اكنون بعد از گذشت نزديك به دو دهه و نيم، اهداف روزنامه تغييري نكرده اما جامعه هدف آن متحول شده است. اعداد زير كه به مقايسه شاخصهاي اقتصادي - اجتماعي جامعه ايران در اوايل دهه۱۳۷۰ و اواسط دهه۱۳۹۰ ميپردازد از تحولي قابل توجه و در برخي موارد شگفتآور حكايت دارد.
تيتر اول شماره اول روزنامه همشهري به ارائه لايحه 2400ميليارد توماني بودجه سال72 اشاره داشته كه مربوط به رقم پيشنهادي بودجه عمومي در آن سال است. حجم كل بودجه سال72، معادل 5هزار و 400ميليارد تومان بوده است كه اين رقم در شرايط فعلي كمتر از 2ماه يارانه نقدي كشور را پوشش ميدهد. حجم بودجه پيشنهادي براي سال96 از يك هزار هزار ميليارد تومان (يك كوادريليون تومان) عبور كرده است.
در زمان انتشار نخستين شماره روزنامه همشهري تقريبا هيچ مشترك تلفن همراهي در كشور وجود نداشت؛ درحاليكه اكنون تعداد اين مشتركان از 70ميليون نفر فراتر رفته است، تعداد شهرها بيش از دوبرابر و تعداد شهرستانها تقريبا دوبرابر شدهاند، جامعه سالخوردهتر شده، از تعداد دانشآموزان كاسته شده و در مقابل تعداد دانشجويان بيش از 10برابر شده است،
ميزان شهرنشيني از كمي بيش از نصف به بيش از 70درصد رسيده و شايد به تبع آن خانوارها كوچكتر شده است، سن ازدواج افزايش يافته و تعداد طلاق تقريبا پنجبرابر شده درحاليكه ميزان ازدواج تنها يك و نيم برابر شده است. همچنين به درآمد سرانه ايرانيها با درنظر گرفتن برابري قدرت خريد حدود 10هزار دلار در سال افزوده شده اما در كنار آن هزينههاي اسمي نيز رشد قابل توجهي يافتهاند. زماني كه نخستين شماره روزنامه همشهري منتشر شد، متوسط هزينههاي يك خانوار شهري در سال كمتر از نيمميليون تومان بود؛ درحاليكه اكنون اين هزينهها از ۲۵ميليون تومان فراتر رفته است.
بهاي مسكن نيز در اين مدت رشد قابلتوجهي داشته و شايد به همينخاطر ميزان اجارهنشيني از كمتر از ۱۵درصد به نزديك ۲۵درصد رسيده است. روزنامه همشهري در همه اين سالها براي روايت همين تحولات در كنار خوانندگان بوده؛ تحولاتي كه شايد در زندگي روزمره چندان به چشم نيايند اما نگاهي به اعداد نشان ميدهد كه برخي از آنها قابل توجه و حتي شگفتآور هستند.