بخشي از اين مستشاران بازنشستگاني هستند كه در دوران دفاعمقدس تجربههاي ارزندهاي از مقابله با دشمن را آموختهاند. بسيجيان، سربازان و پرسنل كادر نيروهاي مسلح با تجربيات ارزشمند خود همچنان گنجينهاي از سوابق پربار دفاعمقدس را در حافظه خود دارند كه بهكارگيري آن سند حفاظت و حراست از كشور و ارزشهاي انقلاب اسلامي است. دشمن بهدرستي از اين تجربيات آگاه است و ما هم در بهرهمندي از آن بهدرستي عمل ميكنيم. لكن هراقدامي كه از روي جهالت بر روند بهرهمندي از همه امكانات و توانمنديهاي اين نيروها و تجربيات آنها تأثير منفي بگذارد بايد حذف شود. بند(5) ماده 35 اصلاحات پيشنهادي بنياد داراي اين تأثيرات منفي است كه بدون توجه به آثار زيانبار آن پيشنهاد شده است.
حضرت علي(ع) در نامه به مالكاشتر درباره رزمندگان ميفرمايند: «فرماندهان لشكر تو بايد كساني باشند كه در كمك به سپاهيان بيش از همه مواسات كنند و از امكانات خود بيشتر به آنان كمك نمايند، بهحدي كه هم نفرات سربازان و هم كساني كه تحت تكلفشان هستند اداره شوند. بهطوري كه همه آنها تنها به يك چيز بينديشند و آن جهاد با دشمن است.»
بند8 سياستهاي كلي نظام در امور ترويج و تحكيم فرهنگ ايثار و جهاد و ساماندهي امور ايثارگران به شناخت نيازهاي واقعي و ارائه خدمات مؤثر در ابعاد مختلف كه امور معيشتي هم جزو آن است با حفظ اصول عزتمندي و شئون ايثارگري تأكيد دارد.
مجلس شوراي اسلامي در تاريخ 75/9/7 با تصويب قانونالحاق يك تبصره به قانون استخدام جانبازان، اسرا و افراد خانوادههاي شهدا، هرگونه دريافتي جانبازان و مستمريبگيران شهدا از بابت وضعيت جانبازي و شهادت را همزمان با دريافت حقوق بازنشستگي بلامانع دانسته و اين دو دريافتي را مشمول هيچيك از مقررات مربوط به دريافت دو حقوق از صندوق دولت و صندوقهاي بازنشستگي ندانسته است. حال چگونه است كه بنياد در اصلاحات ارسالي به دولت اين حق مسلم را ناديده ميگيرد و بهدنبال حذف آن است. با اين اقدام آيا جبهه دفاع از آرمانهاي انقلاب اسلامي در مقابل دشمنان شرور تضعيف نخواهد شد؟ در بندهاي 6و2 ماده 35، اوضاع از اين هم آشفتهتر است و پيشنهاد ارسالي علاوه برآنكه نظام ناقص فعلي را برهم ميريزد توان ايجاد نظم جديدي را نداشته و اوضاع پرداخت ايثارگران را با آشفتگي بيشتري مواجه ميكند.
از نكات قابل تامل ديگر مبدأ پرداخت حقوق شهداست كه در بند9 ماده 35 از تاريخ احراز و تأييد شهادت توسط بنياد تعيين شده است. سازوكار تأييد و احراز شهادت در بنياد گاهي به چند سال هم رسيده است و اين سير طولاني مشكلات عديدهاي براي خانوادههاي شهدا ايجاد ميكند. تاريخ ارائه تسهيلات و خدمات و پرداخت حقوق و مزايا بايد از تاريخ شهادت باشد و براي طي مراحل احراز شهادت محدوده زماني مشخصي تعيين شود تا بنياد طي اين مدت تكليف احراز شهادت را مشخص كند.
نكته ديگر در پيشنهادهاي اصلاحي بنياد تبصره ذيل بند8 ماده35 است كه مبدأ پرداخت حقوق جانبازان از كارافتاده كلي را تاريخ صدور رأي ازكارافتادگي توسط كميسيون پزشكي تعيين كرده است. بهعبارتي يك فرد از كارافتاده بايد مدتها در انتظار باشد تا كميسيون پزشكي تشكيل شود و وضعيت ازكارافتادگي جانباز را تعيين كند. فاصله مجروحيت تا تاريخ تعيين كميسيون كه امكان دارد چند سال طول بكشد مشكلات عديده معيشتي براي جانباز ايجاد خواهد كرد و اين موضوع با شرط مقام معظم رهبري در تجميع نهادهاي ايثارگري كه عنصر نهادي باقيماندن بنياد را تأكيد كردهاند، منافات دارد. اين پيشنهادها با روحيه انقلابي در نهاد مقدسي چون بنياد شهيد مغاير است.