طي ۱۰ سال اخير مشكلاتي در بانكها پيش آمد كه ازجمله آنها ميتوان به فعاليتهايي اشاره كرد كه چندان در راستاي وظايف بانكها نبود. مديريتهاي دولتي و شبهدولتي، اعطاي اعتباراتي كه با رعايت ضوابط و مقررات قانوني صورت نگرفت و تسهيلات تكليفي كه برعهده بانكها گذاشته شد، مجموعه اين عوامل در بانكها شرايطي را ايجاد كرد كه آنها در ۱۰سال گذشته تصميماتي اتخاذ كنند كه امروز شاهد شرايط فعلي باشيم. بهنوعي پنهان كردن بحرانهاي درونبانكي بابت حفظ ظاهر باعث شد اين موضوعات در سالهاي گذشته در خفا بماند. در زمان باز شدن نمادهاي بانكي، بايد تمهيداتي درنظر گرفته شود كه آثار خيلي سنگيني را روي بازار سرمايه و عامه سهامداران نداشته باشد. ممكن است بسته بودن نمادها به سهامداران آن ضرر برساند، اما اين موضوع سودي هم براي خود بانكها ندارد، از طرفي بازگشايي شتابزده آنها ميتواند تبعات سنگيني داشته باشد در نتيجه بهتر است با رعايت جوانب خاصي اين موضوع صورت پذيرد.
اگر در بازگشايي اين نمادها 2عامل مهم درنظر گرفته شود كمك زيادي انجام ميپذيرد؛ اول اينكه بايد بهنوعي سهامداران عمده را دعوت كرد تا در اين موضوع حمايتهاي لازم را به عمل بياورند و ديگر اينكه قبل از بازگشايي نماد بانكها بايد خبرهاي مثبتي از بازگشايي آنها بيرون بيايد. از آنجا كه بزرگترين بدهكار بانكها خود دولت است، دولت ميتواند همانطور كه بدهيهايش را به پيمانكاران ميپردازد بهنحوي بدهيهايش به بانكها را هم بپردازد. البته اين پرداخت بدهي ميتواند به شكل نقد نباشد مثلا دولت ميتواند اين بدهيها را بهصورت مدتدار يا با انتشار اسناد خزانه بپردازد تا نظام بانكي خاطرجمع شود كه اين وجوه قابل توجه، برگشتپذير هستند.
خبر ديگري كه ميتواند براي بانكها مثبت باشد و آنها را از جو بحران خارج كند تا در زمان گشايش نماد آنها شرايط بحرانيتر نشود، اين است كه خبرهايي از گشايشها در رابطه با همكاري با مؤسسات مالي و بينالمللي و بانكهاي بزرگ دنيا بيرون بيايد، اين موضوع ميتواند روي فعاليتهاي عملكردي بانكها تأثير مثبت بگذارد. اگر اين دو موضوع انجام شود حتي ميتواند منجر به اين شود كه براي سال بعد EPS بالاتري براي آنها پيشبيني شود. در كنار اين موضوع حمايتهايي كه سهامداران عمده بايد انجام دهند جلوي خيلي از تبعات و مشكلات كه امكان دارد پيش آيد را ميگيرد.