به گزارش ایسنا، ناصر تقوایی پس از اکران فیلمش در سینماتک موزهی هنرهای معاصر، با بیان اینکه خودم هم بعد از مدتها که این فیلم را دیدم از ساخت آن خوشم آمد، اظهار کرد: نه به این دلیل که خودم آن را ساختهام؛ طبیعتاً از بعضی فیلمهایی که آن سالها ساخته شده بیشتر خوشم میآید چون همین فیلمها سینمای ملی ما را شکل دادند و امروز تولیدات سینمایی ما از نظر جهانی جایگاه خوبی دارند و امثال اصغر فرهادی را داریم.
این کارگردان که پنجشنبه (دوم دیماه) در جمع اهالی فرهنگ و سینما صحبت میکرد، ضمن بیان اینکه نباید توقع داشته باشیم هرکسی که فیلم میسازد شاهکار بسازد، گفت: عشقی که ملت ما به سینما دارد باعث شده سینمایی دوگانه داشته باشیم که هم سرگرم کننده است و هم هنر سینما را به رخ میکشد. نباید انتظار داشت که از فیلمسازان دستهی دوم زیاد باشند، اما از این نظر دچار خلاء هم نیستیم.
تقوایی با بیان اینکه فیلم «صادق کُرده» یادگاری است از دوران دگرگونی سینمای ایران از «فیلمفارسی» به «فیلمِ ایرانی»، اظهار کرد: این هنر در 50 سال گذشته بسیار رشد کرده است اما گاه فکر میکنم سینمایینویسان و منتقدان ما در معرفی آن کوتاهی کردهاند. خوب یا بد، حالا سینمای ما صاحب مهرِ ایرانی بودن شده است و قطعاً آثار بهتر به خارج از مرزها نیز صادر میشود. در این سالها که از سینما دور بودهام میدیدم که فستیوالی در جهان نیست که دنبال فیلم ایرانی نباشد.
کارگردان «ناخدا خورشید» دربارهی سینمای ملی و امکان حضور آن در عرصههای جهانی نیز گفت: برخی فیلمها منتسب به فرهنگ یک ملت است که ما در ایران به آن میگفتیم فیلمفارسی اما برخی فیلمها هم زبان جهانی دارند. وقتی هنری اینقدر در مجامع رسمی و بین متفکران و منتقدان جایگاه دارد چرا نمیتوانیم بازارهای جهانی را به دست بیاوریم؟ این وزارتخانههای عریضوطویل پس چه کار میکنند؟ این راه را آنها باید با مراودات فرهنگی خود باز کنند.
این سینماگر با اشاره به اینکه زمانی سینمای ما در تصرف فیلمهای هالیوودی و هندی بود، گفت: آن فیلمها هم طرفداران خود را هم داشت چون جای فیلمفارسی را پر میکرد؛ آن زمان ما نمیتوانستیم فیلمهای خوب بسازیم اما بعد هم هیچگاه اقدام به صادر کردن فیلمهای خودمان نکردیم. وزارتخانهها فقط به چند فستیوال مهم نظر دارند و به بازارهای جهانی توجه نمیکنند. ما باید به این هنر ملی که کمکم جای شعر ایرانی را از -نظر گسترهی علاقهمندان و فعالان- گرفته است احترام بگذاریم. تعداد فیلمسازان ما روز به روز رشد کرده ولی ما به کدام بازارهای جهان دست پیدا کردهایم؟
تقوایی ادامه داد: اگر در سال تنها دو سه فیلم از ایران در مجامع بینالمللی مطرح میشود، به این علت است که بیشتر از این نمیسازیم. فیلمسازان دههی 40 و 50 مانند علی حاتمی، داریوش مهرجویی و مسعود کیمیایی در نسل ما در رشد سینمای ملی نسل مؤثری بود و امیدوارم فیلمسازان جوان ما این بخش را فراموش نکنند چو باعث ارتباط آنان با مخاطب فرهیخته میشود.
کارگردان فیلم «آرامش در حضور دیگران» در خصوص کمکاری خودش در طول چند دهه فعالیت و همچنین تلاش فیلمسازان برای حضور در فستیوالهای مختلف، گفت: فیلمساختن مسابقهدادن نیست؛ متأسفانه این فستیوالها فیلمسازی را شبیه مسابقه اسبدوانی کرده که اسب میدود اما به سوارش جایزه میدهند! البته این فستیوالها هم برای معرفی آثاری که چیزی به سینما اضافه میکنند و تازگی دارند لازم است.
او در ادامه با بیان اینکه معیارش برای ارزیابی رشد سینما مقایسهی آن با شعر فارسی است، گفت: در سالهای اخیر سینمای ما مانند دورهای از شعرمان رشد زیادی کرده و همچنان که نیما یوشیج شعر ایران را متحول کرد، سینمای ما هم به تحول تازهای احتیاج دارد؛ گرچه گاهی در بخشهایی درخششهایی دیده میشود اما ادامهدار نیست.
وی دربارهی استقبال مخاطبان از آثار غیرتجاری سینما نیز گفت: در گذشته ممکن بود فقط فیلمهای سطح پایین پرفروش شوند اما الان چند دهه است که فیلمهای خوب هم پرفروش میشوند و فیلمهای بد از سینمای ما کنار رفته است. این سینما را کسی نمیتواند ساقط کند چون توانایی رشد پیدا کرده و تقلید هم در آن به شدت کاهش پیدا کرده است. گرچه شاید فیلمهای حیرتانگیز کم باشند اما وقتی تماشاگر از سالن بیرون میآید اغلب راضی است.
ناصر تقوایی با تأکید بر لزوم واردشدن به بازارهای جهانی فیلم گفت: جای تعجب است که چرا نمیتوانیم به این بازارها دست پیدا کنیم؛ شاید به این دلیل باشد که اقتصاد آن را درک نمیکنیم. ما فراموش کردهایم که سینما یک امر فرهنگی است و فرهنگ مرزی نمیشناسد؛ دور خودمان دیواری کشیدهایم و در همان محدوده کار میکنیم.
این کارگردان سینما که بعد از ساخت «کاغذ بیخط» موفق به ساخت فیلم دیگری نشده است، درخصوص اکران فیلم دومش پس از گذشت 44 سال از ساخت آن، گفت: هر وقت در این محافل شرکت میکنم یاد فرخ غفاری میافتم که کانون فیلم را بنیان نهاد و در همین سالنها بهترین فیلمهای دنیا را برای ما به نمایش میگذاشت. گرچه در سالهای گذشته این محافل کم رونق شده بود اما خوشحالم که دوباره رونق گرفته است. ما سینما را در فرنگ یاد نگرفتیم، بلکه در همین سینماها و سالنها یاد گرفتیم؛ این سالنها کلاس درس من بود.
او در پایان سخنانش با اشاره به اکران محدود فیلمهای هنری نیز گفت: اگر یک فیلم خوب بسازیم یکباره دو میلیون نفر به دیدن آن میآیند و نمیفهمیم از کجا آمدند! اما متأسفانه با فیلمهای بد دوباره آنها را فراری میدهیم. فیلمهای خوب را اکران نمیکنیم چون میگوییم مخاطب آن را نمیفهمد. از طرفی فیلم خوب را باید در سالنهای خوب تماشا کرد. سینمای ما دیگر به سالنهای عهد بوق نیاز ندارد؛ من از زرق و برق حرف نمیزنم، از تکنولوژی حرف میزنم که متأسفانه در آن عقبیم.
سعید راد نیز که در فیلم «صادق کرده» نقش اصلی را ایفا کرده است، در سخنان کوتاهی با اشاره به مهاجرت طولانیمدتش و بازگشت دوبارهاش به ایران، گفت: من در زندگیام بغض نکرده بودم اما زمانی که بعد از 20 سال به ایران برگشتم قرار شد در فیلم «رومی و زنگی» ناصر تقوایی بازی کنم و آن فیلم نیمهتمام ماند، بغض کردم و آن بغض را نگه داشتم تا شاید دوباره جلوی دوربین این کارگردان بروم.
بازیگر فیلم «تنگنا» همچنین با بیان اینکه خیلی خوششانس بودم که جلوی دوربین تقوایی و بعد هم شاگردان او رفتم، دربارهی این فیلمساز گفت: صحبت از او کار دشواری است. در این جلسه هم که پنج دقیقه کنار او نشستم باز هم از او آموختم. تقوایی مدرس سینما نیست بلکه روح معرفت و عشق را به سینمای ایران اهدا کرده و شاگردانش همواره افتخار میکنند که روزی جایی بودهاند که او آنجا بوده است.
در این مراسم همچنین عباس گنجوی که تدوین تمامی آثار ناصر تقوایی را انجام داده است، گفت: به عنوان کسی که 50 سال با ناصر تقوایی نشست و برخاست کرده و حدود 30 سال روز و شب را با او گذرانده است میگویم در تمامی این سالها او در حال پالایش کردن خود و کارهایش بوده است.
گنجوی با بیان اینکه چرا ما باید فقط فیلمهایی را ببینیم که حاکمیت به ما میگوید، اظهار کرد: یکی از بانیان این محفل اسم «هنر و تجربه» را بر خود دارد؛ آیا ما با جلوگیری از کار کردن ناصر تقوایی، جلوی تجربههای جدید و انتقال این تجربهها را نگرفتهایم؟ ما هنرمند مملکت را بیرون میکنیم بعد به او میگوییم فراری! کجای دنیا اینطور است؟
این سینماگر افزود: تقوایی هیچوقت غم نان نداشته است؛ هرچند این روزها نانی نیست که غمی داشته باشد! اما چرا فیلم نمیسازد؟ چون نمیخواهد پالایشش را از دست بدهد و فیلمهایی بسازد که خودش آنها را دوست نداشته باشد. نمیدانم کارهایی از قبیل برگزاری اینگونه محافل دردی را دوا میکند یا نه، اما من که امیدی ندارم.
در این مراسم که با همکاری گروه سینمایی هنر و تجربه و سینماتک موزهی هنرهای معاصر تهران برگزار شده بود، نسخهی متعلق به فیلمخانهی ملی ایران از این فیلم با کیفیت بسیار خوبی نمایش داده شد. ورود عموم علاقهمندان به مراسم نیز آزاد و رایگان بود و همین امر نیز سبب شده بود که در سالن نمایش فیلم جای سوزن انداختن نباشد و عده ی زیادی از تماشاگران از ابتدا تا پایان مراسم و حین نمایش فیلم ایستاده و با سرک کشیدن از لابلای جمعیت دومین ساختهی سینمایی ناصر تقوایی را تماشا کردند.