چرا بايد شهروندان مجبور به زيستن در شهري با اين ميزان آلودگي و ترافيك باشند؟ خب همهمان ميدانيم كه خيليها به دليل اينكه امكان كسب درآمد و تامين زندگي را در جايي جز تهران ندارند، در اين شهر ماندهاند. در شهرستان ها چنان كه بايد كار نيست يا اگر هم هست، آنقدر پررونق نبوده و نيست. نتيجهاش مهاجرت گسترده از شهرها و روستاها به پايتخت بوده؛ موضوعي كه مربوط به امروز نيست و در طول نيمقرن رخ داده است.
حالا ما با شهري مواجهيم با ترافيك سنگين و اعصابخردكن و هوايي به شدت آلوده. در چنين شرايطي هر كس اصطلاحا دستش به دهانش رسيده، جانش را برداشته و از تهران رفته و آنها كه ماندهاند بايد شبانهروزشان را در اين هواي سربي بگذرانند. اينكه بايد فرهنگسازي كنيم تا مردم با خودروي تكسرنشين به خيابانها نيايند، درست، اما قبل از آن نبايد وضعيت وسايل نقليه عمومي را بهبود ببخشيم؟ تا حالا در ساعتهاي شلوغ سوار اتوبوس و مترو شدهايد تا ببينيد مردم با چه وضعيتي صبحها به سركار و عصرها به منزل ميروند؟ در آلودگي هواي تهران، مردم مقصر نيستند و ايراد را بايد در جاي ديگري جستوجو كرد.
مردم خودشان قرباني آلودگي هوا شدهاند و مصداقش هم افزايش آمار سكتههاي قلبي و بيماريهاي تنفسي است. واقعيت تاسفبار اينكه همهمان داريم مرگي تدريجي را در اين شهر خاكستري تجربه ميكنيم. كدام نهاد و سازمان دولتي قرار است مشكل آلودگي هواي تهران را حل كند؟ تا كي قرار است در هر دم و بازدم ذرات سرب وارد ريههايمان شود؟ جان شهروندان چقدر براي مسئولان ارزشمند است؟ آيا هنوز هم ميشود گفت تن آدمي شريف است به جان آدميت؟
- بازيگر سينما، تئاتر و تلويزيون