حتي «سه قطره» از خوني كه آن روز روي زمين ريخت كافي بود تا نام آن سه يار دبستاني به قيام و انقلاب مردم ايران آنقدر محكم گره بخورد كه تا هميشه سند افتخار دانشجو و دانشگاه باشند. وقتي سنگفرشهاي دانشگاه تهران خون آن 3 شهيد را فراموش نميكنند، سنگدل خواهيم بود اگر يادشان را در «بزرگداشتهاي تقويمي» خلاصه كنيم. شهادت پايان زندگي شريعت رضوي و دوستانش نبود. بعدها هزار هزار قندچي و بزرگنيا به جاي مداد، تفنگ بهدست گرفتند و جبهه برايشان دانشگاه شد.
خط سرخ شهادت در دانشگاه و جامعه دانشگاهي با دانشمندان هستهاي امتداد پيدا كرد و همين حالا كمنيستند دانشجوياني كه درسشان را جايي ديگر بهعنوان مدافع حرم پس ميدهند. در همه اين سالها عدالتخواهي، ايستادگي و استكبارستيزي مفاهيم مشترك و عزت و سربلندي ثمره مشترك جنبشهاي دانشگاهي بوده است. از سربلندي و بلنداقبالي بنده است كه در سالهاي دانشگاه افتخار فعاليت در جنبشهاي دانشجويي را داشتهام و حالا در روزي كه با نام دانشجو مزين شده، ميخواهم طرح نگراني كوچكي از دغدغهاي بزرگ بكنم. اين روزها برخي دانشگاهها ميزبان برنامههاي بودهاند كه نسبتي با اصالت تاريخي و انقلابي اين روز ندارند و بيشتر به جُنگ شادي و برنامه تفريحي ميمانند تا برنامههايي در شأن جايگاه دانشگاه. به برادران و خواهران دانشجوي خودم يادآوري ميكنم و به مسئولان وزارت علوم تذكر ميدهم كه خونبهاي شهداي دانشجو را از ياد نبرند.
دانشگاه بايد آنطور كه مقام معظم رهبري بارها يادآوري كردهاند پايگاه پررونق كرسيهاي آزادانديشي باشد. انتشار گزارشهاي رفع تكليفگونه، پاسخ شايستهاي به مطالبه رهبر انقلاب نيست و بايد حركت واقعي به سمت كرسيهاي آزادانديشي داشت. دانشجوي امروز نه بايد سرگرم برنامههاي مبتذل و دور از شأن دانشگاه شود و نه اسير تحركات بيهوده جريانهاي سياسي. بهترين كلاس و عاليترين فرصت براي تداوم پرسشگري و مطالبهورزي دانشجويي همين كرسيهاي آزادانديشي است. اجازه بدهيد براي حسن ختام، اين جمله رهبر انقلاب را با هم مرور كنيم كه فرمودند: «فكر كنيد، بگوييد، بنويسيد، در مجامعِ خودتان منعكس كنيد، آن كرسيهاي آزادانديشي را كه من 100بار - با كم و زيادش- تأكيد كردهام راه بيندازيد...»