همشهری آنلاین: در دهه‌های اخیر، به‌طور چشمگیری تقاضا برای تحصیلات تکمیلی در رشته‌های مرتبط با علوم و مهندسی آب و محیط‌زیست در ایران افزایش پیدا کرده است.

اگرچه، آموزش و تربیت این تعداد از متخصصان آب می‌تواند ظرفیت‌های بی‌شماری را در راستای مدیریت بحران‌های موجود و پیش رو برای کشور ایجاد کند، اما از سوی دیگر توجه به همخوانی برنامه‌های آموزشی تحصیلات تکمیلی این رشته‌ها با روش‌های تقویت‌کننده نوآوری، همکاری‌های بین رشته‌ای و اصول مدیریت پایدار و یکپارچه را بسیار ضروری می‌نماید.

در دهه‌های اخیر، کشورهای جهان عمدتاً به‌ دلیل رشد جمعیت، برداشت بی‌رویه، حکمرانی‌های سنتی و ناپیوسته، مدیریت ناپایدار و تغییرات آب‌و‌هوایی با چالش‌های بزرگ و فزاینده‌ای در زمینه منابع آبی و طبیعی روبه‌رو شده‌اند. اگرچه در قرن اخیر اکثر کشورها به‌ صورت فراگیر و شدیدتری در معرض این چالش‌ها قرارگرفته‌اند، اما شدت آن‌ها در برخی مناطق ازجمله خاورمیانه و شمال افریقا رو به وخامت گذاشته است. از سوی دیگر، نمایان شدن تبعات اجتماعی، اقتصادی، بهداشتی و سیاسی این مشکلات در سال‌های اخیر سبب آن شده است که جوامع علمی، محلی و دولت‌ها بیش‌از‌پیش به‌ دنبال ابزارهایی برای مقابله با این چالش‌ها و تمهید سیاست‌های سازگاری با آن‌ها باشند. خشکسالی‌های پی‌در‌پی، مناقشات ملی و بین‌المللی بر سر منابع آبی مشترک، خشک شدن و نابودی بدنه‌های آبی مانند دریاچه‌ها و تالاب‌ها، کاهش کمی و کیفی، عدم دسترسی به آب آشامیدنی سالم و بهداشتی، همگی از شواهد فراگیر شدن بحران آب و ضرورت ایجاد ظرفیت‌های همه‌جانبه در جهت مقابله با آن است.

گزارش سال 2015 سازمان‌ملل‌متحد در زمینه توسعه‌ی جهانی آب نیز علل فوق را از مهم‌ترین دلایل بروز بحران آب در جهان برشمرده است. بر طبق این گزارش، پیش‌بینی‌ها نشان می‌دهد که در صورت تداوم سیاست‌های موجود، منابع آب جهان تا سال 2030 تا 40درصد کاهش پیدا خواهد کرد و این در‌حالی‌است که انتظار می‌رود تا سال 2050 تقاضا برای آب نیز با رشد 55درصدی مواجه شود.

پیش‌بینی‌ها همچنین نشان داده است که جمعیت کره زمین از حدود 7 میلیارد در حال حاضر می‌تواند تا 5/9 میلیارد در سال افزایش یابد. در کنار این عوامل، تغییرات آب‌وهوایی و گرمایش جهانی نیز می‌تواند تبعات گسترده‌ای ازجمله تغییر در توزیع مکانی و زمانی بارش‌ها و افزایش وقایع حدّی آب‌و‌هوایی مانند سیل و خشکسالی را به‌ همراه آورد. از سوی دیگر، بر طبق گزارش یونسکو در سال 2015 بیش از 748 میلیون نفر در جهان به منابع آبی زیرزمینی وابسته‌اند، منابعی که با برداشت‌های بی‌رویه با شتاب فزاینده‌ای در حال کاهش است.

  • چالش‌ها آبی ایران

ایران به‌عنوان یکی از کشورهای وسیع و پرجمعیت خاورمیانه از بحران آب در امان نخواهد بود و به‌دلیل داشتن اقلیم خشک و نیمه‌خشک و توزیع نامتوازن نزولات جوّی و جمعیت می‌تواند بسیار شدیدتر از برخی مناطق دچار این بحران‌ها شود. بر طبق تحقیقات انجام‌شده 65درصد از سطح کشور دارای اقلیم خشک، 20درصد آن نیمه‌خشک و مابقی آن آب‌و‌هوایی مرطوب و نیمه‌مرطوب دارد.

چالش‌های آبی ایران نیز در‌حال‌حاضر بر کم‌تر کسی پوشیده است. از جمله این چالش‌ها می‌توان به خشک شدن دریاچه‌ها، تالاب‌ها و رودخانه‌ها، افت سطح آب‌های زیرزمینی، فرونشست زمین و بیابان‌زایی اشاره کرد.

تمامی این مشکلات در مقیاس ملی و بین‌المللی، نشان از ابعاد گسترده و پیچیده مدیریت منابع طبیعی است که خود اتخاذ سیاست‌های مدیریتی یکپارچه و ظرفیت‌سازی در جهت مقابله با این بحران‌ها را بیش‌‌از‌‌پیش برای کشورها ضروری می‌سازد. از زمان تصویب اصول مدیریت ‌پیوسته منابع آب در کنفرانس 1992 در دوبلین و تحقیقاتی که بر مبنای آن انجام گرفته است، بیشتر اساتید علوم آب به اهمیت شناخت و تمرکز هرچه بیشتر بر تغییرات سازمانی و آموزشی نسبت به توسعه و پیشرفت فنی، در جهت نیل به اهداف توسعه پایدار تأکید کرده‌اند. به‌علاوه، اهمیت ظرفیت‌سازی به‌منظور پرکردن شکاف بین آموزش، پژوهش و صنعت بیش‌از‌پیش نمایان شده است.

ظرفیت‌سازی سازمانی و آموزشی در علوم آب و محیط‌زیست می‌تواند نقشی بسیار مفید و کارآمد در جهت تحقق اهداف توسعه پایدار ایفا کند. آموزش می‌تواند نقش مهمی در شکل‌گیری فرایندی ضروری برای افزایش ظرفیت متخصصان آب و محیط‌زیست داشته باشد و به آن‌ها کمک کند تا:

- بیش‌از‌پیش به اهمیت نوآوری و خلاقیت در تغییر روندهای موجود آشنا شوند.
- تکمیل‌کننده روند نوآوری و تغییری باشند که مانع از ایجاد مشکلات جانبی شود.
- به ‌منظور طراحی، حل مسئله و تصمیم‌گیری به دیدگاهی جامع و یکپارچه دست یابند.

  • نوآوری و خلاقیت در آموزش

نوآوری و خلاقیت برای هر طراحی و مدیریت موفق امری ضروری است. در ادبیات فنی، نوآوری به شکل روندی پویا تعریف شده است؛ از «نوآوری تدریجی» تا «نوآوری بنیادی» به‌طورکلی ایجاد نوآوری نوع اول بسیار ساده‌تر از نوع دوم آن است. در اغلب موارد، اعمال نوآوری‌های تدریجی شامل تغییرات کوچکی در روند موجود انجام کارها، طراحی‌ها و اجرا می‌شود و تنها قادر است که این روندها را در همان قالب اولیه خود، بهبود بخشد. تمرکز بر این نوع نوآوری سبب دوری از خطر و ریسک در تغییر روند‌ها می‌شود. اما، نوآوری بنیادی در اصل ایجاد تغییرات بنیادی در مسیر روند‌های موجود براساس دانش جدید و به‌روز شده است. اعمال مورد اخیر در سیستم‌های مدیریتی چالش‌های بسیاری را به همراه خواهد داشت.

آینده منابع آبی و همچنین سیستم‌های اقتصادی- اجتماعی ما نیز هرگز بدون عدم قطعیت قابل پیش‌بینی نخواهد بود. بنابراین، برنامه‌های آموزشی نیز در این رشته‌ها باید به ‌شکلی طراحی شوند تا بتوانند متخصصان و تصمیم‌گیران آینده را به‌شکلی تربیت کنند که در روند‌های طراحی، اجرا و یا تصمیم‌گیری، توانایی استفاده از قدرت ریسک‌پذیری، اعمال نوآوری‌های بنیادین و تفکر خلاق در حل مشکلات را دارا باشند. بی‌شک در دنیایی که به‌سرعت در حال تغییر است، برنامه‌های آموزشی باید متخصصان و تصمیم‌گیران آب آینده را به ‌شکلی تربیت کند که آن‌ها در هر حیطه و مقامی که فعالیت می‌کنند به‌ جای آنکه از خود سؤال کنند «آیا من این کار را درست انجام می‌دهم؟» از خود بپرسند: «آیا کاری که من انجام می‌دهم درست است؟».

  • همکاری و تعامل بین‌رشته‌ای

در قرن 21 و در عصری که اکتشافات علمی و پیشرفت‌های فنی در مرز بین شاخه‌های مختلف علوم به وقوع می‌پیوندد، درصد بسیاری از برنامه‌های آموزشی در مقاطع تحصیلات تکمیلی در کشورهای درحال‌توسعه همچنان بر مبنای برنامه‌های آموزشی تک‌رشته‌ای و سنتی اجرا می‌شوند. برنامه‌های آموزش در این سیستم‌ها اغلب از ساختار واحد، پژوهش و مدرک در یک شاخه‌ی مشخص پیروی می‌کنند.

نگاهی به پراستنادترین مقالات علمی انتشاریافته در زمینه‌ی علوم و مهندسی آب در چند سال اخیر به‌خوبی نمایانگر این موضوع است که بیشترین تحقیقات کارآمد و پرکاربرد در فصل مشترک شاخه‌های چندگانه علوم و مهندسی انجام‌شده است. بنابراین، تغییر برنامه‌های درسی آموزش عالی از تمرکز بر یک رشته مشخص به ‌سمتی‌که علاوه بر عمیق بودن در شاخه تخصصی آب، بعدی محدود ولی جامع از انواع شاخه‌های مرتبط به آب را در خود جای داده باشد، بسیار با اهمیت خواهد بود. برنامه‌های آموزشی، می‌توانند به‌گونه‌ای طراحی شوند که یک فارغ‌التحصیل مهندسی آب بتواند در هنگام طراحی، تصمیم‌گیری و یا اجرا، ملاحظات اجتماعی، اقتصادی و زیست‌محیطی طرح را تا حدود زیادی در نظر بگیرد. همچنین بسیار مفید خواهد بود که دانشجویان در دوران تحصیل با متخصصان سایر رشته‌ها نیز در ارتباط باشند تا روحیه همکاری‌های بین‌رشته‌ای در آن‌ها تقویت شود. مدیران آینده آب باید بتوانند فراتر از تخصص و رشته‌ی خود فکر کنند و تصمیمات خود را برمبنای دیدگاه‌های یکپارچه و پایدار اتخاذ کنند.

با توجه به چالش‌های روزافزون منابع آبی و طبیعی و همچنین وجود ظرفیت‌های بالقوه فراوان در دانشگاه‌های کشور، ضرورت همخوانی برنامه‌های آموزشی در علوم و مهندسی آب با اصول مدیریت و توسعه پایدار، تقویت روحیه نوآوری، تفکر خلاق در حل مسائل و همکاری‌های بین‌رشته‌ای می‌تواند بیش‌ازپیش اهمیت پیدا کند. همچنین موارد زیر می‌تواند به‌عنوان پیشنهاد در زمینه‌ی بهبود کارایی برنامه‌های آموزشی علوم و مهندسی آب در نظر گرفته شود:

- همکاری اساتید و محققان رشته‌های مرتبط مانند اقتصاد، علوم اجتماعی و محیط‌زیست در طراحی دروس برنامه‌های آموزشی علوم مرتبط با آب.
- اضافه شدن دروسی از سایر رشته‌ها مانند مدیریت کسب‌و‌کار، کارآفرینی و مدیریت مالی به برنامه‌های آموزشی موجود.
- تأکید بیشتر بر ارزیابی‌ها و اثرات زیست‌محیطی پروژه‌های زیربنایی صنعت آب.
-  اضافه شدن دروس مربوط به حکمرانی آب، دیپلماسی آب و حقوق آب.
- تشویق دانشجویان به ارتباط و تعامل هرچه بیشتر با جوامع محلی و سازمان‌های مردم‌نهاد.

 

نويسندگان:

1- بهرام ثقفیان، استاد مدیریت و مهندسی منابع آب و عضو هیئت‌علمی دانشگاه علوم و تحقیقات تهران
2- بهشاد مهاجر، دانشجوی دکتری مهندسی و مدیریت منابع آب دانشگاه علوم و تحقیقات تهران

منبع: جهان سبزتر