او مدعي است كه بهدليل مشكلات رواني دست به اين جنايت زده است اما نتايج يافتههاي پزشكي قانوني نشان ميدهد او مجنون نيست.عصر روز 31فروردينماه سال 94به سعيد احمدبيگي، بازپرس وقت دادسراي امور جنايي خبر رسيد مردي در خانهاش واقع در خيابان نامجو همسرش را به قتل رسانده است.
اين خبر را خود اين مرد به پليس اعلام كرده و گفته بود در خانهاش منتظر مأموران است. وقتي گروه تحقيق به محل حادثه رسيد، جسد زن جوان در گوشهاي از خانه افتاده بود. همسر وي درحاليكه خونسرد بهنظر ميرسيد اعتراف كرد كه بهدليل اختلاف با همسرش وي را خفه كرده است. او گفت: با همسرم از مدتي قبل دچار اختلاف بودم و ناگهان نفهميدم چطور شد كه با روسري او را خفه كردم.
بهدنبال اظهارات متهم پرونده او با صدور كيفرخواست به شعبه دوم دادگاه كيفري يك استان تهران فرستاده شد. در جلسه محاكمه كه صبح ديروز به رياست قاضي محسن زاليبوئيني و با حضور قاضي اسلامي برگزار شد ابتدا نماينده دادستان به قرائت كيفرخواست پرداخت و در ادامه پدر مقتول گفت خواستهاش قصاص داماد سابقش است.
در ادامه متهم كه پيش از اين يك مرتبه به اتهام حمل موادمخدر به زندان افتاده بود در جايگاه ايستاد و در دفاع از خودش گفت: من 4سال قبل با همسرم ازدواج كردم. ما يكسال زير يك سقف زندگي كرديم اما چون با هم اختلاف داشتيم من خانه را ترك كردم و به شهرستان رفتم. در 2سالي كه آنجا بودم، دچار بيماري رواني شدم و چندبار در بيمارستان بستري شدم؛
حتي چند بار هم بهدليل مشكلاتم دست بهخودكشي زدم تا اينكه يكسال قبل از حادثه به تهران آمدم و در يك قنادي كه در نزديكي خانه همسرم بود، شروع بهكار كردم. من گاهي به او سر ميزدم و شب حادثه هم وقتي به خانه رفتم او از من پذيرايي كرد. ما استراحت كرديم تا اينكه عصر روز بعد بر سر اختلافات گذشته شروع به صحبت كرديم اما نفهميدم چطور شد كه ناگهان به جان همسرم افتادم و او را خفه كردم.
سپس يك نخ سيگار كشيدم و وقتي آرام شدم با پليس تماس گرفتم و همهچيز را گفتم. اظهارات متهم درباره مشكلات روانياش در حالي است كه تاكنون 3بار توسط متخصصان پزشكي قانوني معاينه شده اما هر بار آنها اعلام كردهاند به شواهدي مبني بر اختلال رواني و جنون وي هنگام وقوع جنايت دست نيافتهاند.
متهم در ادامه جلسه گفت: از اول، ازدواج ما اشتباه بود. همسرم ميگفت كه سطح زندگي ما با يكديگر متفاوت است. از اين گذشته او هر اتفاقي كه در خانه ميافتاد براي نزديكانش تعريف ميكرد و من از اين موضوع ناراحت بودم. با اين حال نبايد دست به چنين كاري ميزدم و پشيمانم. حالا هم براي اجراي حكم قصاص آمادهام.در پايان اين جلسه هيأت قضايي براي تصميمگيري در اينباره وارد شور شدند.