سیلورمن > برگردانِ عزت‌الله الوندی: میانِ دریاهای آبی اگر تو یک صدف باشی

پر می‌گیرم از شادی و

                 پا می‌کوبم بر شن‌ها

دلم می‌خواهد گرمت کنم با دست‌هایم

و برقت بیندازم با ماسه‌های ساحل

تو می‌خواهی بدرخشی

برای همین

مرواریدی می‌شوی توی دست‌های من

بیا تا برایت بگویم

افسانه‌ی یک ماهی را در اعماق دریا

 و در میان دستانم تابت بدهم

دور از سیاهی توفان

و لالایی برایت بخوانم

برای یک خواب آرام

اگر تو یک صدف باشی...

  • هرکسی

سعیده موسوی‌زاده:

جوجه آب و دانه خورد

«قدقدا»

مرغ هم

گندم و جوانه خورد

بلبلی «ترانه» خواند

چشمه چشم باز کرد

جوی کوچکی به پای بوته‌ای کشاند

گل شکفت...

هر کسی

با زبان بی‌زبانی‌اش

شکر گفت