شهادت احمد قندچي، آذر (مهدي) شريعترضوي و مصطفي بزرگنيا، دانشجويان دانشكده فني دانشگاه تهران، پيوستن به حركت بزرگي بود كه نتيجه آن در بهمنماه سال ۵۷ رقم خورد. شانزدهم آذرماه به ياد اين 3 شهيد راه آزادي كشور به نام روز دانشجو نامگذاري شد تا هم قدردانياي باشد از آنها و هم نشاني باشد از اينكه دانشجويان ايران هيچگاه نسبت به اتفاقات و مسائل سياسي داخلي و بينالمللي بيتفاوت نيستند و در كنار تحصيل و موفقيتهاي علمي با مطالبهگري و ارائه راهكار به مديريت كشور كمك ميكنند. در اين ميان نقش تشكلهاي دانشجويي بسيار پررنگ است. تشكلهاي دانشجويي ايران كه سابقه فعاليت تعدادي از آنها بيش از نيم قرن است در بسياري حوادث و اتفاقات سياسي و اجتماعي نشان دادهاند كه دانشجويان با چشماني باز همه اين اتفاقات را رصد كرده و نسبت به آنها واكنش نشان ميدهند. در سالروز ۱۶ آذر با دبيران 4 تشكل دانشجويي همكلام شديم تا آنها از اوضاع اين روزهاي جنبش دانشجويي و راهكارهايي براي زنده نگهداشتن نشاط اين جنبش و وضعيت مطالبات رهبري از جنبشهاي دانشجويي بگويند.
- سندرم تشكلهاي يكبار مصرف!
دبير انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه صنعتي اميركبير از رخوت سياسي در فضاي دانشگاهها ميگويد
عليرضا صفرپور، دبير انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه صنعتي اميركبير با بيان اينكه فضاي مجازي باعث شده تا تشكلها مثل گذشته كارايي لازم در زمينه انتقال نظرات و آراي مختلف بين دانشجويان را نداشته باشند معتقد است دغدغهمندي و آرمانگرايي بين جنبشهاي دانشجويي كاهش پيدا كرده است. او ميگويد: فعالان سابق جنبش دانشجويي نيز اقرار دارند كه همواره فقط تعداد اندكي از دانشجويان از هر طيف و سليقه فكري دغدغه ابراز عقيده خود و پيادهسازي و نشان دادن آنچه به آن ايمان دارند را در طول دوران انقلاب اسلامي داشتهاند و اكنون نيز اينطور است. اما چند نكته در اين دوره قابل توجه است. اول اينكه در گذشته بهدليل نبودن اينترنت و فضاي مجازي و عدمدسترسي سريع به انبوهي از اطلاعات كه اكنون ميسر است دانشجويان براي شنيدن نظرات و آراي مختلف به ناچار، روي به حضور و فعاليت در تشكلهاي دانشجويي ميآوردند چرا كه سريعترين راه دسترسي به آگاهي بود. اما اكنون ديگر نياز نيست براي شنيدن صحبتهاي يك شخص يا نظرات پيرامون موضوعي، حضور فيزيكي در برنامهاي داشت چرا كه با يك جستوجوي ساده در فضاي مجازي انبوهي از اطلاعات در دسترس است. از همين رو ميتوان گفت در اين زمينه، تشكلها كارايي لازم را ندارند. همچنين نكته ديگري كه وجود دارد اين است كه دغدغهمندي و آرمانگرايي بهشدت در مقايسه با دورههاي سابق جنبش دانشجويي كاهش يافته است. نگاه دانشجويان غالبا به امور جزئي و مادي و اقتصادي است و محافظهكاري بين دانشجويان رواج يافته است.
- بحران آرمانگرايي
دبير انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه صنعتي اميركبير با برشمردن دلايل مختلف كاهش آرمانگرايي در ميان جنبشهاي دانشجويي ميگويد: دلايل مختلفي را ميتوان ذكر كرد كه ازجمله آن فقر تربيت اسلامي قشر جديد جوانان و نوجوانان است. متأسفانه انقلاب اسلامي در زمينه سبك زندگي اسلامي ضعيف كار كرده است و هنوز نتوانستهايم نسل سوم و چهارميتربيت كنيم كه ديندار، مدير، مدبر و دغدغهمند و آگاه به تمامي شئون زندگي باشند. از ديگر مشكلات، ترويج فرهنگ ليبرال و سكولار غرب در كشور است؛ يعني عافيتطلبي و جدا كردن مقوله دين از امور جاري زندگي كه آثار زيانباري را در پي دارد. ضعف در عملكرد مسئولان از ديگر مشكلاتي است كه نميتوان از كنار آن بهسادگي عبور كرد. مثلا وقتي يك نوجوان يا جوان امروز ميبيند مسئولان در انجام وظايف خود كوتاهي كرده و بازخواست هم نميشوند چه تصوري از مطالبهگري ميتواند داشته باشد. ازجمله آن، حقوقهاي نجومي است كه براي چندمين بار نيز مقام معظم رهبري بر پيگيري آن تأكيد كردند. اين موارد باعث ميشود جوان دانشجو انگيزه خود را براي اصلاح از دست بدهد و صرفا به فكر تأمين معاش خود باشد.
- سوءاستفاده از دانشجو
عليرضا صفرپور وظيفه اصلي دانشجو را مطالبهگربودن عنوان ميكند و ميگويد: دانشجو فارغ از وابستگيهايي كه گاهي افراد دچار آن ميشوند بايد بنگرد و مشكلات را ببيند و براي حل آن راهحل ارائه دهد و آن را از مسئولان امر مطالبه كند و تا محقق نشدن حق از پاي ننشيند. اين منش، رابطه دانشجو با دولت، سياست و مسئولين نظام را مشخص ميسازد. اما گاهي ممكن است سوءاستفاده شود، يعني افرادي خارج از دانشگاه به بهانههاي مختلف دانشجو را تسخير كرده و او را پياده نظام خود در دانشگاه ميكنند بهطوري كه بهجاي مطالبه حق و مطالبه خواسته مردم، خواستههاي يك جريان سياسي خاص و يك گروه را بيچون و چرا دنبال ميكند كه اين ميتواند آفت بزرگي براي جنبش دانشجويي باشد. متأسفانه در تاريخ جنبش دانشجويي چنين اتفاقاتي وجود دارد كه باعث آسيبهايي به فضاي دانشگاه شده است و به تازگي نيز شاهد مقوله جديدي با عنوان تشكلهاي يكبار مصرف هستيم! تشكلهايي كه در مدتي براي تأمين خواستههاي جرياني خاص بهوجود ميآيند و از بين ميروند.
- فرهنگ بحث كردن نداريم
دبير انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه صنعتي اميركبير بحث كرسيهاي آزادانديشي را ازجمله مطالبات مغفول رهبري از دانشگاه و دانشجويان ميداند و ميگويد: اين مسئله كه عامل مهمي براي پيشرفت كشور است در دانشگاهها مغفول مانده. علت اصلي آن را ميتوان در دو مقوله عنوان كرد؛ اول، ضعف فرهنگ بحث و تبادل نظر بدون جدال در بين جوانان است كه نيازمند فرهنگسازي جدي در آموزش و پرورش از دوران تحصيل دانشآموزي تا دوران دانشجويي است و دوم، نداشتن مطالعه كافي قشر جوان فعلي. كساني كه مدعي اين هستند كه دانشجو نبايد سياسي باشد از ازدست دادن جايگاه خود و نقد ميترسند و بهدنبال ثبات و حفظ جايگاه خود هستند؛ چرا كه سياسي بودن دانشجو يعني كسي كه فضاي فعلي را ميسنجد، مشكلات را مييابد و براي حل آن مطالبه ميكند كه اين مطالبه بهدليل اينكه غالبا از مسئولان سياسي كشور است جلوه سياسي بهخود ميگيرد. از همينرو اين افراد براي جلوگيري از نقد جايگاه خود ميگويند كه دانشجو نبايد سياسي باشد. اين وظيفه هر انسان آزادهاي است كه نسبت به مسائل كشورش در هر جايگاهي كه هست اظهارنظر كند و براي بهبود و تعالي آن بكوشد.
- خطر تحريف امام(ره)
صفرپور ادامه ميدهد: از ديگر توصيههاي اخير مقام معظم رهبري در ديدار روز ۱۳ آبان، تأكيد ايشان بر دانستن حرفها و آرمانهاي امامخميني(ره) بود. ايشان فرمودند حرف امام (ره) را حجت بگيريد چراكه امام(ره) مبدا حركت و مبدا انقلاب است. اين مسئلهاي مهم است كه انقلاب اسلامي را با امام(ره) بشناسيم چرا كه امام(ره) تنها كسي بود كه مردم او و انديشههايش را براي اين انقلاب پذيرفته بودند. هر لحظه كه از امام(ره) دور شويم از اصل حركت اين انقلاب دور شدهايم. اين انقلاب نياز به پشتوانه فكري و اساسي دارد كه آن، امام(ره) است و راهبر فعلي آن مقاممعظم رهبري. بايد توجه داشت خطر تحريف امام(ره) خطر بزرگي است. تحريف امام(ره) يعني تحريف آرمانها و انديشههاي انقلاب اسلامي و اگر چنانچه خداي ناكرده چنين شود آن لحظهاي است كه به گفته مقاممعظم رهبري از دشمنان سيلي ميخوريم.
- تشكلهاي دانشجويي و ضرورت تحول
«تشكلهاي دانشجويي نيازمند قالبهاي جديد هستند و بررسي بسياري از آنها نشان ميدهد كه هنوز هم قالبهاي دهههاي ۷۰ و ۸۰ بر تشكلهاي دانشجويي حاكمند و به همين دليل نيازمند يك بازنگري اساسي در تشكلها هستيم.» امين اقرلو، دبير بسيج دانشجويي دانشگاه تهران معتقد است تشكلها و جنبشهاي دانشجويي بايد بهدنبال راههاي جديد و خلاقانهاي باشند كه بتواند ارتباط دانشجو و تشكلهاي دانشجويي را مستحكم كند؛ بهطور مثال، برنامه دكتر سلام يكي از همين برنامههاي دانشجويي خلاقانه بود كه توانست مخاطبان بسياري نيز جذب كند. اينگونه برنامهها كه در قالبهاي جديد و وزين عرضه ميشوند ميتوانند در جذب دانشجو مؤثر باشند. همچنين تشكلهاي دانشجويي بايد نسبت به اتفاقات كشور، بهخصوص اتفاقات سياسي و بينالمللي وارد شوند و آنها را تحليل كنند، با طرح موضوع در زمينه مسائل اجتماعي و سياسي، آن را به بوته نقد بگذارند و در فضاي آزاد و با برگزاري تريبونهاي آزاد آن را به نقد بكشند. نقد كردن مسائل سياسي و اجتماعي يكي از وظايف اصلي دانشجو است و او نميتواند نسبت به اين مسائل و اتفاقات بيتفاوت باشد. تشكلها در اين زمينه نقش مهمي دارند و بايد فضايي ايجاد كنند كه اينگونه مسائل توسط دانشجويان و در يك فضاي دانشجويي نقد شود تا ضمن بالا رفتن هوشياري دانشجويان، بتوان از ديدگاههاي آنها استفاده كرد.
وي با بيان اينكه رابطه دانشجو و سياست در دانشگاههاي مختلف متفاوت است ميگويد: بايد اذعان كرد كه اين ارتباط بسيار كم است و بسياري از دانشجويان نسبت به اتفاقات سياسي بيتفاوت هستند. البته اين مشكل در دانشگاههايي مانند دانشگاه تهران يا اميركبير كمتر است و دانشجويان نقش پررنگتري دارند و سعي ميكنند به اتفاقاتي كه در كشور رخ ميدهد واكنش نشان بدهند. دانشجو نبايد بيتفاوت باشد، بيتفاوتي باعث از رونقافتادن شور و نشاط در دانشگاه ميشود. متأسفانه در برخي از دانشگاهها در شهرستانها وقتي مسئله مهمي در كشور يا در عرصه بينالمللي اتفاق ميافتد فضاي دانشجويي اين دانشگاهها هيچ واكنشي نشان نميدهد.
دبير بسيج دانشجويي دانشگاه تهران با اشاره به پيامدهاي مثبت و منفي فضاهاي مجازي و تأثير آن بر جنبشهاي دانشجويي، ميافزايد: وجود فضاهاي مجازي و اطلاعاتي كه به سرعت در آن رد و بدل ميشود باعث شده است كه اطلاعات دانشجويان نسبت به مسائل كشور و بهخصوص مسائل سياسي و بينالمللي افزايش پيدا كند. همه ما در يك لحظه ميتوانيم اطلاعات زيادي درباره موضوعات مختلف بهدست بياوريم و درباره موضوعات و اتفاقات قضاوت داشته باشيم اما نكته مهم در اينجاست كه اين دانش توأم با جهتدهي رسانههايي است كه اين اطلاعات را منعكس ميكنند. رسانهها تأثير زيادي بر ذهن مردم و بهخصوص قشر جوان و دانشجويان دارند و آنها سعي ميكنند افكار را به سمتي كه هدف آنهاست هدايت كنند. از سوي ديگر فضاهاي مجازي و زمانهاي زيادي كه براي آن صرف ميشود باعث شده كه فعاليتهاي علمي كاهش پيدا كند كه بايد در اين زمينه يك فكر اساسي كرد. امين اقرلو مهمترين مطالبات رهبري از تشكلهاي دانشجويي را مسئله تبيين ميداند و ميگويد: در ديداري كه تشكلهاي دانشجويي با مقاممعظم رهبري داشتند ايشان ۱۲ ماموريت مهم را به تشكلهاي دانشجويي محول كردند. اين ماموريتها اصليترين برنامههايي هستند كه تشكلها بايد آنها را اجرا كنند و ايشان در ۷اصل بر تبيين تأكيد داشتند. ايشان تأكيد داشتند كه تشكلها بايد با استدلالهاي محكم و روشن، مواضع خود را براي دانشجويان و مردم تبيين كنند. خوشبختانه تشكلها تاحدودي به سمت پيادهكردن اين ماموريتها حركت كردهاند اما براي نهادينه شدن آنها نياز به زمان بيشتري هست.
- جريان اصيل دانشجويي، زنده است
دبير بسيج دانشجويي دانشگاه صنعتي اميركبير معتقد است در بزنگاهها، دانشجويان خودشان را نشان دادهاند
دبير بسيج دانشجويي دانشگاه صنعتي اميركبير معتقد است جريان اصيل دانشجويي هنوز هم در همه عرصهها حضور دارد و دانشجو بايد ضمن هوشياري در مسائل مختلف و اتفاقات سياسي از سياستزدگي پرهيز كند.
ميلاد چهاردولي با بيان اينكه آگاهي سياسي دانشجوهاي انقلابي ما بهمراتب از گذشته هم بيشتر است، ميگويد: امروزه جنس مسائل موجود، پيچيدهتر و متنوعتر از گذشته است اما در عين حال شاهد هستيم كه جريان اصيل دانشجويي در هر عرصهاي حضور دارد.
- تأثيرات فضاي مجازي
در اين ميان نميتوان از تأثير فضاي مجازي غافل بود؛ فضايي كه امروز بسياري از مردم و بهخصوص دانشجويان را تحتتأثير قرار داده است.چهاردولي دراينباره ميگويد: تأثير فضاي مجازي به هر حال قابل چشمپوشي نيست. اين فضا به غير از آسيبهايي كه دارد، باعث دسترسي آسان به اطلاعات شده است كه آثار مثبتي هم بر كسب آگاهي سياسي دارد. امروز با هر اتفاقي كه در عرصههاي مختلف و بهويژه سياست رخ ميدهد در فضاهاي مجازي ميتوانيم واكنشها و پيامدهاي اين اتفاق را رصد كنيم.
- جرياني به سود انقلاب
وي درباره مهمترين مطالبات رهبري از تشكلهاي دانشجويي ميگويد: از ديدگاه من، مهمترين مطالبه رهبري گفتمانسازي است. نبض جريان دانشجويي به همين چيزهاست و گفتماني كه جريان انقلابي دانشجويي ايجاد كند اصالت دارد وگرنه غيراز آن عمدتا همه آن به سود جريانات متفرقه است و نه به سود انقلاب اسلامي. دبير بسيج دانشجويي دانشگاه صنعتي اميركبير درباره وضعيت حال حاضر جنبش دانشجويي معتقد است روح و پيكره اصلي جنبش دانشجويي، آرمانخواهي و گفتمانسازي است.متأسفانه در حال حاضر ۳ مسئله مهم وجود دارد، نخست كمرنگ شدن بعضي از آرمانهاي اصيل كه تعمدا توسط جريانهايي در داخل و خارج كشور در حال تحقق است. دوم جريانهاي دانشجويي كه متأسفانه هيچ آرمان متعالي ندارند و صرفا نماد وابستگي به احزاب و جريانهاي سياسي كشور يا حتي بسان وكيل الدولهها شدهاند و نشاني از حريت جنبش دانشجويي در آنها نيست كه اخيرا بهصورت فزايندهاي حمايت ميشوند. سوم هم تغيير ذائقه عموم دانشجويان است به گونهاي كه درگير روزمرگيها بشوند.
- موذن جامعه
ميلاد چهاردولي درباره ارتباط دانشجو و سياست و لزوم اهميت دادن به سياست توسط دانشجويان ميگويد: شهيد بهشتي جمله معروفي دارند. ايشان گفتند دانشجو موذن جامعه است، اگر خواب بماند نماز امت قضا ميشود. اين فرمايش به روشني تكليف ميكند دانشجو بايد وسط ميدان سياست باشد و در عين دوري از سياستزدگي به روشنگري بپردازد و اين تشكلهاي دانشجويي هستند كه بستر آن را ايجاد ميكنند.
- تشكل دانشجويي نيازمند هيجان است
«فضايي كه بر تشكلهاي دانشجويي اين روزها حاكم است از نشاط كمتري برخوردار است»؛ اين چكيده حرفهاي عباس ندايي، دبير انجمن اسلامي دانشجويان مستقل دانشگاه شريف است.
او ميگويد: اگر بخواهيم مقايسهاي با ۱۰ يا ۲۰سال قبل داشته باشيم بايد اذعان كنيم كه هرقدر كه جلوتر ميرويم فضاي پرنشاط دانشجويي خمودهتر ميشود. اما در ۳ سال گذشته فضا براي فعاليتهاي دانشجويان و تشكلهاي دانشجويي و ابراز عقايد مختلف سياسي بازتر شده و نسبت به ۵ سال گذشته شاهد نشاط سياسي بيشتري در دانشگاهها هستيم. ۵ سال قبل فضاي نقد در دانشگاهها نسبت به امروز محدودتر بود و فرصت بيان عقايد به راحتي داده نميشد. بهنوعي ميتوان گفت كه فضا محدودتر بود اما هر قدر كه جلوتر رفتيم فضاي آزادي بيان عقايد و نقد مسائل مختلف كشور بيشتر شد. دانشجويان نيز اين موضوع را به خوبي حس كردند و متوجه شدند كه در فضاي جمهوري اسلامي ميتوان از عقايد مختلف سخن گفت و مسائل مهم كشور را به نقد كشيد.
- نيازمند انگيزهايم
دبير انجمن اسلامي دانشجويان مستقل دانشگاه شريف با بيان اينكه دانشجويان نسبت به مسائل كشور، بهخصوص مسائل سياسي و اجتماعي هوشياري لازم را دارند اما اين هوشياري در دانشگاهها متفاوت است، ميافزايد: بهطور مثال در دانشگاه شريف بسياري از دانشجويان سرگرم تحصيل و موفقيتهاي تحصيلي هستند و به همين دليل شاهد نشاط كمتري در فضاي جنبشهاي دانشجويي هستيم و نسبت به ۱۰ سال گذشته احساس ميشود كه مسائل سياسي آنچنان اهميتي براي دانشجويان ندارد. با وجود آنكه فضا بازتر شده است و دانشجويان ميتوانند بهراحتي همه مسائل را نقد كنند اما استقبال از سوي دانشجويان آنطور كه بايد باشد نيست. انجمن اسلامي، بسيج دانشجويي، انجمن اسلامي مستقل و جامعه اسلامي دانشجويان در دانشگاه شريف فعاليت ميكنند اما از طرف دانشجويان استقبال زيادي صورت نميگيرد. شايد بتوان علت اصلي آن را فضاي حاكم در ميان دانشجويان عنوان كرد كه اولويت آنها درس و كارهاي مربوط بهخودشان است و كمتر رغبت دارند در تشكلهاي دانشجويي مشاركت داشته باشند. فضاهاي مجازي و تفريحات آن از ديگر عواملي هستند كه دانشجويان را از فضاي سياسي جامعه دور كرده و بيشتر آنها در فضاي مجازي وقتگذراني ميكنند.
- ابعاد نشاط سياسي
«اينكه تشكلهاي دانشجويي چگونه ميتوانند به نشاط سياسي دانشگاهها كمك كنند مسئلهاي است كه بايد از چند بعد بررسي كرد. در وهله اول تشكلهاي دانشجويي بايد حرف و دغدغه دانشجويان را شنيده و بدانند كه چه مسائل و دغدغههايي ذهن دانشجويان را درگير كرده و آن را در فضاي دانشگاه پيگيري كنند؛ تشكلها بايد درباره اين موضوعات مناظره و گفتوگو و كرسيهاي آزادانديشي برگزار كنند و اجازه بدهند با تضارب آرا درباره اين موضوع بحث و گفتوگو شود. دوم اينكه درباره مسائل سياسي واكنش داشته باشند زيرا كار اصلي تشكلها كار سياسي است. معمولا دانشگاهها نسبت به مسائل و اتفاقات سياسي به شكل محافظهكارانهاي برخورد ميكنند و اجازه نميدهند تشكلها در اين زمينه واكنش نشان داده و نشست برگزار كنند و با برگزاري مراسم مخالفت ميكنند. تشكلهاي دانشجويي بايد از دانشگاهها بخواهند كه دست آنها را باز بگذارند تا بتوانند از سخنرانان و مهماناني كه اقبال زيادي در ميان دانشجويان دارند دعوت كنند. دانشگاه بايد تلاطم داشته باشد و دانشجو دوست دارد كه فضايي هيجاني را تجربه كند و اگر فضاي بدون تلاطم و آرامي بر دانشگاه حاكم باشد دانشجوها استقبالي از برنامههاي دانشگاه نميكنند.
- آگاهي از پيشرفتهاي علمي
وي درباره مطالبات رهبري از تشكلهاي دانشجويي نيز ميگويد: مقام معظم رهبري در ديداري كه با تشكلهاي دانشجويي داشتند صريحتر از ديگران درباره وظايف تشكلها صحبت كردند. يكي از مباحث مهمي كه ايشان مطرح كردند اين بود كه با هماهنگي دانشگاه، صنايع علمي كشور را به دانشجويان نشان بدهند و آنها را به پارك فناوري يا كارخانه مپنا ببرند تا دانشجويان از نزديك در جريان پيشرفتهاي علمي كشور قرار بگيرند و ببينند كه كشور با دستان جواناني مانند خود آنها به چه پيشرفتهاي علمياي دست پيدا كرده است. تشكلهاي دانشجويي بايد سرفصلهاي رهنمودهاي رهبرمعظم انقلاب را استخراج كنند و آنها را سرلوحه فعاليتهاي خود قرار دهند.