغيير شغل ديرينهشان شدهاند پايههاي آن را شكل ميدهند. براي تهران كه بازاري مخصوص صنايعدستي نداشته و تنها بخشي از صنايعدستي در محلهايي همچون خيابان ويلا عرضه ميشود، اكنون فرصت خوبي پيدا شده تا قطب عرضه صنايعدستي همه كشور آن هم بهصورت هميشگي ايجاد شود.
براي رسيدن به اين منظور در مرحله اول تصميم گرفته شد نمايشگاهي يك ماهه با قيمتهايي بسيار مناسب برپا شود. به گفته فروشندهها، نمايشگاه آبان ماه برقرار شد تا تكليف بعضي چيزها مشخص شود. مثلا اينكه مردم تهران چقدر نياز دارند چنين بازاري داشته باشند و اينكه عرضهكنندگان صنايعدستي كه بيشترشان از اصفهان آمدهاند چقدر در كارشان موفق هستند و چقدر ميتوانند اين كار را در شهري غير از ديارشان ادامه دهند و اينكه چقدر نياز است از بقيه شهرهايي كه صنايعدستي دارند آثاري روانه پايتخت شود؟ به همينخاطر مسئولان شهرداري تهران، سازمان ميراثفرهنگي و صنايعدستي و هيأت امناي بازار عودلاجان تصميم گرفتند يك ماه مغازهها رايگان در اختيار عرضهكنندگان قرار گيرد و بعد از آن براي مغازهها اجاره دريافت شود.
- تبليغات، نياز جدي بازارچه عودلاجان
هرچقدر كه عودلاجان در تاريخ شناخته شده است، اكنون بيشتر مردم تهران از آن اطلاعي ندارند، حتي براي كساني كه به خيابان 15خرداد و بازار تهران ميروند و اگر كمي خيابان سنگفرش را ادامه دهند خواه ناخواه به بازارچه عودلاجان ميرسند يا كساني كه به بازار مروي و خيابان پامنار و حوالي آن ميروند. تنها چيزي هم كه ميتواند مردم را به اين گنجينه تاريخي راهنمايي كند دادن اطلاعات درست و بهجا درباره اين محله و بازار قديمي است؛ موضوعي كه باعث شده عرضهكنندگان صنايعدستي بگويند اگر تبليغات و شناساندن بازار عودلاجان در همين سطح بماند، اين كار نتيجهاي نخواهد داد و آنها مجبور ميشوند برخلاف ميلشان مغازهها را جمع كنند. عرضهكنندگان، بهترين نوع تبليغ را تبليغ در مترو و تلويزيون ميدانند. عرضه بنهاي خريد صنايعدستي از طرف شهرداري هم يكي ديگر از راههايي است كه باعث ميشود پاي مردم به اين بازار باز شود تا بعد از آن خودشان از نزديك ببينند با چه پديدهاي مواجه ميشوند؛ بازاري در دل تاريخ كه خانههاي افراد مشهور دوره قاجار را در كنار خود دارد؛ خانههايي كه هركدامشان براي خود يك امكان براي وصل شدن به گذشته باشكوه اين محله است.
- ميدانم كه اين بازار رونق ميگيرد
غربت عودلاجان به فاصله عرض يك خيابان قابل لمس است؛ وقتي اين سر خيابان به دالان دراز عودلاجان ميرسد و آن سر به بازار شلوغ آهنفروشها. جالب است كه در شلوغي نفسگير خيابان 15خرداد و حوالي بازار بزرگ تهران، عودلاجان به نسبت خالي مينمايد بهخصوص كه پنجشنبهها بيشتر مغازهدارها كه اصفهاني هستند برميگردند شهرشان تا مغازههاي خودشان را در بسته نگذارند. يكي از مغازههاي بازارعودلاجان در اصل جواهرسازي است اما در ابتداي كار فقط سنگها و نقرههايشان را آوردهاند، وقتي از هنرمندي كه در حال تراشدادن به عقيق كبود است و در خيابان جمهوري هم مغازه دارد، درباره انگيزه گروهشان براي آمدن به عودلاجان ميپرسم، ميگويد:« من مطمئن هستم كه اينجا رونق ميگيرد. مغازهدارهاي ديگر ميگويند مردمي كه از اين بازار رد ميشوند همه بهبه و چهچه ميكنند و از بازار خوششان ميآيد. مسئله اين است كه كسي اينجا را نميشناسد». خانم و آقايي كه در يكي از مغازهها در حال خريدكردن هستند با شنيدن صحبتهاي من و مغازهدار درباره استقبال از عودلاجان ميگويند:« ما اتفاقي از اينجا رد ميشديم و به اين بازار آمديم». آنها كه از صنايعدستي مغازه خيلي خوششان آمده در نهايت حدود 5ميليون تومان خريد ميكنند؛ اتفاقي كه باعث ميشود فروشندهاي كه پيش از اين داشت ميگفت آخرين بار ديروز 30هزار تومان فروش داشته حالا با دل خوش برگردد و شايد در تصميمش براي جمعكردن مغازه تجديد نظر كند.
- گفتهاند پاساژ پروانه را هم به عودلاجان ميآورند
آقاي قادري كه از هيأت امناي محله عودلاجان است درباره وعدههاي شهرداري براي تبليغ ميگويد كه به ما قولهاي زيادي دادهاند اما چون زمان شروع نمايشگاه با شروع ماه محرم همزمان شد، تبليغ خاصي نشد و اين باعث دلسردشدن عرضهكنندگان صنايعدستي شده است. قادري كه مثل بيشتر اهالي بازارچه عودلاجان كارش خريد و فروش نايلون است ميگويد:« من بهخاطر پا گرفتن اين بازارچه كارم را اينجا تغيير دادم و مغازهام را در اختيار صنايعدستيفروشان قرار دادم». اين صاحب ملك كه يكي از اضلاع مهم تعيينكننده سرنوشت بازارچه عودلاجان بهحساب ميآيد ميگويد:« از وقتي صنايعدستي به مغازهاش آمده از كار بيشتر لذت ميبرد». اما همچنان در خلال حرف زدن، نايلون معامله ميكند و چند نمونه نايلون در گوشهاي قرار داده تا كلا كارش نخوابد. او بين صحبتهايش از برخي ناهماهنگيها هم گله ميكند و ميگويد:« يكي از جاهايي كه به ما ايراد ميگيرد اوقاف است كه ميگويد چرا پروانه كسب مغازه، فروش نايلون است و حالا صنايعدستي ميفروشيد».
يكي ديگر از مغازهدارها درباره اين اختلافات ميگويد:« هر بخشي از اين بازار را يكي از اين نهادها قبول كرده بسازد و به همين دليل بعضي بخشهاي فني كار ناقص از آب درآمده». اما از سوي ديگر عضو هيأت امناي بازارچه عودلاجان درباره جلسهاي كه با شهردار ناحيه داشته صحبت ميكند و ميگويد:« به ما گفتهاند قرار است بازاري كه در پاساژ پروانه است به عودلاجان منتقل شود تا هم اينجا رونق بگيرد هم طرفداران صنايعدستي در پاساژ پروانه، اينجا شرايط استقرار بهتري داشته باشند». به اعتقاد مغازهدارها شهرداري اكنون بيشترين نقش و قدرت را در دوباره زنده كردن عودلاجان دارد؛ كاري كه باعث ميشود محله اعياننشيني كه پاتوق معتادان شده بود و به آن سالها محله سياه ميگفتند دوباره محل عبور و مرور مردم فرهيخته و هنر دوست شود؛ محلهاي كه خودش به تنهايي هويتي قوي دارد اين را ميتوان از تكتك خشتهاي قديمي سقفهاي دلانگيز بازارچه عودلاجان فهميد.