تا حالا درباره اينكه رفتار مردم هنگام وقوع چنين حوادثي چطور بايد باشد و آنها چه بايد بكنند و چه نبايد بكنند، زياد نوشتهايم و خواندهايد اما حالا روي سخن با مسئولان است؛ با آنهايي كه وقتي خبرنگاري را ميبينند يا پشت تريبوني قرار ميگيرند، احساس ميكنند كه بايد درباره هر چيز و هر نكتهاي اظهارنظر يا به زعم خودشان «اطلاعرساني» كنند. هرچند مراد آنها بيشك اطلاعرساني و احساس مسئوليت در برابر افكار عمومي و رسانههاست، اما در اين ميان نبايد از يك نكته مهم غافل بود؛ اينكه هر مسئول بايد در حيطه اطلاعات و اختيارات خودش اطلاعرساني كند.
مثلا وظيفه اورژانس كمك به مجروحان و مصدومان يك حادثه است و انتقال آنها به بيمارستان. پس مسئولي كه در مقام اطلاعرساني برميآيد، ميتواند درباره تعداد مجروحان، وضعيت آنها و نحوه انتقالشان به بيمارستان اظهارنظر كند و اينكه علت حادثه چه و مقصر كه بوده است، بيشك در حيطه اطلاعات و اختيارات او نيست.
در حادثه ريزش ساختمان پلاسكو، بهنظر ميرسد برخي مسئولان اين اصل را فراموش كردهاند. هر چند از همان ابتدا سخنگوي سازمان آتشنشاني بهعنوان سخنگوي ستاد بحران پلاسكو معرفي شد، اما متأسفانه اظهارنظرهايي از ديگر مسئولان باعث سردرگمي و از همه مهمتر اميد واهي خانوادههاي حادثهديدگان مخصوصا آتشنشانان گرفتار زير آوار ميشد. مثلا زماني كه سخنگوي ستاد بحران پلاسكو از اين واقعيت تلخ خبر ميدهد كه احتمال زنده ماندن افراد زير آوار تقريبا صفر است، گفتن اين جمله كه «از برخي شنيدهام كه صداهايي از زير آوار شنيده شده است»
نهتنها كمكي به اطلاعرساني نميكند بلكه ميتواند حتي سردرگمي و شايد بياعتمادي مخاطبان را به همراه داشته باشد. پس در اين زمان حساس نهتنها مردم بايد اخبار را فقط از منابع معتبر پيگيري كنند كه مسئولان نيز بايد از اظهارنظرهاي اينچنيني خودداري كنند تا عمليات امدادگران در كمال آرامش ادامه پيدا كند و به نتيجه برسد.