اين اجلاس كه به ابتكار ايران، ورسيه و در مرحله بعدي تركيه برگزار ميشود مورد استقبال شوراي امنيت نيز قرار گرفته است و آن را مقدمه و گام مهمي براي نتيجه مند بودن اجلاس آتي دولت سوريه و معارضين درماه آينده در ژنو تفسيركردهاند.درخصوص شكلگيري بحران سوريه و تحولات اخير مربوط به آن ميتوان به چند نكته اشاره كرد:
1-تحولات سوريه كه از سال 2011شروع شد، اين كشور را به كام جنگ فرو برد و جنگي طولاني كه از آن بهعنوان جديترين بحران انساني قرن ياد ميكنند از سوي كارتلهاي نفتي به مردم مظلوم اين كشور تحميل شد. آمريكا اعتراضات سال 2011را عليه دولت سوريه شكل داد و آن را گسترده و تعميق بخشيد. داعش از طرف غرب و حكومت سعودي، جنگي نيابتي را بهعهده گرفت كه براساس گزارش نماينده دبير كل سازمان ملل متحد تاكنون بيش از 400هزار كشته به بار آورده است. همچنين نيمي از جمعيت 23ميليوني اين كشور بهخاطر اين جنگ خانمان سوز آواره شدهاند. بحراني كه بهدليل مطامع و زيادهخواهي غرب و آمريكا و پادوهاي منطقه ايشان شكل گرفت. يك گمانه جدي در اين زمينه وجود دارد كه يكي از دلايل شكلگيري اين جنگ را مخالفت بشار اسد با عبور خط نفت وگاز تركمنستان، قطر و عربستان از خاك سوريه به اروپا و آمريكا ارزيابي ميكند. از اين طريق كارتلهاي نفتي درصدد مجازات بشار اسد و جايگزيني فردي كه كاملا مطيع غرب باشد افتادند و هدف تأمين نفت و گاز اروپا و آمريكا را سرلوحه كار خود قرار دادند.
2-تحول مهم اين روزها تغيير مواضع دولت تركيه است. نخستوزير اين كشور اعلام كرده كه دولت متبوعش ديگر اصراري به رفتن دولت قانوني بشار اسد ندارد و اين چرخش در مواضع ناشي از واقعيتهاي ميداني و وزن نيروهاي مختلف، ازجمله نيروهاي دولت آقاي دكتر بشار اسد رئيسجمهور قانوني سوريه است. اين تحولات برخي كشورها را از سر استيصال به پذير ش اين واقعيات وادار كرده است.
3-اكنون واقعيتهاي ميداني و تحولات سوريه كاملا نسبت به گذشته متفاوت شده است. مردم سوريه خسته از جنگ و خونريزي و بيزار از ترور و تروريسم، روزبهروز حمايت خود را نسبت به بشار اسد افزايش ميدهند. سازمان ملل در مذاكرات گذشته بسيار ناموفق و بد عمل كرد و عملا نشان داد تحتتأثير آمريكا و برخي از كشورهاي غربي نميتواند مستقلانه در جهت ايجاد صلح وامنيت و جلوگيري از خونريزي عمل كند. از اينرو ايران وروسيه با احساس مسئوليت و وظيفه شناسي ابتكار عمل را در دست گرفتند و با مذاكرات متعدد درصدد برونرفت از وضعيت برآمدند و در مقابل دولت ايالات متحده آمريكا عملا به يك تماشاگر منفعل تبديل شد و ساير كشورهاي غربي نيز با سرخوردگي انگشت ملامت به دندان گزيدند.
4-در اجلاس پيش رو جمهوري اسلامي ايران با حضور آمريكا مستدل و با منطق مخالفت كرد، اگرچه احتمال ميرود روسيه و يا تركيه از اين كشور دعوت كنند، اما بايد درنظر داشت كه چنان كه اشاره شد عامل اين جنگ و تداوم آن آمريكا بوده است. متأسفانه آمريكا سازمان ملل را نيز تحتتأثير و فشار قرار داد و از دستيابي به نتيجه لازم، ناتوان ماند. آمريكا از موضع تكبر و نخوت حتي در نخستين دور گفتوگوها با حضور ايران كه اصليترين بازيگر منطقه است مخالفت كرد كه البته نتيجه هم همان شد كه همگان ديدند.
اكنون نيز دولت ايالات متحده آمريكا در عمل نشان نداده است كه تغييري جدي در سياسيتهاي خود به عمل آورده است. آمريكا ميتوانست خيلي زودتر در يك همكاري جمعي به اين بحران پيش از آنكه به يك فاجعه گسترده انساني تبديل شود پايان دهد اما اين كار را نكرد. اجلاس پيش رو تمركز بر تقويت آتش بس و مقابله با تروريسم دارد و بعيد است آمريكا چندان رغبتي به مقابله با داعش و گروههاي تروريستي موجود داشته باشد.
البته آقاي ترامپ تا پيش از به قدرت رسيدن خود مواضعي درخصوص اولويت مقابله با داعش به جاي مقابله با دولت قانوني سوريه را مطرح كرده بود وچنانچه اين رويكرد واقعا تبديل به اتخاذ اقدامات عملي شود، شرايط براي آمريكا متفاوت خواهد شد و ميتواند محكي براي اراده آنها در اين خصوص باشد اما مادام كه اين كشور به جاي مقابله با تروريسم، سياستهاي توسعهطلبانه و ايجاد جنگهاي نيابتي و تحت فشار قرار دادن دولت سوريه را دنبال كند، حضور آمريكا در چنين اجلاسهايي نميتواند مفيد و كمككننده به راهحلهاي سياسي در سوريه بحران زده باشد.
- سخنگوي سابق وزارت خارجه