در سالهاي اخير استارتآپها رنگ و بوي متفاوتي به خود گرفتهاند و گاه ايدههاي جاهطلبانهاي را دنبال ميكنند.
شركتهاي بزرگ، به واسطهي سرمايهي عظيمشان، روي مهمترين روندهاي تكنولوژي سرمايهگذاري ميكنند، اما خلاقيت و نوآوري را اغلب ميتوان در ميان استارتآپهاي كوچك ديد.
گروهها و شركتهاي كوچكي كه به دليل ابعاد كوچكشان، بهتر ميتوانند ايدههاي خلاقانه را دنبال كنند و ريسكپذيري بالاتري دارند. در اين بخش سراغ دو نمونه از اين نوع استارتاپها رفتهايم.
- آمادهباش برای جهان خودروهای بدون صاحب
لحظهی یافتم یافتمِ «پیتر سوتر» (Peter Soutter) برای راه انداختن استارتآپ «Good Travel Software» زمانی اتفاق افتاد که چند سال پیش در سیدنی استرالیا اقامت داشت.
«سوتر» به خاطر میآورد: «گاهی از یک مؤسسهی اتومبیل کرایه ماشینی اجاره میکردم تا برای چند ساعت نزدیک ساحل بروم. هزینهی اتومبیل چیزی حدود ۱۰ دلار در ساعت در میآمد، در حالی که بیشتر این مدت در پارکینگ بود.
در واقع اگر تاکسی میگرفتم از نظر هزینه به نفعم میشد.»
همین موضوع باعث شد تا «پیتر سوتر» به فکر طرحی برای بهینهسازی اجارهی اتومبیل بیفتد. به این شکل که افراد بتوانند فقط برای مدتزمان استفاده از اتومبیل پول بدهند و هر جا و هر زمان که نیاز داشتند به اتومبیلهای اجارهای دسترسی داشته باشند.
«سوتر» پس از بازگشت به اروپا در سال ۲۰۱۰ (۱۳۸۹)، کار روی نرمافزار «Good Travel Software» را آغاز کرد و با همکاری دانشکدهی علوم کامپیوتر و آمار «دانشگاه دوبلین» در پایتخت ایرلند، الگوریتمی تحلیلی را برای کمک به بهینهسازی ناوگان مؤسسههای کرایهی اتومبیل توسعه داد.
اگر تصور میکنید کرایه دادن اتومبیل، کسبوکاری حاشیهای و عقبافتاده است، سخت در اشتباهید.
«سوتر» معتقد است این کسبوکار طلایهدار انقلابی است که طی سالهای آینده میتواند صنایع اتومبیلسازی و حملونقل را دگرگون کند.
«سوتر» میگوید: «کرایه دادن اتومبیل کسبوکار واقعا جذابی است و بسیاری از تولیدکنندگان بزرگ اتومبیل به سمت آن کشیده شدهاند. دلیل توجه خودروسازان بزرگ به این حوزه، داغ شدن بحث اتومبیلهای بدونراننده است.
تصور شرکتهای بزرگ این است که وقتی اتومبیلهای خودران همهگیر و به پدیدهای عادی تبدیل شوند، آن وقت دیگر ممکن است بسیاری از افراد علاقهای نخواهند داشت که اتومبیل شخصی داشته باشند.
اگر به این نکته توجه کنیم که درآمد سالانهی شرکتهای بزرگ از فروش اتومبیل به چیزی حدود ۱۸۰میلیارد دلار میرسد، آن وقت به اهمیت موضوع پیمیبریم.»
جهانی که توسعهدهندگانی از قبیل «سوتر» به دنبال آن هستند، به بیان ساده، جهانی است که بیشتر افراد در آن، تنها زمانهایی برای اتومبیلها پول میدهند که بخواهند از آنها استفاده کنند.
«پیتر سوتر» توضیح میدهد: «در آینده میتوانید به کمک یک اپلیکیشن موبایلی، اتومبیل خودرانی را فرا بخوانید تا به محل شما بیایید و شما را به مقصدتان برساند. هنگام حرکت به سوی مقصد، ممکن است میتوانید با افراد دیگری هممسیر شوید تا هزینهی اتومبیل بین استفادهکنندگان تقسیم شود.
زمانی هم که به مقصدتان رسیدید، اتومبیل آزاد میشود تا مسافر بعدی بتواند از آن استفاده کند. در حال حاضر شرکتهای بزرگ، میلیاردها دلار روی چنین طرحهایی سرمایهگذاری کردهاند.»
با اینکه چنین ایدهای در ابتدا ساده به نظر میرسد، اما اجراي آن فرایند بسیار پیچیدهای است. زیرا امکان استفاده از اتومبیلها در ساعتهایی خاص یک چیز است و حاضر و آماده بودن اتومبیل در لحظهی مورد نظر افراد، چیزی دیگر.
اینجاست که مسئلهی الگوریتم و بهینهسازی و متعادلسازی عرضه و تقاضا مطرح میشود.
«پیتر سوتر» میگوید: «به کمک متخصصان علوم کامپیوتر، الگوریتمهایی توسعه دادهایم که نه تنها میتوانند سفرهای یکطرفه را مدیریت کنند، بلکه قادرند تعادلی میان عرضه و تقاضا به وجود بیاورند.
اگر ناوگانی شامل ۳۰هزار اتومبیل در شهری داشته باشید، باید بتوانید مشخص کنید که در هر لحظه از شبانهروز چه تعداد از این اتومبیلها باید فعال باشند، در چه موقعیتهایی مستقل شوند و در زمانهای بیکاری کجا بروند.»
شرکت «پیتر سوتر» یک نرمافزار رزرو اتومبیل را هم توسعه داده است که میتواند با مدلهای مختلف کرایهی اتومبیل سازگار شود و نیازهای بازار را پاسخ بدهد. رشد این شرکت از زمان آغاز به کار رسمیاش در سال ۲۰۱۴ (۱۳۹۳) چشمگیر بوده است.
«سوتر» میگوید: «تعداد کارکنان ما از پنج نفر به ۲۰ نفر رسیده است و با انجام پروژههای جدید، میخواهیم در سالهای پیشِ رو همچنان به رشدمان ادامه بدهیم.»
- استفادههای واقعی از اپلیکیشنهای مجازی
استارتآپ «Simvirtua» که «جان جنینگز» (John Jennings) و «جیمز کوربت» (James Corbett) پایهگذاران آن بودهاند، نرمافزارهای مبتنی بر واقعیت مجازی تولید میکند.
تخصص این شرکت تولید شبیهسازیهای فراگیرِ چندکاربره است که میتوان به کمک هدستهای واقعیت مجازی، مانند «اوکولوس ریفت»، از آنها استفاده کرد. این شرکت یک پلتفرم مخصوص واقعیت مجازی به نام «MissionV» را هم توسعه داده است که در اموری مانند آموزش و تمرین کاربرد دارد.
«جیمز کوربت» سالهاست که در حوزهی واقعیت مجازی و واقعیت افزوده فعالیت میکند. به گفتهی «کوربت»، ایدههای علمی-تخیلی رفتهرفته به واقعیتهای روزمره تبدیل میشوند و کمکم وارد زندگی کاربران میشوند.
«کوربت» میگوید: «به لطف فناوریهایی مانند اوکولوس ریفت، افراد در محلهای جداگانه میتوانند و در دفتری مجازی با یکدیگر کار کنند و حتی همکارانشان را «از نزدیک» ببینند.»
علاقهمندی او در حوزهی واقعیت مجازی سابقهای قدیمی دارد و به بازی آنلاینی به نام «Second Life» برمیگردد که حدود یک دهه پیش از این بهشدت محبوب شده بود. همانطور که از عنوان این بازی میشود حدس زد، بازی نوعی زندگی مجازی را برای کاربرانش شبیهسازی میکرد.
«کوربت» میگوید: «برخی شرکتهای بزرگ در دورهای، یک دفتر مجازی در «Second Life» داشتند. حتی برخی از گروههای کاری IBM همچنان از این پلتفرم برای بعضی همکاریها استفاده میکنند.
همچنین واقعیت مجازیای که «مارک زوکربرگ»، مدیرعامل فیسبوک، به تازگی معرفی کرده، چیزی شبیه «Second Life» است که از طریق هدستهای واقعیت مجازی میتوان به آن دسترسی داشت.»
«Simvirtua» کار خود را از سال ۲۰۰۹ (۱۳۸۸)، به عنوان یک مؤسسهی غیرانتفاعی، آغاز کرد. آن زمان فعالیت اصلی «کوربت» در حوزهی آموزش و یادگیری از طریق بازی بود.
اما آن زمان هزینههای مالی این برنامه تأمین نشد و پروژه تا سال ۲۰۱۳ (۱۳۹۲) مسکوت ماند؛ یعنی تا زمانی که بحث هدستهای واقعیت مجازی دوباره داغ شد و دوباره «کوربت» به فکر از سر گرفتن ایدههایش افتاد.
خودش میگوید: «یکی از نخستین مدلهای اوکولوس ریفت را برداشتیم و رفتیم به یکی از مدرسههایی که قرار بود برنامهی آموزشیمان را اجرا کنیم.»
بازار اصلی راهحلهای این شرکت قرار است نظامهای آموزشی و تمرینی باشد، به ویژه حوزههایی که به سلامت و ایمنی ارتباط دارند. «کوربت» توضیح میدهد: «در برخی موارد، آموزشهای مربوط به سلامت و ایمنی نیازمند فعالیت جسمانی زیادی است.
اما بیشتر این آموزشها در فضای کلاسهای معمولی انجام میشود، چون تمرین در فضاهای واقعی میتواند بسیار هزینهبر و خطرناک باشد. به همین دلیل به شبیهسازی واقعیت نیاز دارید و ما پروتوتایپ یا نسخهی اولیهای از یک نرمافزار را برای این کار توسعه دادهایم.»
یکی دیگر از بازارها میتواند معماری و ساختمانسازی باشد: «به جای آنکه مهندسان ساختمان در کارگاه ساختمانی دائما به نقشهها و خطوط روی کاغذ مراجعه کنند، میتوانند یک هدست واقعیت افزوده روی سرشان بگذارند و طرحهای سهبعدی کامپیوتری را که روی محیط واقعی قرار گرفتهاند، ببینند. به این ترتیب میتوانند حاصل نهایی کار را به صورت مجازی ببینند و نقاط ضعف را بهتر تشخیص بدهند.»
شرکتهای اینچنینی هنوز در مرحلهی استارتآپ به سر میبرند، اما چشمانداز نسبتا روشنی در پیش رو دارند.
«کوربت» میگوید: «بیشتر از آن چیزی که انتظار داشتیم طول کشید تا این بازار راه بیفتد، اما به نظر میرسد سرانجام این اتفاق افتاده است.
در حال حاضر شرکت ما به دنبال جذب سرمایهی بیشتر نیست و میخواهیم مطمئن شویم مدل کسبوکارمان واقعا درست است. اما رویهمرفته در موقعیتی هستیم که هر زمان كه بخواهیم میتوانیم به سرعت رشد کنیم.»
منبع:همشهريدانستنيها