روز 11آذرماه سال گذشته به مأموران كلانتري 126تهرانپارس خبر رسيد كه مردي در خانه دختر همسر صيغهاياش به قتل رسيده است. همان موقع بود كه مأموران براي انجام تحقيقات راهي محل حادثه شدند. پيش از آنها امدادگران اورژانس به محل رسيده و مرگ مرد جوان را تأييد كرده بودند. عامل جنايت كسي نبود جز دختر همسر صيغهاي مقتول كه در جريان درگيري مرتكب قتل شده بود. در اين شرايط به دستور بازپرس دادسراي امور جنايي وي بازداشت شد و به قتل اعتراف كرد.
دختر 20ساله در اعترافاتش گفت: مقتول شوهر صيغهاي مادرم بود. روز حادثه مادرم براي سر زدن به من به خانهام آمده بود و شوهرش نيز به خانهام آمد اما بر سر اختلافاتي كه داشتيم با يكديگر درگير شديم و من هم در دفاع از خودم با چاقوي ميوهخوري به او ضربه زدم. با اعترافات دختر جوان پرونده وي با صدور كيفرخواست به دادگاه كيفري يك استان تهران فرستاده شد.
در نخستين جلسه محاكمه كه روز هفتم ديماه در شعبه دوم دادگاه كيفري يك برگزار شد، مادر مقتول كه پيش از اين بهعنوان ولي دم درخواست قصاص قاتل پسرش را كرده بود، گفت كه بهدليل شرايط خاص روحي كه دارد نميتواند درباره قاتل به درستي تصميم بگيرد. او گفت: من 2فرزند داشتم كه يكي از آنها به قتل رسيد و دخترم هم آنقدر غصه برادرش را خورد كه به سرطان مبتلا شد و قرار است از يك روز ديگر نخستين جلسه شيميدرماني او شروع شود. با اينكه دل خوشي از قاتل پسرم ندارم اما اگر دخترم درمان شود قاتل را ميبخشم. در اين شرايط جلسه محاكمه نيمهكاره به پايان رسيد و قرار شد در جلسه بعدي ولي دم تصميم نهايي خود را اعلام كند.
در دومين جلسه محاكمه كه روز دوشنبه در شعبه دوم به رياست قاضي محسن زالي بوئيني برگزار شد، مادر مقتول اعلام كرد كه براي سلامتي دخترش كه به سرطان مبتلاست از قصاص قاتل پسرش صرفنظر ميكند اما او بايد ديه پرداخت كند.
سپس به دستور قاضي متهم در جايگاه ايستاد و اتهام قتل عمدي به وي تفهيم شد. او در دفاع از خودش گفت: بچه بودم كه پدر و مادرم از يكديگر جدا شدند.
من چند سالي با مادرم زندگي كردم اما چون با يكديگر اختلاف داشتيم و او بار ديگر ازدواج موقت كرده بود، خانهاي اجاره كردم و بهتنهايي زندگي ميكردم. وي ادامه داد: روز حادثه وقتي مادرم به خانهام آمده بود شوهر او نيز آمد اما شروع به جر و بحث با من كرد و با هم درگير شديم و من براي دفاع از خودم با چاقو به او ضربهاي زدم. من قصد كشتن او را نداشتم و نميدانم چطور اين اتفاق افتاد.
وقتي حرفهاي دختر جوان به اينجا رسيد مادر مقتول به وي اعتراض كرد و گفت: بخاطر اين حرفهايش از بخشش صرفنظر كرده و او بايد قصاص شود. در اين دقايق دختر جوان به پاي مادر مقتول افتاد و درحاليكه اشك ميريخت از او خواست به جوانياش رحم كند و او را ببخشد.
او ادامه داد: من واقعا نميخواستم اين اتفاق بيفتد. امروز روز تولدم است و از مادر مقتول ميخواهم كه من را حلال كند. با پايان حرفهاي متهم مادر مقتول كه آرام شده بود، گفت از قصاص قاتل پسرش صرفنظر كرده است و از او ديه ميخواهد. در ادامه وكيل مدافع متهم در جايگاه ايستاد و گفت: تاكنون با كمك چند خير بخشي از ديه مقتول تهيه شده است و اميدوارم بتوانيم بهزودي باقيمانده ديه را هم فراهم كنيم تا دختر جوان بتواند زودتر از زندان نجات پيدا كند.در پايان اين جلسه قضات دادگاه براي تصميمگيري درخصوص جنبه عمومي جرم وارد شور شدند.