اين تكنولوژي دسترسي به دنياي مجازي را فراهم كرده است. اتفاقي كه اگر از آن بهره درست ببريم ميتواند يك امكان فوقالعاده باشد؛ امكاني براي آگاهتر شدن. اما اين دسترسي آسان انتشار انبوه مطالبي را نيز به همراه آورده كه بسياري از آنها بويي از حقيقت نبردهاند.
انواع و اقسام خبرها و مطالب كذب و بيارزش در فضاي مجازي منتشر ميشوند و متأسفانه مورد استقبال نيز قرار ميگيرند. البته در اين ميان اخبار و مطالب مفيدي هم وجود دارند كه به تنوير افكار عمومي ياري ميرسانند. به واقع نميشود كل آنچه در فضاي مجازي رقم ميخورد را انكار كرد. البته اولويت مردم در استفاده از اين فضا به مطالب سرگرمكننده بازميگردد.
ما اين روزها در محاصره انواع و اقسام خبرها و مطالبي قرار داريم كه شايد جذابيت آني و لحظهاي براي مخاطب داشته باشند ولي اگر هيچ آسيبي را در پي نداشته باشند دستكم وقت با ارزش مردم و بهخصوص جوانها را تلف ميكنند؛ جوانهايي كه ساعتها با گوشي تلفن همراهشان سرگرم هستند و وقتي را كه ميتوانند صرف مطالعه يا گفتوگو با اعضاي خانواده كنند پاي اين فضاي مجازي هدر ميدهند. انبوهي سايت و كانال بيشناسنامه وجود دارند كه در آنها چيزي به نام مسئوليت انتشار معنا ندارد.
خيلي وقتها يك خبر سراسر كذب به سرعت كپي و بازنشر ميشود. بارها شايعه درگذشت هنرمندان به اين صورت منتشر شده و واقعا نميدانم بايد چه عنواني براي اين قبيل اقدامات انتخاب كرد. شايد نشود جلوي انتشار برخي اخبار و مطالب سخيف و دور از واقعيت را در فضاي مجازي گرفت ولي بايد بتوانيم فرهنگ استفاده صحيح از اين فضا را به فرزندانمان آموزش دهيم. فرزندي كه ساعتها درگير تلفن همراهش است و حتي در مسافرت هم حاضر به همراهي با اعضاي خانواده نيست و ترجيح ميدهد در فضاي مجازي غرق شود در معرض آسيبهاي جدي قرار دارد. اين آسيبها را جدي بگيريم و برايش فكري اساسي كنيم.
اينكه نسل جوان به جاي مطالعه جدي سرش را با خواندن مطالب سخيف گرم كند و در فضايي حضور داشته باشد كه خيلي وقتها اخلاق در آن رعايت نميشود دردآور است؛ راهش هم مسدود كردن فضاي مجازي نيست، چون ايراد به تكنولوژي بازنميگردد، ايراد شيوه استفاده و فرهنگ بهره گرفتن از ابزارهاي رسانهاي نوين است.