-مامان، چرا کلاغها قار قار میکنند نه جیک جیک؟
- بابا، پشهها دندون دارند؟
- مامان، اگه آب پرتقال رو گرم کنیم، مزهاش عوض میشه؟
- بابا، ماشین چطوری روی چرخهاش راه میره؟
همه والدین از بعد از 3 یا 4 سالگی کودکانشان با چنین سؤالاتی روبهرو میشوند اما متاسفانه این ذهن فعال، پر سؤال و کنجکاو بعد از مدتی تبدیل به ذهنی منفعل، پذیرا و خالی از سؤال میشود.
البته این را هر پدر و مادری میداند که سروکار داشتن با ذهنی منفعل بسیار آسانتر از ذهنی فعال است؛ شاید به همین دلیل هم ناخودآگاه بچهها را به آن سمت هدایت میکنیم.
شاید اگر بدانید که یک ذهن کنجکاو و فعال منشأ خلاقیت است و ذهنی خلاق در حل مسائل و مشکلات بسیار کارآمدتر است، انرژی لازم را برای شروع برخی فعالیتها پیدا کنید؛ فعالیتهایی که هدف از آنها بال و پر دادن به کنجکاوی کودکتان است.
اولین نکته در مواجهه با سؤالات کودکان، این است که به آنها گوش دهیم. البته منظور شنیدن نیست بلکه لازم است با تمام وجود به سؤال گوش دهید؛ انگار که قرار است از آنچه کودکتان میگوید، از شما امتحان بگیرند.
بعد از گوشدادن به سؤال، اگر متوجه نشدید حتما از او سؤالاتی بپرسید تا توضیح بیشتری دهد و البته فراموش نکنید که حتما در مورد سؤال با او صحبت کنید.
گاهی اوقات کودکان به دلایل گوناگونی ممکن است خیلی کم سؤال بپرسند یا اصلاً سؤالی درمورد محیط اطرافشان نکنند؛ برای حل این موضوع میتوانید از راههای زیر استفاده کنید:
وجود یک موجود زنده منبع بسیار خوبی برای سؤال است. البته منظور، صرفا پرندگان یا حیوانات پر دردسری مثل خرگوش، گربه یا سنجاب نیست؛ موجودات زنده طیف وسیعی را شامــل میشوند؛ مثلا یک دانــه لــوبیا که در گلدان سبز شده است یا حیواناتی که نگهداری از آنها آسانتر است مثل ماهی.
حتی در صورتی که امکان نگهداری دائم از موجود زنده ای را به هیچ وجه ندارید، میتوانید برای چند ساعت میزبان حیوان کوچکی در خانه باشید؛ مثلا برای چند ساعت کفشدوزک یا کرمی را در یک شیشه نگهداری کنید یا حتی از گلدان همسایه - زمانی که به سفر رفته - برای چند روز در خانه نگهداری کنید.
وجود یک حیوان میتواند سؤالات زیادی را در ذهن کودکتان ایجاد کند. البته شما هم میتوانید به عنوان شروع کننده، سؤالاتی را با او در میان بگذارید؛ به عنوان مثال: این حیوان کجا زندگی میکند؟ چه میخورد؟ شبها چطور میخوابد؟
یا در مورد گیاهان سؤالاتی از قبیل: چرا برگ گیاهان سبز است؟ آیا گیاهان هم حرکت دارند؟ یا اگر به گیاه نور نرسد، چه اتفاقی برای او میافتد؟
توجه داشته باشید در صورتی که کودک شما بیش از 5 سال دارد، مسئولیت نگهداری از یک موجود زنده را میتوانید بر عهدهاش بگذارید.
این کار علاوه بر اینکه او را با زندگی آن موجود آشناتر میکند، میتواند روش بسیار خوبی برای آموزش احساس مسئولیت باشد؛ البته به شرط آنکه واقعا تمام مسئولیتهای مربوطه را خودش انجام دهد.
آشپزی با سؤال اضافه
بسیاری از مادران شاغل، وقتی صحبت از انجام فعالیتهای مشترک میشود، احساس گناه است که به سراغشان میآید؛ چرا که زمانی که به خانه میرسند نه وقت انجام چنین کارهایی را دارند و نه انرژی و توان آنرا.
اما خب، راههای سادهتر که وقت کمتری هم بگیرند، وجود دارد؛ به عنوان مثال، یکی از فعالیتهایی که هیچ مادر شاغل یا غیرشاغلی نمیتواند از انجام آن به صورت کامل طفره رود، آشپزی است. بالاخره برای یک بار در هفته هم که شده، باید سراغی از آشپزخانه گرفت. مطمئنا این فرصت یکی از بهترین فرصتها برای انجام فعالیتهایی مشترک و جالب است.
خود غذا درست کردن نکات بسیار جالبی دارد، نکاتی که شاید تا به حال خودتان هم به آنها فکر نکرده باشید و همیشه به عنوان حادثهای طبیعی به آن نگاه کردهاید. به عنوان مثال آیا تا به حال فکر کردهاید که چرا ذرت وقتی گرما میبیند باز میشود؟
یا اینکه چگونه ماست درست میشود؟ اگر خواننده شمارههای قبلی مجله بوده باشید با بعضی از این نکات آشنا شدهاید. در آشپزخانه موادی وجود دارند که ترکیب آنها با یکدیگر میتواند تجربه جالبی برای کودکتان و حتی خودتان باشد.
مثلا با اضافهکردن کمی سرکه به شیر در حال جوش میتوانید به سادهترین شکل پنیر درست کنید یا اصلا آیا تا به حال به جوش شیرین، سرکه اضافه کردهاید؟ اگر نکردهاید حتما این آزمایش ساده را انجام دهید؛ نتیجه میتواند برای شما هم سؤال ایجاد کند.
از طبیعت بیاموز
با تغییر هر فصل، اتفاقاتی در طبیعت میافتد که میتواند ذهن بسیاری از افراد را به خود جلب کند.
البته حضور در طبیعت برای کودکان بسیار مفید است چون میتواند محرک خوبی برای طرح سؤالات باشد؛ چراکه هنوز کودکان طبیعت فصل گذشته را فراموش نکردهاند و در نتیجه امکان مقایسه بین دو فصل را راحتتر دارند.
البته میتوانید برای درک بهتر این تغییرات برخی فعالیتها را نیز برنامهریزی کنید؛ مثلا قراردادن ظرفی در هوای باز در یک روز بارانی برای اندازهگیری میزان بارش باران یا چشیدن طعم آب باران، حباب بازی در هوای آزاد برای توجه بیشتر به جهت باد یا ساختن فرفره و بردن در هوای آزاد برای تشخیص جهت باد و...
جدیترین موضوع دنیا
سؤالات بچهها گاهی اوقات ممکن است به نظر مسخره، بیمعنی یا بدون منطق باشند اما به هیچ عنوان نه به سؤال بخندید، نه مسخره کنید و نه آن را بی ارزش به حساب آورید.
البته این کار کمی سخت است و حتی گاهی اوقات نیاز به خویشتنداری شما دارد. توجه داشته باشید که واکنشهایی از این دست، در کوتاهمدت باعث میشود که کودکتان سؤالاتش را با شما در میان نگذارد و در طولانیمدت و در صورت تکرار، علاوه بر اینکه ذهن او تمایل کمتری به طرح سؤال پیدا میکند، اعتمادبهنفس او نیز آسیب میبیند.
گاهی اوقات کودک شما ممکن است سؤالاتی بپرسد که شما جوابش را نمیدانید؛ لطفا در عوض نشنیدهگرفتن سؤال، جواب سر بالادادن یا بدتر از همه، پاسخ اشتباهدادن، خیلی راحت بگویید«نمیدانم» و البته بعد از آن، این سؤال را تبدیل به یک برنامه تحقیقی کوچک بکنید؛ به عنوان مثال سؤال را در دفترچه کوچکی یادداشت کنید و بعد همراه او به کتابخانه رفته و در رابطه با سؤال، کتابهایی پیدا کنید یا در اینترنت در مورد موضوع جستوجو کنید، یا اینکه از کسی که در آن مورد اطلاعاتی دارد، پرس و جو کنید اما توجه داشته باشید که در تمام طول این فرایند، کودکتان نیز همراه شما باشد تا بتواند در مورد این اطلاعات اظهارنظر کند.
دردسر آموزنده
زمانی که کودک شما سرما میخورد یا هر بیماری دیگری به سراغش میآید، چه کار میکنید؟ قطعا این موقعیت باعث خوشحالی هیچ مادری نمیشود و همه مادران با نوعی بدبینی و ناراحتی به آن نگاه میکنند؛ چرا که جز دردسر چیزی نمیبینند.
اما بیایید این بار که کودکتان سرما خورد، از زاویهای دیگر به مسئله نگاه کنید.
آیا میدانید چه عواملی باعث سرماخوردگی میشوند؟ چرا سرماخوردگی با آبریزش بینی، چشمها و تب همراه است؟ یا اگر کودکتان آبلهمرغان گرفته، آیا میدانید چه عاملی باعث زدن دانهها میشود؟ مایع درون این دانهها چیست؟ آیا کندن آنها واقعا باعث افزایش دانهها میشود؟ چرا با یک بار آبله مرغان گرفتن، دیگر افرادبه آن مبتلا نمیشوند؟ و...
حتی وضعیتی دردسرساز مثل یک بیماری، موقعیتی بسیار مناسب برای طرح سؤالاتی جدید و جالب است.
البته قطعا برای دادن جواب درست، لازم است اطلاعات خودتان را نیز افزایش دهید.
به گفته یکی از متخصصان تربیت کودکان،«هر زمان والدین از من میپرسند که چه کار کنیم تا کودکان ما به محیط اطراف خود توجه کنند و در پی کشف مسائل
بر آیند، همیشه یک پاسخ میدهم: کودکان شما همه این ویژگیها را دارند؛ شما کافی است سعی کنید از آنها این ویژگیها را نگیرید».