دست و پازدنهاي بيهوده دبير سي و پنجمين جشنواره فيلم فجر براي عادي نشاندادن اوضاع پس از فاجعه پيشفروش، روز گذشته به عذرخواهي رسمي انجاميد اما آنچه محمد حيدري بهعنوان راهحل پيش پاي دوستداران سينما گذاشته، قرار است خاطرات جشنواره فيلم فجر در دهههاي 60و 70را زنده كند؛ البته با اين تفاوت كه آن دوران كسي تلفن همراه نداشت و نوبت پيشخريد حضوري بليت را نميشد با ارسال پيامك اطلاعرساني كرد!
از شواهد و قرائن چنين برميآيد كه تقريبا هيچكس موفق به خريدن بليت يا دستكم نهاييكردن فرايند پيشخريد از سايت پيشفروش نشده و انبوه مشكلات فني بر پشتكار و اميد سينمادوستان فائق آمده است اما آنچه در اين ميان بر ابهامها ميافزايد، اصرار ستاد برگزاري جشنواره فيلم فجر بر انداختن مشكل به دوش استقبال بينظير علاقهمندان است؛ كساني كه آرزوهايشان را بر زلف بيتدبيري آقايان گرهزده و به درستشدن اوضاع در آينده نامعلوم چشم دوختهاند.
اگر به گفته دبير جشنواره بيش از 15هزار نفر موفق به ثبتنام در سايت پيشفروش شده باشند، يعني سهم بليتهاي فروختهشده «تقريبا هيچ» بوده و ميتوان با بازگرداندن پول خريداران فرضي و احتمالي و بازگشتن به نقطه اول، وظيفه پيشفروش بليت را به سايتي سپرد كه در سالهاي اخير با مشكلاتي بسيار كمتر از سينوگرام، اين مسئوليت را به سرانجام رسانده بود. گام اول در اين ميان، داشتن شجاعت در اعتراف به اشتباه و گرفتن زمام امور از متوليان يك سايت مجعول است.
هنوز كسي نميداند 15هزار علاقهمند سينما چطور ميتوانند در 3روز به پرديس سينمايي ملت بروند و بليتهاي مورد نظر خود را حضوري پيشخريد كنند. اگر پرديس در اين 72ساعت شبانهروزي كار كند، هر نفر كمي كمتر از 20ثانيه براي انتخاب سينما و صندلي، پرداختن پول و دريافت بليت وقت دارد. حتي اگر فقط يكسوم اين 15هزار نفر قصد پيشخريد بليت را داشته باشند هم، زمان مورد نظر به حدود يك دقيقه براي هر نفر ميرسد.
هر چند براي دوستان ما در ستاد جشنواره فيلم فجر بازي با وقت و روان مردم شكل تجربه و تفنن بهخود گرفته اما كمي دورانديشي هم بد نيست. به جاي حوالهدادن سينمادوستان به وعدههاي غيرممكن، شمارهانداز پيشفروش را صفر و اين بازي را از ابتدا آغاز كنيد! شايد يك روز پس از برگزاري مراسم اختتاميه جشنواره، بهترين فرصت براي رسيدگي به اين پرونده عجيب و شناسايي و معرفي كساني باشد كه قصد دارند سينوگرام را براي سينماي ايران به يادگار بگذارند!