اين دوگانگي اين روزها بيشتر از هر جاي ديگر در خود اين كشورها بروز كرده است. جديدترين نمونه آن اتفاقي است كه طي 2روز گذشته در لندن روي داد. نخستوزير انگليس در اقدامي كمسابقه در نشست سران كشورهاي عرب حاشيه خليجفارس سخنراني ميكرد و از آگاه بودن به خطر تهديد ايران بهعنوان قدرتي تهاجمي در منطقه با ذكر مثال ميگفت كه رسانههاي انگليسي سخنان وزيرخارجه اين كشور را در تضاد با اين موضع نخستوزير منتشر كردند.
بوريس جانسون وزيرخارجه همحزبي خانم نخستوزير هفته گذشته با اشاره مستقيم به عربستان گفتهبود، آنچه در خاورميانه ميگذرد يك مقصر ندارد و جنگ نيابتي است. دفتر نخستوزير بيانيهاي منتشر كرد و سخنان وزيرخارجه را موضع دولت ندانست و تلويحا از او خواست در سفر به عربستان اين سخنان را تصحيح كند.
اين رويارويي، دولت انگليس را در معرض پرسشهاي زيادي قرار داده ازجمله اينكه چطور سخنان وزيرخارجه يك كشور موضع سياست خارجي آن دولت نيست؟ ماههاست كه رسانهها و گروههاي حقوق بشري و كاربران شبكههاي اجتماعي، دولت انگليس را بهخاطر حمايت از عربستان شريك جنايات جنگ يمن ميدانند.
اين انتقاد اكنون به درون حاكميت هم كشيده شده و سياستخارجي سنتي انگليس حمايت از اعراب در مقابل ايران را با ترك روبهرو كردهاست. روشن است كه انگليس براي جذب سرمايهگذاري عربها و فروش سلاح به سراغ آنها رفته و دلگرمشان كرده كه در مقابل خطر ايران از آنها مراقبت ميكند. اما ضربهاي كه به اعتبار سياست خارجي اين كشور آن هم در اين شرايط آشفته رابطه با اروپا وارد شده، چنان سنگين است كه دلارهاي نفتي سعودي هم توان جبران آن را ندارد.
در آمريكا، ديگر همپيمان سنتي سعوديها در جهان هم وضعيت چندان متفاوت نيست. رسانهها ريشه تروريسم كنوني جهان را در عربستان ميدانند و رئيس مجلس انگليس وعده بازنگري در قراردادهاي خريد تسليحاتي عربستان را داده است. نامزد شكستخورده انتخابات اخير آمريكا بهخاطر گرفتن پول از سعوديها منفور بود و رئيسجمهور جديد وعده داده كه «دوران مفتخوري متحدان سعودي» تمام ميشود.
در دهههاي گذشته عربستان هم سياستمداران شرق و غرب، هم سازمانهاي بينالمللي چون سازمان ملل و هم رسانههاي جهاني را با پول خريده بود. اكنون اما با فرارسيدن دورهاي كه هيچچيز از چشم تيزبين رصدكنندگان خبر و اطلاعات در جهان پنهان نميماند، اين دلارهاي نفتي هم قدرت خود را از دست دادهاند. حمايت از عربستان سعودي بهعنوان اصل سياست خارجي كشورهاي غربي، ديگر هزينه سنگيني در افكار عمومي اين كشورها و جهان دارد. جديدترين نمونه اين هزينه را نخستوزير انگليس با بياعتبار شدن سياست خارجي كشورش پرداخت.