«چهطوريه؟»
«برندهها ميتونن يه شب توي كتابخونهي جديد، پشت دراي بسته بمونن و قبل از ديگران چيزاي جالب اونجا رو ببينن.»
«ميخواي بگي مثل فيلم شبي در موزه قراره كتابا زنده بشن و بيفتن دنبال مردم و از اين چيزا؟»
آكيمي جواب داد: «نه! اما حتماً كلي خوراكي و فيلم و جايزه و بازي اونجا هست.»
كايل ميخواهد حتماً جزء چند نفري باشد كه ازشان دعوت ميشود يك شب را در كتابخانه بگذرانند. اين كتابخانهي جديد را آقاي لمونچلو، مشهورترین بازیساز جهان، ساخته است و كايل از بچگي با بازيهايش آشناست.
مشكل از آنجا شروع ميشود كه هر چند ورود به كتابخانه چندان سخت نيست، سؤال اصلي اين است كه چهطور بايد از آن خارج شد! حالا به چيزي بيش از خوششانسي نياز دارد.
كتاب 340 صفحهاي «فرار از كتابخانهي آقاي لِمونچلو»، نوشتهي «كريس گرابنستاين» و ترجمهي «مژگان ايماني» است. اين رمان نوجوان را انتشارات پرتقال، با قيمت 14هزار تومان منتشر كرده است.
- كلاف پيچ در پيچ دروغ
من و مامان و سامي داشتيم از خوشي بال درميآورديم. مامان از سالها پيش با تمام وجود آرزو ميكرد زماني در خانهاي ساحلي زندگي كند. بزرگترين رؤياي من هم اين بود كه بالأخره روزي بابام بهخاطر بازيهاي موبايلياش پولدار شود و مجبور نباشد رانندهي اتوبوس باشد.
سامي با خوشحالي آواز ميخواند: «ميرويم يك خانهي ديگر، ميرويم يك خانهي ديگر.» جستوخيزكنان از اين سر اتاق ميرفت آن سر اتاق. مامان رفت شربت و آبپرتقال آورد و همه، خوشحال از اين خبر خوب، ليوانهايمان را پر كرديم.
ميگويند دروغ مثل درخت بامبوست. سريع قد ميكشد و سايهاش ميافتد روي زندگي كساني كه دروغ گفتهاند. پدر ماتي، براي اينكه جلوي برادرش كم نياورد، ميگويد كاري نان و آبدار در سوييس پيدا كرده و قرار است خيلي زود به خانهاي زيبا كنار درياچه اسبابكشي كنند. ماتي كه حرفهاي پدرش را باور كرده، اين موضوع را توي مدرسه تعريف ميكند و كلاف دروغ حسابي پيچ ميخورد.
نويسندهي رمان «ماتي و سامي و سه گاف گنده»، «صلاح نعورا» است و «كتايون سلطاني» اين كتاب 160 صفحهاي را ترجمه كرده است. انتشارات افق (66413367) اين كتاب را با قيمت 7500 تومان منتشر كرده است.