همشهری آنلاین: لفظ "چای" کلمه‌ای چینی است که در چین و شمال هند این لفظ را به کار می‌برند و ما تقریباً با همان تلفظ وارد زبان فارسی کرده‌ایم.

اصل بوته چاي براي اولين بار در چين در حدود پنج هزار سال پيش، شناخته شد كه به تدريج علاوه بر خاصيت درماني، براي مصرف رنگ آميزي به‌كار مي‌رفت. چاي كه در چين به‌طور خودرو و طبيعي يافت مي‌شود بعد از مدتي به‌عنوان دم‌كرده، مفرح و باز‌آورنده سلامتي به بدن، به دربار پادشاهان و متمولين راه يافت؛ و حتي تا اواخر قرن گذشته از نوشيدني‌هاي تجملي و گران‌قيمت بوده است.

درباره تاريخ كشف چاي افسانه‌هاي زيادي گفته‌اند. از جمله مي‌گويند: «يكي از امپراتوران چين بر يكي از نزديكان خود غضب كرد و دستور داد او را از شهر بيرون كنند. آن شخص مدتي را در كوه و بيابان و در جنگل‌ها و بيشه‌ها سرگردان بود و در نتيجه، بسيار ضعيف و زردچهره شده بود. روزي درختي را ديد، از غايت گرسنگي برگ آن را غذاي خويش ساخت و در اندك مدتي علايم صحت در او ظاهر گرديد و رنگ رخساره او باز و زيبا گرديد. مخفيانه به شهر آمد و براي يكي از نزديكان امپراتور احوال خود را نقل كرد و آن شخص به عرض رسانيد. امپراتور او را احضار كرد و از ديدن صورت زيبا شده او متعجب شد و پس از جويا شدن علت آن، عده‌اي از پزشكان را مامور تحقيق در اطراف فوايد اين گياه نمود».

همچنين گفته‌اند: «روزي جمعي از اهالي ختا به شكار رفته بودند. گوشت يكي از شكارهاي خود را پخته در ظرفي ريخته و روي آن را با سرشاخه‌هاي بوته چاي پوشاندند و دو مرتبه به دنبال شكار رفتند. پس از آن كه براي خوردن غذا جمع شدند، ديدند تمام گوشتها له شده و چون اين موضوع را به اطبا گفتند، آنها پس از تحقيق و امتحان دانستند كه برگهاي چاي، در هضم غذا و زود پختن گوشت و حبوبات موثر است».

و يك افسانه هندي هم مي‌گويد: «چاي از زميني روييده كه يكي از مرتاضان هند، پلك چشمش را با قيچي چيد و به زمين انداخت. از خشم اين كه چرا روي هم آمده و او را به خواب برده است، و دوره رياضتش را براي خواب نرفتن قطع نموده است».
‍ژاپني‌ها همين مطلب را به بودا نسبت مي‌دهند.

سابقه مصرف چاي در ايران از قرن هفدهم ميلادي گزارش شده كه جهانگردان و خارجي‌ها از چايخانه‌هايي گزارش داده‌اند كه رجال و متمولين در آنجا جمع شده، چاي مي‌نوشيدند. در ضمن در همان قرن هفدهم ميلادي تاجري اصفهاني كه دامنه تجارتش تا هندوستان مي‌رسيده و اجناس اين نواجي را به اروپا مي‌برد و مي‌فروخت، براي اولين بار چاي را به اروپا برد و به‌عنوان نوشيدني مفرح جديدي، كه به لهجه جنوب هند به آن «تِه» مي‌گويند، به اروپاييان چشاند.

زراعت چاي بعد از چين، در هند و ژاپن، و از قرن نوزدهم ميلادي به تمامي نقاط مختلف و مستعد دنيا توسعه يافت. در روسيه در سال 1885 به دستور دولت وقت، پرنس ورُنتسف، در نواحي قفقاز شروع به كشت چاي كردند. ژاپن در قرن نهم، در كشورهاي آفريقايي، و عثماني در قرن نوزدهم به چاي‌‌كاري پرداختند. نهال‌هاي چاي در زميني كه خاك قرمز و مقداري آهن دارد و رطوبت زياد در هوا باشد و سرماي كمتر از منهاي ده درجه نباشد، عمل مي‌آيد كه البته وجين و تقويت خاك و هرس، همه از عوامل اصلي اين زراعت مي‌باشند.

چاي و كامليا از يك خانواده هستند، ولي گل چاي كوچكتر و سفيد است. بهترين چاي از چين بهاره، و از دو برگ و يك غنچه برگ گرفته مي‌شود. هنگامي‌كه گل چاي تمام شد، سربرگ تخمي كه به اندازه مغز فندق بزرگ و گرد پديد مي‌آيد كه آن را مي‌توان در شرايط مساعد كاشت و بوته جديدي به‌دست آورد. هر بوته چاي تا يكصدسال عمر مي‌كند.

كار كاشف‌السلطنه سبب شد تا چاي به‌عنوان يك نوشيدني ملي مصرف شود- قبلا نوشيدني‌ها در ايران عبارت بودند از: قهوه و قنداغ و انواع دم كرده‌هاي گياهي، كه هركدام به‌عنواني نوشيده مي‌شدند. چاي به‌مقدار كم وارد مي‌شد و چون گران بود در دسترس عموم نبود- و اگر درست عمل مي‌شد، اكنون ايران، كه تقريباٌ بزرگترين مصرف كننده چاي در جهان است، از ورود چاي خارجي بي‌نياز بود.

اين شعري است كه در آن زمان براي كاشف‌السلطنه سروده‌اند و روي قوطي چاي بهاره، كه به بازار عرضه مي‌شده، چاپ مي‌كرده‌اند:

غرس اين چاي كه با سعي و عمل تعيين است               كاشف‌السلطنه‌اش در خور هر تحسين است
لاهيجان روضه رضوان شده زين طرفه گياه                       خاصه اكنون كه بهار آمد و فروردين است

معمولا قوطي‌هاي چاي بسيار زيبا درست مي‌شده و اكثرا از چوب بوده است كه جنس چيني آن، لاك چيني و نقاشي داشت و جنس هندي آن، منبت كاري رنگين بود. وزن آن را هم به اصطلاح روسي «گيروانكه» مي‌گفته‌اند كه معادل 409.5 گرم است و كوچك‌ترين قوطي چاي يك گيروانكه بود.

  • با استفاده از منابع موجود در موزه كاشف‌السلطنه