یادت نرود: باد با شاخه‌گلی می‌رقصید برگ‌ها دست زدند

ابر از خواب پرید

چتر یادت نرود

 

  • يك كتاب تازه

چند صفحه بیش‌تر

از کتاب قصه‌اش نمانده بود

خواستم

             بشنوم ولی

خسته بود

روی برگ آخرش به خواب رفته بود

باز هم بدون من

یک کتاب تازه را تمام كرده بود

پدربزرگ