به گزارش ایسنا، به نوشته روزنامه گاردین، جرمی گرینستاک، فرستاده سابق انگلیس به سازمان ملل و سفیر این کشور در عراق گفت که انگلیس در زمان تهاجم به عراق و اشغال آن در سال 2003 با وجود آنکه روابطی ویژه با آمریکا پیداکرد اما این روابط عمدتا مبنی بر دنباله روی بودند و لندن توانایی چندانی برای رد کردن تصمیمگیریهای گاها اشتباه آمریکاییها نداشته است.
جرمی گرینستاک با اظهار این نکته که نفوذ بریتانیا بر آمریکا در زمان جنگ عراق بسیار ناچیز بود، گفت: ما در زمان شراکت با آمریکاییها در عراق نه تنها نمیتوانستیم به رهبری بپردازیم بلکه جایگاه یک دنباله رو را داشتیم. آمریکا عراق را از هر لحاظ یک پروژه آمریکایی تلقی میکرد که تنها آمریکاییها آن هم آمریکاییهای درست لیاقت پیشبرد این پروژه را داشتند.
به گفته این دیپلمات سابق انگلیسی سایه جنگ عراق همچنان بر سیاستهای معاصر تاثیرگذار است و حتی انزوا طلبی اخیر در انگلیس در رای مردم این کشور به بریگزیت را میتوان ریشه در انزجار مردم از جنگ مردم عراق دانست.
وی افزود: دیگر مردم یک ابرقدرت و نخبگان را نمیپذیرند.
جرمی گرینستاک گفت: اگرچه مخالفتها با بشار اسد وشورش علیه وی در سوریه اجتناب ناپذیر بود اما ظهور تهاجمی القاعده و داعش در بطن مخالفان سوری به سبب زنده ماندن ابوبکر البغدادی و همچنین تجربه یکسری عناصر مقاومت در عراق باعث تقویت آن شد.
وی خاطرنشان کرد: جنگ عراق آسیب زیادی به جایگاه آمریکا رساند.
گرینستاک گفت: از نظر اکثر مردم جهان دیگر آمریکا نمیتواند به تفسیر مشروعیت بینالمللی بپردازد. به دلیل وقوع یکسری تغییرات وسیع در جامعه آمریکا دیگر اختیار اخلاقی آمریکا نمیتواند حتی از یک جزیره کوچک بیشتر باشد. عملیات آمریکا در عراق به این دلیل ناکارآمد بود که دو بخش نظامی و غیرنظامی در این کشور وحدت نظر نداشتند. به نحوی که کالین پاول، وزیر خارجه سابق آمریکا عادت داشت به منظور فهمیدن حقیقت درباره آشوبهای عراق پیامهای انگلیسیها را بخواند تا آمریکاییها.
جرمی گرینستاک همچنین گفت: دولت ا ئتلاف موقتی که آمریکا در عراق بعد از جنگ روی کار آورد یک به اصطلاح "عملیات کابوی" بود که اندازهاش به جای اینکه در حد یک دولت کارآمدباشد در حد یک سفارت بود.
جرمی گرینستاک همچنین در کتابش درباره جنگ عراق به نام "عراق: تاوان جنگ" میگوید: در کل زمان عملیات در عراق انگلیس هرگز تاثیر چشمگیری بر سیاستگذاریهای آمریکا نداشت. ما باید بفهمیم که با همه این لفاظیها، دارای ارزشها، سوابق، شیوههای کار و روانشناسی متفاوتی هستیم که این تفاوت به ویژه در زمینه یک عملیات نظامی یا سیاسی نظامی بروز پیدا میکند و باید بفهمیم که نه فقط عملیات مشترک ما با آمریکاییها دشوار بود بلکه خود آمریکاییها هم میان خودشان نمیتوانند به خوبی عملیات مشترکی داشته باشند.
وی میافزاید: آمریکا عمدتا تصمیمهایش را براساس نصیحت آمریکایی در چارچوب رویههای آمریکایی وسیاستهای آمریکایی اتخاذ میکند آنها هرچند که درها را نمیبنند اما زمان اتخاذ تصمیمهای نهایی درها را باز نمیکنند. دونالد رامسفلد عمدتا در هر زمان که قصد تصمیم گیری داشت با انگلیسیها رایزنی نمیکرد.
جرمی گرینستاک میگوید من از زبان نایجل شینوالد، سفیر سابق انگلیس در آمریکا شنیدم که اگرچه او در گفتوگوی مداوم با کاندولیزا رایس، مشاور امنیت ملی وقت آمریکا بود اما محدودیتهایی در زمینه حرفهایی که ما میتوانستیم به واشنگتن بگوییم وجود داشت و اگرچه در سال 2004 اشتباهات زیادی رخ داد انگلیس نمیتوانست این اشتباهات را به آمریکا گوشزد کند.
همچنین یکی از دلایل به مشکل برخوردن روابط عادی انگلیس با وزارت خارجه آمریکا در زمان پس از جنگ عراق این بود که برنامهریزیهای دوران پس از جنگ درعراق به پنتاگون واگذار شد که در آن تماسهای انگلیس باتصمیم گیران بسیار کم بود.
وی میگوید: من شخصا معتقدم تونی بلر، نخست وزیر انگلیس در زمان جنگ عراق میخواست از مجادله با آمریکاییها پرهیز کند و بنابراین تمایلی به اینکه بر سر مسائل با واشنگتن استدلالهای دشوار داشته باشد نداشت. مشاوران ارشد بلر از یک جهت ناراحت شدند زیرا تونی بلر درست مشخص نمیکرد که انگلیس آماده انجام چه کارهایی است.
او ادامه داد که آمریکاییها با انگلیسیها در زمینه تصمیات کلیدی مربوط به دوره پس از جنگ نظیر انتصاب رهبران دولت ائتلاف موقت در عراق تصمیم به ماندن در عراق تا زمان انتخابات و یا تصمیم به اخراج دهها مقام حزب بعث رایزنی نمیکردند.
گرینستاک تاکید کرد: جورج دبلیو بوش هدف را اشتباه گرفته بود او خیلی زیاد متمرکز بر خلاصی یافتن از صدام بود نه تدارک برای مرحله بعد از او. بنابراین او صرفا بر یک عملیات نظامی دشوار تاکید داشت و انگلیسیها در اشتباه بودند از بابت فرض اینکه آمریکاییها خوب به اینکه چه کشورهای عراقی میخواهند فکر کردهاند.
وی همچنین فاش ساخت که پل برنر، رهبر منصوب شده توسط آمریکا برای دولت ائتلاف موقت عراق به نماینده انگلیس در این دولت دستور داده بود به آمریکا وفادار بماند. اما او به شکلی نظاممند از همه نشستها درباره قراردادهای نفتی و امور مربوط به زندانها، تامین برق و امور مالی کنار گذاشته میشد. او همچنین از اکثر نشستهای مربوط به تصمیمهای امنیتی یا اطلاعاتی آمریکا کنار گذاشته میشد.