به همين مناسبت، روزنامه همشهري براي پاسداشت اين روز، پيام معروف امام موسي صدر مرجع لبناني دنياي تشيع به دوره ششم مجلس ملي فلسطين را براي اولين بار در مطبوعات منتشر مي‌كند. اين نشست در سال 1969ميلادي در قاهره برگزار شد. امام موسي صدر اين پيام را توسط نماينده ويژه خود به جلسه ارسال كرد:
- «برادران مجاهد
درود و رحمت خداوندي كه تسليم شدن را براي بندگانش نمي‌پسندد، بر شما باد. در اين نامه قصد آن ندارم كه شما را به جهاد و فداكاري تشويق كنم، كه شما جان خود را فداي امت خويش و روح خود را وقف حق و كرامت كرده‌ايد؛ همچنان‌كه نيازي نمي‌بينم اميد به پيروزي را در دل‌هاي شما برانگيزم كه شما اميد را در شب تاريك نااميدي اين امت برافروخته‌ايد. مي‌خواهم فرصت را غنيمت بشمارم و برداشت خود را از ابعاد انقلاب‌تان و بازتاب‌هاي جهادتان براي شما بازگو كنم و تأكيد كنم كه كنفرانس ملي شما به ملت مبارز فلسطين اختصاص ندارد بلكه از اين چارچوب فراتر مي‌رود و وضع همه امت را دربرمي‌گيرد و به تاريخ و جغرافياي جهان پيوند مي‌خورد و حتي از زمين درمي‌گذرد و به آسمان مي‌رسد.
اي رزمندگان دلاور، انقلاب شما فقط انقلاب ملتي ستمديده نيست، بلكه انقلاب امت ضد گذشته نزديك و دور خود است؛ همان امتي كه خطر را حس كرد ولي در برابر آن خاموش ماند و تنبلي كرد و با ظلم همراه شد و بدين‌ترتيب، ظالم نيرومند و استوار شد و پايگاه تاريكي را در خاستگاه نور بناگذاشت. انقلاب شما انقلابي است ضد دنيايي كه صهيونيسم را نديد يا ناديده گرفت و آن را پديد آورد و پرورش داد و همواره از آن پشتيباني كرد تا بزرگ شد و ديگران را دريد و پدر و مادر خود را نيز خواهد دريد و بازمانده انسانيت موجود در جهان را بر باد خواهد داد.
رژيم اسرائيل نماد كامل اين تمدن از نظر انحصارطلبي و بهره‌كشي و تفرقه‌افكني نژادپرستانه و تعصب‌هاي ديني و ستمگري و اشغالگري و سنگدلي است.
انقلاب شما انقلابي است در برابر گمراهي فراگيري كه عقل‌ها و دل‌ها را تسخير كرده و سبب شده است كه به شكل احمقانه‌اي درباره ستمگري و قتل و آوارگي بينديشند. انقلاب شما انقلاب حق است كه همچون سپيده صادق اندك‌اندك مي‌دمد و گسترش مي‌يابد و بر تاريكي اين شب دراز فائق مي‌آيد و دنيا را سراسر نور و اميد و حركت سازنده و هوشيارانه مي‌كند.
انقلاب شما انقلاب در برابر نژادي است كه كفر ورزيد و طغيان كرد و پيامبران را به ناحق كشت و احاديث و آموزه‌هاي دروغين جعل كرد و ضد‌صدها هزار نفر از مؤمنان توطئه چيد و اديان را تحريف و حقايق را مسخ و تاريخ را تحريف كرد و به فساد و انحراف و بي‌بندوباري دامن زد.
شما اي سپاهيان دلير خداوند، با جهاد خود خدا را تسبيح مي‌گوييد و او را از صفاتي كه صهيونيسم براي خداوند مي‌پندارد، منزه مي‌داريد؛ صفاتي همچون فرق گذاشتن ميان مخلوقات، جانبداري در برخوردها، دست بسته‌بودن، پيمان‌شكني در ملكوت، به خطا رفتن در رسالت، متهم بودن پيامبران و عملي كردن وعده خود به آتش و آهن.
شما نمي‌پذيريد كه خداوند بخشنده و مهربان را به بيزار بودن و دشمني داشتن با اكثريت مخلوقاتش وصف كنند. شما دستور حضرت مسيح را اجرا مي‌كنيد كه فرمود: «قدس را به‌دست سگان و خوكان ندهيد». شما انتقام او را مي‌ستانيد، زيرا مسيح را متهم به دروغگويي كردند و درصدد كشتن او برآمدند. شما مريم پاكدامن را تقديس مي‌كنيد كه به او اتهام زدند و داغدار فرزندش كردند.
شما اين پيشگويي قرآن را محقق مي‌سازيد كه: ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذّلَّةُ وَالْمَسْكَنَهٌ وَبَآؤُوْاْ بِغَضَبٍ مِّنَ‌الله و از دستورات پيامبر بيم‌دهنده اطاعت مي‌كنيد.
شما به سوي سرزميني در حركتيد كه خداوند به آن بركت بخشيده و آن را پاكيزه ساخته است؛ به سوي شهر مقدسي كه خاستگاه اديان و تمدن‌هاي بشري است و تمدن‌ها در آن با يكديگر پيوند خورده‌اند؛ به سوي زادگاه مسيح و عروجگاه محمد(ص) و سرچشمه دانش و مدنيت در سپيده‌دم تاريخ انسان. خون شهيدان شما كرامت عرب را آبياري مي‌كند و حيات را به اديان و ارزش‌هاي انساني بازمي‌گرداند. دشمن شما نماد باطل، همه باطل، است و انقلاب شما بايد حق، همه حق را عينيت بخشد.
برادران قهرمان، اينها ابعاد انقلاب مقدس شماست. اينها مفاهيم جهاد دشوار و طولاني شماست. اگر سنگيني و دشواري كار شما از همه ديگر انقلاب‌ها بيشتر است، به سبب تلاش شما براي تناسب داشتن هدف و وسيله است. آيا هيچ انقلابي دشوارتر از انقلاب خود و هيچ جهادي خطرناك‌تر و نفسگيرتر از جهاد خود سراغ داريد؟ آيا انقلاب مردم ويتنام برضد استعمار آمريكا اينگونه بود؟ آمريكا خود بازيچه دست صهيونيسم جهاني است و به اندازه اسرائيل امكانات براي گمراه‌گري و سيطره بر عقل مردم و جلب عواطف عمومي به سوي خود در اختيار ندارد.
وقتي استعمار فرانسه با انقلاب الجزاير مقابله مي‌كرد، خود مردم فرانسه نيز با اين اقدام دولت خود مخالفت مي‌كردند و همه مي‌دانيم كه رهبر بزرگ فرانسه به سبب موضع‌گيري ضد‌انقلاب الجزاير در آستانه مرگ (ترور) قرار گرفت. اما دشمن شما از وجدان بي‌بهره است. آيا طي اين20سال از درون يا بيرون اسرائيل جز گزافه‌گويي و تندروي شنيده‌ايد؟ آنها همگي تاريكي و سياهي هستند.
اي دليرمردان، انقلاب شما بزرگ‌تر از انقلاب طبقاتي و فراگيرتر از مبارزه ضد فساد و كفر و ژرف‌تر از ايستادن در برابر تعصب‌ورزي ديني و سرسخت‌تر از جنگ نژادي است. انقلاب شما انقلابي است برضد همه انواع و ابعاد باطل و سنگين‌ترين انقلاب ضد خطرناك‌ترين دشمن جهان به‌شمار مي‌آيد. برادران قهرمان، من معتقدم انقلاب شما بيش از ديگر انقلاب‌ها به فضيلت و بزرگي نياز دارد، چرا‌كه نيت خالصانه و تلاش بزرگوارانه شما را به خداوند، سرچشمه قدرت وحق و هوشياري، نزديك مي‌گرداند و مسئله شما را به وجدان‌هاي بيدار دنيا وارد مي‌كند. شما‌اي سلحشوران، بزرگ هستيد و نيازي به‌خودبزرگ‌بيني نداريد. شما بدون هيچ گزافه‌گويي انسان‌هايي باعظمت هستيد كه بدون توسل به عوام‌فريبي، دل صدها ميليون نفر را از آنِ خود ساخته‌ايد. قدرت شما در بر حق بودن شما و در همراهي وجدان بشري با شما و در هم‌سويي عواطف ميليون‌ها عرب با شما و در حمايت ميليون‌ها انسان از شماست.
ما در محنتي جانكاه و حيرتي ابهام‌آلود به‌سر مي‌بريم. دشمن شما كه دشمن ما نيز هست با حمله‌ها و تهديد‌ها و گشتي‌هاي خود شروع به فسادانگيزي كرده و آينده ما و اين پايگاه (جنوب لبنان) را كه تأثيري سرنوشت‌ساز بر شما دارد، در معرض تهديد قرار داده است.اين محنت ناشي از وجود مقاومت يا فعاليت‌هاي آن در سرزمين ما نيست كه اگر چنين بود حملات دشمن را با بردباري و قدرداني و خوشنودي تحمل مي‌كرديم. اين محنت به سبب رفتارهاي خودسرانه گروه‌هايي است كه مدعي عمليات چريكي هستند.
آنان از نام شما سوء‌استفاده و با اندوخته‌هاي شما سوداگري كردند و مردم را به مبارزه طلبيدند و بر ضد‌شما تحريك كردند. آنان با ايجاد هرج‌و‌مرج و حمله‌هاي حساب‌نشده خود واكنش جهاني را بر ضد‌شما برانگيختند و در لبنان نيز بي‌گناهاني را كه دوستدار شما بودند، با چالش روبه‌رو كردند. آنان با فعاليت‌هاي خاص سياسي‌شان باري بر بار سنگين شما مي‌افزايند و اندوخته بزرگ شما را بر باد مي‌دهند تا جايي كه مردم را درباره اهتمام شما به لبنان و احترام به حاكميت و تماميت ارضي آن به ترديد انداخته‌اند. برادران، پايدار ماندن لبنان به‌سود شماست و آزادسازي فلسطين نيز آينده لبنان را نجات مي‌دهد. پس پيش به سوي همدلي و يكپارچگي و وحدت كلمه.